3
افراطیون نوظهور:

گروهک مجذوبان نور

  • کد خبر : 50725
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۴
گروهک مجذوبان نور
در بازشناسی ریشه های شکل گیری جریان نوظهور مجذوبان نور در فرقه گنابادی ، نباید از نقش « نورعلی تابنده » ، غافل شد .

به گزارش پایگاه خبری مفاز، در بازشناسی ریشه های شکل گیری جریان نوظهور مجذوبان نور در فرقه گنابادی ، نباید از نقش « نورعلی تابنده » ، غافل شد . می توان گفت ، منش و رویکرد متفاوت وی در قیاس با دیگر اقطاب ، زمینه را برای شکل گیری جریانی تازه مهیا نمود. سوابق سیاسی تابنده ، عدم طی مدارج طریقتی (در زمان تکیه بر کرسی قطبیت)، گرایش به احزاب و گروه های سیاسی مانند « جبهه ملی » (که سابقه عضویت در آن را دارد) ، مداخله در امور سیاسی و ارتباط با برخی چهره های سیاسی ، عملاً فرقه گنابادی را در مسیری تازه قرار داد. بی تردید ، قول و فعل تابنده زمینه ساز تحولاتی تازه در نگرش و کنش جرگه ای از دراویش شد که مترصد ظرفیت و فرصتی برای ابراز وجود بودند.

جرقه و نقطه آغازین این امر به دهه ۸۰ شمسی بازمی گردد ؛ برهه ای که فرقه گنابادی به واسطه برخی تندوری ها و تحرکات ، زیر ذره بین قرار گرفته و تنش هایی را در نقاط مختلف کشور موجب گردید . با عنایت به فقدان پژوهش های کاربردی در خصوص جریان شناسی گروه مزبور ، شاید تشریح چگونگی شکل گیری و رشد مجذوبان نور از زبان مؤسسان و مدیران آن ، بهترین مأخذ برای ارائه شَمایی نزدیک به واقعیت باشد ، لذا در ادامه ، اظهارات صالح الدین مرادی ، یکی از عناصر اصلی و اعضای هسته اولیه گروهک مجذوبان نور در این باب ارائه می گردد : « بعد از تخریب حسینیه [خانقاه] شریعت قم ، فقرا از حال و روز یکدیگر و اوضاع حاکم بر سلسله بی خبر بودند ، لذا چند نفر در شیراز دور هم جمع شدیم و بنا شد یک سایت رسمی را برای پوشش اخبار تأسیس نماییم تا بایکوت خبری مربوط به دراویش ، به نوعی شکسته شود . البته پیش از آن ، وبلاگ هایی وجود داشت اما عملکرد مناسبی نداشتند و ضعیف بودند .

در ابتدا ، کارها آشفته بود ، اما کم کم روی روال افتاد . در ابتدا شمار ما به ۱۰ نفر نمی رسید ، افراد شامل : آقایان حمیدرضا مرادی [برادر راوی ] ، جامعه جو ، افشین یداللهی ، اسلامی ، بهروزی و کرم پور بودند که بیشتر در زمینه حقوقی و رساندن صداها به گوش مسئولان فعالیت می کردند . این ، هسته اولیه مجذوبان نور بود . بعد به مرور ، افراد دیگری از جمله خود بنده ، رضا انتصاری ، کسری نوری و مصطفی عبدی نیز به جمع مذکور اضافه شدند .

ایده نام « مجذوبان نور »، برگرفته از لقب مولایمان [مجذوب علی شاه / نورعلی تابنده ] بود . این اسم ، خوشایند همه افتاد و به همین عنوان ، نامگذاری شد . مجذوبان از نیمه دوم سال ۱۳۸۵ ، فعالیت های خود را به صورت رسمی آغاز کرد. از آنجایی که وکلا (کادر حقوقی )، هسته اصلی مجذوبان را تشکیل می دادند ، اقتضای شغلی شان ایجاب می کرد برای رسیدگی به پرونده های موکلان به تهران رفت و آمد داشته باشند ، لذا آپارتمانی را در منطقه پاسداران تهران (گلستان پنجم) اجاره کردند که به نوعی به دفتر کار مجذوبان نور مبدل شد . این گونه بود که در روندی دو ساله ، مجذوبان نور از محوریت شیراز خارج شد و در سال ۱۳۸۷ به تهران انتقال یافت . تمام هزینه های اجاره این واحد مسکونی از همان ابتدا بر عهده وکلا [اعضای مجذوبان ] بود و هیچ کمکی از سمت سلسله برای این امر دریافت نشده است . لازم به ذکر است که ما برای شروع این کار ، با هیچ احدی مشورت نکردیم و هیچگونه ارتباطی با مشایخ نداشتیم ، نه از آنها سؤالی پرسیدیم و نه اساساً ضرورتی برای اخذ مشاوره حس کردیم ، چون یک کار شخصی بود. ما مجذوبانی ها ، جمعی بودیم -به قول معروف – خودسر و کاری به نظر دیگران نداشته و نداریم . گاهاً با فعالیت های مجذوبان ، مخالفت هایی هم می شد البته واکنش ها متفاوت بود ، برخی فقرا از انعکاس اخبار دراویش استقبال می کردند و بعضی هم با این شعار که « ما کاری به سیاست نداریم »، منتقد بودند.

آقای تابنده شاید تا سال ۱۳۸۶ حتی متوجه تأسیس و فعالیت چنین سایتی نشده بود. بعد از آن هم ایشان هیچ مداخله ای در این زمینه و به طور کلی در خصوص سایت ها و فضای مجازی نداشت . البته حتماً خبرها را می خواندند اما نه تأیید می کردند و نه تکذیب . به هر حال ، روند فعالیت ما پیش می رفت.

از آنجا که ما نه سازمانیم ، نه حزب و نه دسته ، تمام حرکاتمان آشکار بوده است . در طول ایام هفته ، به واسطه جلسات فقری در منزل آقای تابنده با یکدیگر ملاقات می کردیم ، همچنین با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم و در همین دیدارها به مسائل مختلف رسیدگی کرده و در صورت لزوم ، به مباحثه می پرداختیم . جز این ، در همان آپارتمان پیش گفته نیز دوستان گرد هم جمع می شدند و اگر مسئله ای وجود داشت ، مطرح می شد. عمده مطالب سایت در این ایام توسط برادرم ( حمیدرضا مرادی ) و آقای مصطفی دانشجو نوشته می شد. همچنین از مقالات افراد صاحب نظر مانند آقایان شهرام پازوکی و هرسینی (در زمینه های حقوقی) و آقای کاشانی (در حوزه عرفان) بهره می گرفتیم که البته با اخذ اجازه از آن ها صورت می گرفت . فعالیت های مجذوبان به همین

شکل ادامه یافت و در این مسیر، برخی به ما پیوسته و شماری مانند آقایان فرهاد نوری و مهران رهبری هر یک به دلایلی ، از ما جدا شدند ، تا اینکه غائله کوار در شهریورماه ۱۳۹۰ رخ داد. کار عمده مجذوبانی ها در این رویداد ، انتشار و انعکاس گسترده اخبار بود. برخی معتقدند از همین غائله کوار بود که مجذوبان ، یک سر و گردن بالاتر آمد. به دنبال حوادث کوار ، ۱۰ تن از مدیران مجذوبان نور در ارتباط با این قضایا بازداشت و محکوم شدند. بنده ، آقایان نوری ، یداللهی ، اسلامی ، کرم پور و بهروزی در شیراز بازداشت شدیم . بازداشت ها از تاریخ ۱۳ شهریور ۹۰ شروع شد و ظرف کمتر از یک هفته به پایان رسید . بقیه از جمله آقای مصطفی دانشجو نیز در تهران بازداشت شدند . این افراد پس از روند دادرسی ، هر یک به چند سال حبس در زندان های شیراز و تهران محکوم شدند . در این میان ، من زودتر از همه آزاد شدم (۱۲ خرداد ۱۳۹۲ ) و بقیه هم چهار سال بعد [مشمول عفو قرار گرفته و زودتر از موعد] آزاد شدند. پس از آزادی این عده ، استقبال گرمی از سوی دراویش ، به ویژه در شیراز و تهران به عمل آمد . بعد به ملاقات آقای تابنده در منزل ایشان رفتیم . جمعیت زیادی گرد آمده بودند و اکثر فقرا حضور داشتند.

آقای تابنده هم از آزادی مجذوبانی ها ابراز شادی بسیار کردند . بعد از این ، همان نفرات ، روال کار را کمافی السابق ادامه دادند .همانطور که اشاره کردم ، مجذوبانی ها گروهی مستقل و سرخود بودند و هر جا ایرادی می دیدند ، در قالب داستان ، سخن یا حکایت ، [تلاش می کردند] حرف خود را بزنند ، مثل مقالات چهل شب با مولانا یا کمپین نه به مرگ شهری . این کمپین از همان دسته حرکاتی است که در قانون به آن اشاره شده و می تواند در فضای مجازی هم اجرایی گردد . شاید جای تحسین هم داشته باشد که جمعی ، حرف مشترکی برای گفتن داشته باشند اما متأسفانه ، مثل اینکه حالا همین ها شده جرم ما . بعضی رسانه های خارجی مثل بی .بی .سی یا رادیوفردا در این موارد با ما همراهی کردند که خب ، باید گفت در بازار مکاره ، هر کس سعی در همکاری [برای پیشبرد اهداف] خود دارد .

مجذوبان نور در تمام این سالها هیچ وقت از سوی دراویش ، مردود نبود و همیشه از نظر فقرا یک سایت خبری مورد اعتنا تلقی می گردید . البته گهگاه ، انتقاداتی هم به عملکرد سایت وارد می شد ، مثل اینکه فرمایشات حضرت آقا [قطب] با تأخیر از مزار سلطانی [دیگر رسانه منتسب به فرقه] گرفته می شود و مواردی از این دست . ما در طی این سالها یک ریال هم نفع شخصی از قِبَل فعالیت این سایت نداشتیم و حتی به آن کمک نیز کرده ایم . هدف ما این بود که با طرح مباحثی مثل « درویشی مدرن » ، تلنگری به دراویش بزنیم و از بقیه راهنمایی بگیریم».

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=50725

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.