کلیسای متحد متدیست ممنوعیتهای رابطه با همجنس را برداشت ائتلاف رهبران یهودی و مسلمان سوئد علیه قرآنسوزی نمایندگان ادیان الهی در مجلس اهانت به قرآن در سوئد را محکوم کردند زن، عرفان و سیاست هماندیشی اصحاب ادیان و مسئله غزه برگزار میشود تصوف در دیدگاه ائمه اطهار(ع) تنفر جهانی از اسرائیل و صهیونیزم یا یهودی ستیزی؟ استقرار نیروهای صهیونیست در قدس همزمان با شنبه مقدس مسیحیان چند خبر از دنیای مسلمانان شیخ بهایی؛ عالمی به وسعت همه ایران و اندیشمند حوزه تقریب نگرانی مسلمانان از دوره سوم نخست وزیری ناراندرا مودی
لوح احمد که پیامبرنمای بهائی آن را شاهکار آثار خود برشمرده و برای هر بار خواندنش ثواب صد شهید معین کرده، نمونه بارزی از غلط گویی های پیشوایان بهائی است. غلط هایی که به اسم آیات الهی و تنها معجزه خود، به خورد پیروانشان داده اند!
پیامبرنمای بهائیت در پاسخ به اینکه چرا هیچ معجزه ای ندارد، معجزات پیامبران را تنها نوشته های ایشان می داند. ازلی ها هم در پاسخ به او می گوید که علاوه بر تعیین صبح ازل توسط باب، او نیز نوشته های بسیاری دارد، پس چرا تو ایمان نمی آوری؟! آری؛ وقتی نوشته های پرغلط باب، بهاء و ازل دلیل حقانیت شان می شود، نتیجه ای جز این ندارد!
چگونه پیامبرنمای بهائیت می تواند آثار سرشار از غلط خود را به عنوان اعجاز و منبع وحی الهی معرفی کند، اما آنها را نیازمند اصلاح بشری بداند؟! مگر این پیشوایان بهائیت نبودند که حتی از یک غلط رقبای خود نگذشته و آن را دلیل بر کذب و بطلان ادعاهایش معرفی می کردند؟!
تحرّی حقیقت به معنای تلاش برای یافتن حقیقت است و به این معناست که انسان تأمل نموده و بدون شتابزدگی در پی تحصیل حقیقت و درستی و اصل دین به کاوش بپردازد.
پیشوایان بهائیت از انکار وجود خارجی شیطان شروع کرده، در مواردی وجودش را پذیرفته و عقاید اسلامی در خصوص آن را تکرار کرده و در نهایت شیطان را زناکار با مادر مخالفین بهائیت معرفی کرده اند!
پیشوایان بهائیت با تلفیق منبع وحی الهی و مکاتب فکری بشری، احکام و شریعت ناقصی پدید آوردند که در توجیه آن برای پیروان هر دو قشر عاجز مانده اند! با نگاه به چند نمونه از این احکام، هرچه بیشتر به سُستی شریعت ساختگی بهائیت پی خواهیم برد.
بر خلاف شعار آزادی و برابری زن و مرد، مالکیت خصوصی او هیچ احترامی در بهائیت نداشته و در مواردی اموالش، به جرم زن بودن، مصادره می شود!
هرچند بهائیان امروزه با معرفی خود به عنوان اسیران در دست ظالمان، سعی دارند حس ترحم و حمایت مردمی را برانگیزند؛ اما افتخاردار پیروی از علی محمد بابی هستند که حکم به قتل عام مخالفینش داده بود و به اسیر گرفتن اعتقادی نداشت!