به گزارش پایگاه خبری مفاز، درست است که بیتیاس آهنگهایی با طراحی رقصهای عالی و ویدئوهای جالبتوجه ساخته بود، اما دیگر گروههای کیپاپ در یکدهۀ قبل از آن هم همین کار را کرده بودند. مثلاً گروه اکسو، که تحت مدیریت شرکت اسام اینترتینمنت قرار دارد، احتمالاً رقصندههای بهتری داشت و موزیکویدئوهای تأثیرگذارتری با صرف بودجههای بهمراتب بیشتر را تولید کرده بود. همچنین آهنگهای گیرای آنها هم بهدست آهنگسازان و تهیهکنندگانی نوشته شده بود که سابقۀ تولید آهنگهای پرفروش را داشتند.
با اینحال گروه اکسو، علیرغم محبوبیتش در چین و کره، هرگز نتوانست کار خارقالعادهای انجام دهد، آنچنان که بیتیاس در دهۀ ۲۰۱۰ در قلمرو ایالاتمتحده انجام داد. آهنگهای اولیۀ بیتیاس، پیش از اینکه طی پنج سال اخیر به پختگی برسند، آهنگهای کیپاپ ضبطشدهای بودند که، خارج از پایگاه هواداران پروپاقرص بیتیاس، تنها تأثیر اندکی بر فرهنگ محلی داشتند.
کیپاپ همیشه بهدنبال یافتن هنرمندانی بوده که بتوانند تنش بین ویژگیهای دیداری و شنیداریِ موجود در خوانندههای محبوب دختر یا پسر را به حداقل برسانند. پیشرفت چشمگیر بیتیاس در دنیای پاپ بهاحتمال بسیار زیاد به این حقیقت برمیگردد که این گروه نهتنها از نظر بصری جذابیت دارد، بلکه حواسش به موسیقی نیز هست. اعضای بیتیاس، اگرچه همگی از چهرههای بسیار پرطرفدار هستند، از همان ابتدای شروع فعالیتشان در سال ۲۰۱۳ مسیر متفاوتی را برای چهرهشدن در پیش گرفتند.
بیتیاس به سه دلیل با سایر گروههای کیپاپ متفاوت بود. اول اینکه اعضای بیتیاس در خلال سالهای حساس شکلگیری گروه، یعنی از ۲۰۱۳ که اولین آلبومش را با نام «زیادی خفن برای مدرسه» 25 ساختند تا سال ۲۰۱۶ که مجموعۀ چندقسمتی «زیباترین لحظۀ زندگی» 26 را منتشر کردند و درنهایت منجر به تشکیل گروهشان شد، هیچوقت از ارتباط با طرفدارانشان در شبکههای اجتماعی طفره نرفتند. اکثر گروههای کیپاپ از طریق درگاههای رسمی با طرفدارانشان در ارتباط هستند، اما در استفاده از شبکههای اجتماعی بسیار احتیاط به خرج میدهند و چندان دلشان نمیخواهد دنبالکنندگانشان را تشویق به پیگیری و سرککشیدن کنند.
ارتباط مستمر بیتیاس با طرفدارانش همیشه فوقالعاده بوده است، ارتباطی که از همان بدو تشکیل گروه آغاز شد و شاید دلیلش این بود که اعضای گروه در ابتدا خیلی شناختهشده نبودند. طرفداران جوان میتوانستند از طریق عکسها، میمها و موسیقیهایی که قارهها، زبانها و فرهنگها را درمینوردید با ستارههای بیتیاس ارتباط برقرار کنند.
همین امر شرایطی را برای طرفداران «آرمی» فراهم کرده بود که احساس میکردند پابهپای شرکت بیگ هیت اینترتینمنت در خلق آثار بیتیاس مشارکت دارند. این حس خاص مشارکت در تمام نیمدهۀ گذشته، که اعضای انجمن طرفداران برای بیتیاس کارزار اینترنتی برگزار میکردند، حکم نوعی پاداش ویژه را برای آنها داشت.
دلیل دوم اینکه بیتیاس در ابتدا خودش را گروه هیپهاپ معرفی کرد. اگرچه هیپهاپ همواره در بیست سال اخیر ژانری جدانشدنی از کیپاپ بوده، اما هیچکدام از گروههای پسرانۀ کرهای، بهاندازۀ سالهای آغاز به کار بیتیاس، پذیرای این ژانر مربوط به آمریکاییهای آفریقاییتبار نبوده است. بیتیاس از هیپهاپ نهتنها بهعنوان یک سبک یا روش طراحی رقص، بلکه بهعنوان درونمایۀ «روایت داستانهایی دربارۀ حسِ بازندهبودن» استفاده کردند.
هر هفت عضو بیتیاس از روستاهای کره و تقریباً تمام آنها از خانوادههای طبقۀ کارگر بودند. چند آلبوم اول آنها، اگرچه در داخل کشور از نظر تجاری شکست خورد، به ایجاد پایگاه طرفداری قرص و محکمی در خارج از کره کمک کرد و باعث شد بیتیاس در نگاه طرفدارانش به گروه پسرانۀ کیپاپی تبدیل شود که داستانهایی را روایت میکند که خیلی از مخاطبان جوان میتوانند با آن همذاتپنداری کنند.
نخستین آهنگهای گروه، مثل «خیالپردازی دیگه کافیه» (۲۰۱۳) 27و «نه»(۲۰۱۳) 28، نه از نوع آهنگهای مناسب مهمانی بودند و نه از آن آهنگهای مونتاژیِ آدامسبادکنکی29، بلکه بیان شورشی بودند علیه سیستم، و آن دسته از نوجوانان کرهای را هدف گرفته بودند که از نظام آموزشی کشور به ستوه آمده بودند. این انرژی به بیتیاس کمک کرد تا پایگاه طرفداری محکمی برای خودش، بهویژه در میان طرفداران جوان آمریکایی و اروپایی، بنا کند.
بیتیاس، طی این دورۀ اولیه و نسبتاً تاریکش، حتی آهنگی را از روی آهنگ «استخرهای شنا» اثر کندیک لامار، اما با شعری کرهای، ساخت و نامش را گذاشت «اشکهای مدرسه» 30. آنها در این آهنگ پیام اصلی لامار را، که دربارۀ مشکلات بیپایان اعتیاد به الکل در جوامع سیاهپوستان بود، با پیامی اعتراضی دربارۀ خشونت در مدارس کره جایگزین کردند.
و سومین دلیل برای متفاوتبودن بیتیاس این بود که اعضای بیتیاس داستان خودشان را روایت میکردند و معنای این حرف این است که آنها خودشان مجبور بودند آهنگهای خودشان را بنویسند.
پاورقی: قدرت نرم موج کرهای؛ انگل، بیتیاس و دراما- نوشته کییون هیون کیم- ترجمه بابک حافظی- انتشارات ترجمان علوم انسانی