پایگاه خبری مفاز – میگویند حسینیه، اما بیشتر شبیه قتلگاه است تا عبادتگاه؛ خانقاه مرکزی دراویش گنابادی را میگویم آنجا که شاهد به شهادت رسیدن جوانان غیور کشورمان بود، جوانانی که دغدغه دین داشتند و امنیت!!!
آتش و خون خیابان گلستان هفتم را جهنم کرده بود؛ ضرب الاجل نیروهای امنیتی پاسخگو نبود، شاید از ابتدا نبایست مراعاتشان میکردند؛ مگر حرف بر آنان تأثیر دارد؟ مگر منطق درست و حسابی دارند؟ مگر نه اینکه همه اش نقشه و برنامه های از پیش تعیین شده برآمده از دل همین خانقاه ها نبود؟
حالا چه شد؟ چه شد که بعد از آن همه قدارهکشی، تخریب اموال عمومی و خصوصی، ایجاد رعب و وحشت، اخلال در نظم عمومی، تمرد از قانون، اغتشاش، ضرب و جرح و در نهایت به شهادت رساندن مأموران نظم و امنیت، مجوز فعالیت دوباره این قتلگاه صادر شد؟
چه شد که تصمیم گرفتند داغ دل خانواده شهدا را تازه کنند؟ شهدایی که جز یک نفر، هنوز قاتلشان مشخص و به دست عدالت سپرده نشده؟! آیا آب ها از آسیاب افتاده؟ یا دراویش در صراط به مستقیمند؟
خدا را شکر که مردم متدیّن و آگاهی داریم، مردمی که خانواده شهدا را تنها نگذاشته و با حضور اعتراضآمیزشان به من و شمای مسئول تلنگر زدند، که به خود بیایید و بدانید.
مردمی که تنها اسلام و انقلاب را رها نکرده که بیش از گذشته به دنبال اجرای عدالت هستند و دغدغه دین دارند. مردمی که جنایات دراویش و امثالش را از یاد نبرده و نخواهند برد!!!