3

تحرّی حقیقت در بهائیت

  • کد خبر : 41430
  • ۱۲ آبان ۱۴۰۱ - ۴:۰۰
تحرّی حقیقت در بهائیت
تحرّی حقیقت به معنای تلاش برای یافتن حقیقت است و به این معناست که انسان تأمل نموده و بدون شتابزدگی در پی تحصیل حقیقت و درستی و اصل دین به کاوش بپردازد.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، سران بهائیت برای تبلیغ افکار و نظریات خویش، اصولی را با نام تعالیم دوازده‌گانه مطرح نموده‌اند که اولین و مهمترین آن اصول، تحرّی حقیقت می‌باشد.

عباس افندی در توضیح این اصل می‌نویسد: اما بهاءالله فرمود تقلید جائز نیست تحرّی حقیقت باید بشود.¹ و در جایی دیگر می‌گوید: اول اساس بهاءالله تحرّی حقیقت است یعنی باید نفوس از تقالیدی که از آباء و اجداد موروث مانده، منزه و مقدس گردند.²

بهائیان معتقدند اصل تحرّی حقیقت و یافتن حقیقت یک امر بدیع است، چون مؤسّس حقیقت بهاءالله است و این در ادیان دیگر نبوده است. رهبران بهائی برای تحرّی حقیقت و رسیدن به حق شرائطی را نیز متذکر شده‌اند:

تمایل شخص
نداشتن حب و بغض
صاحب بصیرت بودن
فراموشی تقلید گذشته
انصاف در قضاوت

رهبران بهائی باوجود اینکه تاکید بسیاری بر تحرّی حقیقت دارند، اما این اصل مهم در آثار و گفته‌های خودشان و یا در احکامی که برای بهائیان وضع نموده‌اند اصلا جایگاهی ندارد و با مطالعه آثارشان در کمال تعجب شاهد تناقضاتی هستیم که به عنوان نمونه می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

عباس افندی (عبدالبهاء) در الواح وصایا می‌گوید: ایادی امر الله باید بیدار باشند به محض اینکه نفسی بنای اعتراض و مخالفت با ولی امرالله گذاشت فورا آن شخص را اخراج از جمع اهل‌بهاء نمایند و ابداً بهانه‌ای از او قبول ننمایند چه بسیار که باطل محض بصورت خیر در آید تا القای شبهات کند.³

اگر تحرّی حقیقت راه وصول به حقیقت است حتما در ابتدای راه شبهاتی پیش می‌آید و اگر صرف داشتن شبهه، مرتد شناخته شود چگونه راه وصول به حق را طی کند ضمن اینکه این سخن یک تهدید است و کسی با دیدن آن از ترس اخراج از جمع به دنبال حقیقت نخواهد رفت.

یکی دیگر از مصادیق نقض تحرّی حقیقت در فرقه بهائیت، جریان طرد روحانی است به این معنا که در احکام بهائیان آمده است که اگر کسی در جامعه بهائی به سن شانزده سالگی برسد و به جامعه بهائی اعلام نکند که بهائی است از جامعه طرد شده و به شدت با او برخورد می‌شود تا جائی که تمام ارتباطات با او قطع شده و مانند یک فرد جزامی مورد نفرت جامعه بهائی قرار می‌گیرد.

۱. فرج الله ذکی الکردی، خطابات عبدالبهاء، جلد ۱، صفحه ۲۵۱
۲. خطابات حضرت عبدالبهاء، جلد ۲، صفحه ۱۳۹
۳. عباس افندی، الواح وصایای مبارکه، صفحه ۱۳

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=41430

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!