علمای قم چگونه با بهائیت مبارزه کردند؟ کلیسای متحد متدیست ممنوعیتهای رابطه با همجنس را برداشت ائتلاف رهبران یهودی و مسلمان سوئد علیه قرآنسوزی نمایندگان ادیان الهی در مجلس اهانت به قرآن در سوئد را محکوم کردند از توهم تا واقعیت؛ نقد و بررسی سریال حشاشین ابن سینا «جِنّ» را چگونه تفسیر میکند؟ شباهت جریان یمانی با فرقه های استعماری بهائیت و داعش چرا تمام ادیان برای آخرالزمان منتظرند؟ مصر و موساد پای منقل «حشاشین» موضع ادیان درباره افراد ترنس و هویت جنسیتی آنها ایران اسلامی و کنشهای شیعیان اسماعیلی/ پیدا و پنهان حشاشین ۴۴ درصد یهودیان فرانسوی دیگر کلاه نمیگذارند
بازشناسی روش علمای قم در مبارزه با بهائیت در یکصدسال اخیر
در دوره پهلوی بهاییها همهجا بودند؛ فعالان اقتصادی مشهور بودند و امرای ارتش بودند و کارمندان وزارتخانهها و نهادهای مهم بودند. چرا و چه میخواستند؟ میپنداشتند که: «ایران همان ارض موعودی است که باید نصیب بهاییان شود».
چتر حمایتی پهلوی بر سر بهائیت مستدام بوده و تا آخرین لحظه از حکومت استبدادی پهلوی، ذرهای از این حمایت دستوری که جزء اوامر دول استعماری به شاه ایران بود کاسته نشد. در سایه این حمایت، بهائیان توانستند کارهای مهمی برای تقویت تشکیلات خود انجام دهند. یکی از این کارها، تشکیل و تأسیس مرکز بزرگ بهائی «بیت العدل اعظم» در حیفا واقع در سرزمینهای اشغالی فلسطین بود.
سرلشکر ضرغام از بهائیان متعصب در ارتش پهلوی است .او در زمان نخست وزیری دکتر منوچهر اقبال به وزارت گمرکات ایران و انحصارات و مدتی هم به عنوان وزیر دارایی منصوب شد.
مهندس منصور روحانی از دوستان و همکاران بسیار نزدیک عبدالکریم ایادی بود.می توان وی را تخریب گر کشاورزی ایران نامید .
تشکیلات بهائیت در دوره پهلوی، با تصدی بسیاری از مناصب کشور، شبکه گستردهای از فساد اقتصادی و رانتخواری را به راه انداخت. هژبر یزدانی با همکاری عالیترین مقامهای کشور، اموال هنگفتی را به نفع سازمان بهائیت بهم زد. ضربه انقلاب اسلامی بر پیکره سازمان بهائیت تا جایی بر آن فشار آورد که بیت العدل اسرائیل، انقلاب اسلامی ایران را جدیترین بحران حیات خود دانست.
شاپور بختیار در یکی از اعترافات خود، نتیجه سیاه بیست و پنج سال حکومت فاسد و ضدملّی پهلوی (با نقش آفرینی پررنگ بهائیان) بر ایران را تشریح کرد؛ اما آیا بهائیتی که امروزه شعار آزادی سر میدهد و از ناعدالتی جمهوری اسلامی گلایه میکند، از خفقان و ناعدالتی بیحد و حصری که برای ایران در دوران پهلوی به ارمغان آورد هم چیزی میگوید؟!
هرچند از فعالیتهای اجتماعی و یا تحصیلی بهائیان، به خاطر باورشان جلوگیری نمیشود، اما در مراکز فرهنگی و جامعهسازی، باید با بینشی باز و تدبیری مناسب عمل شود تا زمینه برای اجرای نقشههای براندازی سیاسی و استحاله فرهنگی بهائیت فراهم نگردد. تشکیلاتی که به براندازی سیاسی در ایران اکتفا نکرده و از استحاله فرهنگی و محو اسلام در ایران سخن میگوید.
عبدالبهاء، در پیامی خطاب به بهائیان سمرقند (که در اشغال روسها) بود، از آنان خواست که رعایت مقتضیات حکمت را کرده و بنا بر سیاست کلّی بهائیت، از تبلیغ غیرمسلمانان خودداری کنند؛ اما چه دلیلی جز مقاومت اسلامی و غیرت شیعی در برابر استعمار بود که رسالت پیامبرنمای بهائی را هدف گذاری میکرد؟!