کلیسای متحد متدیست ممنوعیتهای رابطه با همجنس را برداشت ائتلاف رهبران یهودی و مسلمان سوئد علیه قرآنسوزی نمایندگان ادیان الهی در مجلس اهانت به قرآن در سوئد را محکوم کردند زن، عرفان و سیاست هماندیشی اصحاب ادیان و مسئله غزه برگزار میشود تصوف در دیدگاه ائمه اطهار(ع) تنفر جهانی از اسرائیل و صهیونیزم یا یهودی ستیزی؟ استقرار نیروهای صهیونیست در قدس همزمان با شنبه مقدس مسیحیان چند خبر از دنیای مسلمانان شیخ بهایی؛ عالمی به وسعت همه ایران و اندیشمند حوزه تقریب نگرانی مسلمانان از دوره سوم نخست وزیری ناراندرا مودی
بهاییان در یک حرکت خزنده و حالتی حق به جانب قصد انتخاب دوست برای “بهاءالله”دارند...
آئین زرتشت بر پایه شعاری سه گانه اخلاق مدارانه (گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک) گام در زندگی انسانها گذاشته، در حالی که بهائیت از همان ابتدا با واژه تروریسم و حذف مخالفان به بدترین شکل توهمات خود را به انسانها عرضه کرده است...
سازمان بهائیت در گزارش خود از زلزله ترکیه، ابتدا با تعیین اولویت خود در کمک رسانی به بهائیان زلزله زده، باری دیگر چهره خودخواه فرقه بهائی را بر همگان آشکار کرد. سازمان بهائی بیتوجه به طمع خود در پس کمک و سابقه توهین و خیانت بهائیت به ترکیه، مدعی شد که چشم امید زلزلهزدگان ترکیه به دست یاری بهائیان است!
مری مکسول همسر ولی امر بهائیت در مقدمه مقالهای این پرسش را مطرح کرد که چرا با آنکه دوای دردهای عالم در دست ماست، استقبالی از آن نمیشود؟! اما در پاسخ به او باید گفت: این چطور دارویی است که حتی نتوانست دردهای آورندگانش را درمان کند؟! پس بهتر است چرایی بیمیلی به بهائیت را بیعملی و سیره و سیرت دورو و نازیبای بهائیت جستجو کنید.
یکی از توجیهاتِ ادعای خدایی پیامبرنمای بهائی، تشبیه گفتههای او به شطحیات صوفیانه و تجلّی است. اما به چند دلیل این توجیه قابل پذیرش نیست: اول: انسان نمیتواند مظهر کامل ذات الهی باشد، چون که خود، آفریده شده، محدود و ضعیف است. دوم: پیامبرنمای بهائیت با رد تجلّی، خود را ذات پروردگار دانسته و همین توجیه را نیز رد کرده است.
یکی از توجیهاتِ ادعای خدایی پیامبرنمای بهائی، تشبیه گفتههای او به شطحیات صوفیانه و تجلّی است. اما به چند دلیل این توجیه قابل پذیرش نیست: اول: انسان نمیتواند مظهر کامل ذات الهی باشد، چون که خود، آفریده شده، محدود و ضعیف است. دوم: پیامبرنمای بهائیت با رد تجلّی، خود را ذات پروردگار دانسته و همین توجیه را نیز رد کرده است.
بهائیان آثار پیامبرنمای خود، خصوصاً آثار عربی او را اعجاز برانگیز و موجب حیرت اهل فصاحت و بلاغت معرفی می کنند. اما حقیقت آنست که یک انسان درس خوانده، عالم درس نخوانده معرفی می شود و عباراتی سرشار از غلط را به اسم وحی می نگارد! پس از غلط گیری های فراوان توسط او و اتباعش هم، محصولی بی محتوا، غلط و سندی بر رسوایی بهائیت به جا مانده است.
چگونه پیامبرنمای بهائیت می تواند آثار سرشار از غلط خود را به عنوان اعجاز و منبع وحی الهی معرفی کند، اما آنها را نیازمند اصلاح بشری بداند؟! مگر این پیشوایان بهائیت نبودند که حتی از یک غلط رقبای خود نگذشته و آن را دلیل بر کذب و بطلان ادعاهایش معرفی می کردند؟!