1

سلطه نامشروع بیت العدل بر بهائیان

  • کد خبر : 50647
  • ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۲
سلطه نامشروع بیت العدل بر بهائیان
اعضای محافل ملی از نقاط مختلف جهان با انتخاباتی نمایشی برای سیزدهمین بار سلطه نامشروع بیت العدل بر بهائیان را رقم زدند.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، سیزدهمین انتخابات اعضای بیت العدل (عالی‏ترین نهاد مدیریت فرقه بهائیت) با حضور نمایندگان جوامع مختلف بهائی نهم تا یازدهم اردیبهشت برگزار شد.

از اولین دوره این انتخابات که سال ۱۹۶۳ در لندن برگزار شد تا به امروز همواره ابهاماتی در فرآیند برگزاری و اعضای آن مطرح بوده است از جمله حضور مکرر اعضای منتخب در ادوار مختلف به گونه‌ای که افراد جدید صرفا به جای افراد مستعفی و متوفی به این مجمع راه می یابند مثلا در انتخابات اخیر، دو عضو جدید به جای ۲ عضو مستعفی انتخاب شدند.

برای بررسی بیشتر این موضوع گفتگویی با حجت الاسلام و المسلین استاد علیرضا روزبهانی انجام دادیم  که نظرات و دیدگاه‌های استاد را پیرامون این رویداد در ادامه می خوانید. ایشان در حال حاضر مدیر مسئول موسسه مطالعات فرقه شناسی معراج و مدیر گروه فرق انحرافی مرکز تخصصی کلام و ادیان حوزه علمیه قم است.

سیزدهمین انتخابات برای تعیین ۹ نفر اعضای بیت‌العدل بهائیت که برای آنها مقام عصمت قائل هستند برگزار شد، لطفا بفرمایید بیت العدل چه جایگاه و شانی در میان جامعه بهائیت دارد و این انتخابات که ناقدین فرقه از آن تعبیر به فرمایشی می کنند چه اهمیتی دارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم؛

ورود به این بحث مقدماتی را لازم دارد که عرض می شود؛

بیت‌العدل به عنوان رهبر ساختار و تشکیلات فرقه ضاله بهائی بر این اساس و ساختار در تمام شئون زندگی بر بهائیان حکمرانی می کند و مرجعیت اعتقادی، سیاسی، فرهنگی آنها را به عهده دارد، بهائیان موظف هستند بر اساس دستورالعملهای ارائه شده از سوی این ساختار عمل کنند، و در کلیه مناسبات فردی، اجتماعی، اعتقادی و فکری، حتی در مواضع سیاسی باید مطابق نظر بیت‌العدل و آنچه که تشکیلات اراده می‏کند موضع‌گیری کنند و هرگونه عملکرد خارج از محدوده‌های تعریف شده بیت العدل توسط بهائیان عواقب خوشایندی نخواهد داشت … و جالب است که بدانید به رغم تمام سلطه‌ای که بیت‌العدل بر اعضا و پیروان خود دارد در تناقضی آشکار مدعی است که بهائیان کاملا آزاد هستند در حالی که اگر یک بهائی خارج از چارچوب تعیین شده تشکیلات حرکت کند ممکن است با خطر اخراج از فرقه روبرو شود، سوال اینجاست که اگر فرد بهائی کاملا آزاد است، چرا در مسائل خیلی شخصی هم باید متکی به بیت العدل باشند ؟ چرا موظف به پایبندی و حرکت در چارچوب تعریف شده تشکیلات هستند ؟
نکته و ابهام دیگر این است که اساسا آیا بیت‌العدل مشروعیت دارد که بخواهد با یک ساختار دارای مشروعیت بر بهائیان حکومت کند، آیا این وجاهت را دارد؟

بهائیان با افتخار ادعا می‏کنند که تشکیلاتی دموکراتیک دارند اما توضیح نمیدهند که چگونه آیینی با دستورالعملهای معلوم و چارچوبهای مشخص غیر قابل عبور است و در عین حال مدعی دموکرات بودن هم هستند.

در فقه اثنی‌عشری شیعه می‌گوییم فقیه به عنوان مرجع برای مکلف معین شده تا در چارچوبی مشخص از وی تقلید کند، رجوع به فقیه در احکام شرعی، از باب رجوع به خبره است یعنی مقلد همانطور که در هنگام بیماری نیاز به طبیب و هنگام کار فنی نیاز به مهندس دارد، برای عمل به مسائل شرعی نیز نیاز است به فقیهی که فرد خودش برگزیده است مراجعه کند و اگر مکلف توانائی استباط احکام را داشته باشد نیاز نیست از دیگری تقلید کند.

اما در بهائیت اینطور نیست؛ اولا یک ساختار بیشتر وجود ندارد و افراد ناچارند که همان ساختار را بپذیرند، ثانیا تبعیت از اعضای بیت العدل بر همه بهائیان واجب است حتی اگر سطح آگاهی آنها از اعضای بیت العدل بیشتر باشد.

ـ این افراد چه ویژگی باید داشته باشند؟

به ادعای تشکیلات، همین که بهائی باشند و بیشتر از ۲۱ سال داشته باشند کافی است، یعنی یک بهائی، ۹ فرد بهائی دیگر را انتخاب می کند که با جمع آرای بهائیان دیگر، منتخبین می توانند بر آنها حاکم شوند در حالی که هیچ ویژگی خاصی برای آنها عنوان نشده است و به هر دلیلی ممکن است انتخاب شده باشند و حب و بغض‌ها و احساسات و شرایط زمانی و مکانی و اطلاعات ناقص، همگی در انتخاب نقش دارند و تاثیر گذار در نتیجه انتخاب هستند.

نکته حائز اهمیت این است که منتخبین این رویداد صوری به محض انتخاب و عضویت در بیت‌العدل معصوم و مصون از خطا قلمداد شده‌اند. چطور ممکن است یک فرد عادی به صرف حضور در مجمعی که انتخاب شده به مقام عصمت برسد و مصون از خطا شود.

جالب  این است که به رغم ادعای عصمت اعضای بیت‏العدل، عبدالبهاء درباره اختلافات میان اعضای بیت‌العدل و ولی امر پیش بینی‌ها  و راه حلهایی در نظر  گرفته که حکایت از عدم عصمت اعضا دارد مگر این که تعریف جدیدی از عصمت ارائه دهند که با خطا و اشتباه هم از بین نمی رود در این صورت دیگر عصمت الهیه برای آنها مطرح نخواهد بود و مثل بقیه شئون فرقه، این هم یک عصمت جعلی ساختگی است.

در نکته دوم مطرح شد که ادعا شده انتخابات بیت العدل فرآیندی دارای مشروعیت است؛ ما پاسخ دادیم که ادعای دموکرات بودن در تضاد با اصل مشروعیت است.

ـ حکم تشکیل بیت‌العدل صادره از کیست؟

میرزا حسینعلی بهاء در کتاب اقدس با عبارت :

” قد کتب الله علی کل مدینه ان یجعلو فیها بیت العدل و یجتمع فیه النفوس علی عدد البهاء و ان ازداد لا باس… “

بیت‏العدل را تشریع می کند حال سؤالی که مطرح می شود این است که آیا حسینعلی نوری صلاحیت مشروعیت بخشیدن به بیت‏العدل را دارد؟آیا وی وجاهت لازم برای این کار را داراست؛ آیا اساسا صلاحیت پیامبری و رهبری مردم را دارد که برای آنها دستورالعمل تاسیس چنین سازمانی را پیش‌بینی کرده؟

این بحث در جای خود به طور مکرر از سوی محققان بسیاری مورد بررسی قرار گرفته که فعلا مجال تکرار نیست اما اجمالا در این مقام عرض می کنم که مطابق اسناد و مدارک موجود، ادعاهای حسینعلی نوری به هیچ وجه قابل اثبات نیست و وی بیش از یک مدعی دروغین نیست.

ـ بیت العدل در منابع بهائی چگونه و با چه خصوصیاتی مطرح شده است؟

حسینعلی نوری گفته که در هر شهری یک بیت العدل تاسیس شود وحداقل ۹ نفر از بهائیان در آن جمع شوند و علاوه بر مدیریت جامعه بهائی آن شهر، وظیفه صدور احکامی که در منابع نیامده را نیز به عهده بگیرند. بر اساس این عبارت باید در هر شهری که حداقل ۹ نفر بهائی بالغ سکونت دارد بیت العدل تاسیس کرد پس اگر در شهری تعداد مردان بهائی بالغ به ۹ نفر برسد بهائیان آنجا موظفند بیت‌العدل تاسیس کنند و مدیریت امور بهائیان آن منطقه را به عهده بگیرند و اگر جایی به حکم شرعی نیاز بود، حکم لازم را صادر کند … .این بیت العدلی است که در کتاب اقدس مطرح شده است.

ـ منظور شما این است؛ بیت العدلی که امروز وجود دارد مطابق با اظهارات منقول از حسینعلی نوری در اقدس نیست ؟

بله زیرا حسینعلی برای هر شهری یک بیت العدل مجزا در نظر گرفته است اما امروزه یک بیت العدل عمومی بیشتر وجود ندارد که در شهر حیفا واقع در سرزمین اشغالی فلسطین است و سیطره جهانی بر کل دنیای بهائیت برای خودش قائل است، این مساله با نص کتاب اقدس در تعارض است.

ـ چرا با نص در تعارض است؟

زیرا بیت العدل موجود از نظر کتاب اقدس و نصوص بهائی فاقد مشروعیت است.

ـ استاد لطفا بیشتر توضیح دهید ؟

در ادیان مختلف متون مقدسی وجود دارد که قوانین بر اساس آنها باید تدوین شود و پیروان آن ادیان نباید از آن قوانین تخطی کنند اما در فرقه‌ها چون اصالت با سرکرده و رهبر وقت گروه است و متون مقدس را که صرفا جنبه نمایشی دارند؛ هرجا لازم ببینند به راحتی مورد دستبرد قرار می دهند.

بعد از مرگ حسینعلی وقتی پسر ارشدش عبدالبهاء به زعامت بهائیان رسید و چون خود را صرفا مبین آثار و وصی میرزا بهاء معرفی می کرد حق تشریع و صدور حکم را هم نداشت و صرفا می توانست نسبت به تبیین گفته‌های پدرش اقدام کند از سوی دیگر در بهائیت بیت‏العدل هم حق تشریع حکم را دارد، عبدالبهاء از تشریع احکام اباکرده است و صراحتا صدور حکم را وظیفه بیت العدل دانسته در صورتی که در زمان وی بیت العدل هنوز تاسیس نشده بود.

اما با وجود این مطلب وقتی عبدالبهاء ریاست فرقه را بر عهده گرفت چون متوجه بسیاری از اشتباهات بهاءالله شده بود در صدد اصلاح آنها برآمد و از ناچاری اقدام به تجدید نظر در احکام و دستورات پدرش کرد و از جمله دید اگر بنا باشد در هر شهری یک بیت العدل باشد و برای افراد حکم شرعی صادر کند و بر اساس شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی دستورالعملهایی صادر کنند نهایتا در مورد هر مساله با چندین حکم مواجه خواهند بود و همین مسئله موجب انشعابات بسیار می شود لذا برخلاف آنچه پدرش در اقدس گفته بود بیت العدل را منحصر به یک مرکز جهانی بنام بیت‏العدل اعظم کرد.

بیت العدل تشریع شده توسط عبدالبهاء دو گونه است :

بیت‏العدل عمومی که یکی بیشتر نیست و درحال حاضر در حیفا قرار دارد.
بیوت عدل خصوصی که منظور از آن محفل‌های محلی است که در شهرهای مختلف است.
ـ لطفا در صورت امکان اشکالات طرح عبدالبهاء را روشن فرمائید ؟

اگر محافل محلی، بیوت عدل خصوصی باشند به اصطلاح اشکال آئین نامه‌ای دارند زیرا بر اساس مقررات کتاب اقدس زنها حق عضویت در بیوت عدل را ندارند، اما  در همه جای دنیا زنها عضو آن هستند؛ اگر در بیوت عدل، حضور زنها مجاز است فرقی بین عمومی و خصوصی نباید باشد و اگر مجاز نیست در همه باید یکسان باشد و حال آنکه وضع دیگری در جامعه بهائیان دیده می شود.

نکته دیگر این که بیت العدل اعظم زمانی مشروعیت دارد که برگزیده آحاد جامعه بهائی باشند اما این گونه نیست بلکه آحاد جامعه بهائی اعضای محافل محلی را انتخاب می کنند و اعضای محافل محلی اعضای محفل ملی را انتخاب می‌کنند و اعضای محافل ملی اعضای بیت العدل را برمیگزینند.

ـ استاد از محافل محلی گفتید اما پیرامون محفل ملی در این فرآیند  نفرمودید که چه جایگاهی دارد و اساسا در منابع بهائیت سندی بر آن دلالت دارد؟

سوال مهمی است، زیرا در نصوص بهائی چیزی به نام محفل ملی وجود ندارد همان محفل ملی که حاکم بر مقدرات بهائیان هر کشور شده است. یک بیت‌العدل در عبارات بهاء الله مطرح شده است که تکلیفش روشن شد، اما عبدالبهاء آن را تقسیم به عمومی و خصوصی کرد و بیت‌العدل خصوصی را همان محافل محلی عنوان کرد.

در واقع بیت‌العدل ملی یک جعل است و یک گروهی که ماهیت خودشان جعلی است، گروه دیگری را که قرار است حاکم بر مقدرات یک قوم شوند انتخاب می کنند که صرفا با یک رای به آنها مشروعیت می‌دهند، گویا لازم است که برای مشروعیت هم مثل عصمت تعریف جدیدی ارائه دهند.

نصوص موجود از عبدالبهاء تصریح دارد که در بیت‌العدل بایستی ولی امر حاکم باشد بر اساس “الواح وصایای” عبدالبهاء مقبولیت احکام مورد نظر و مورد تصویب بیت‌العدل اگر امضای ولی امر را نداشته باشد فاقد هر گونه ارزش است.

این مساله قطعی است که امروز بهائیت فاقد تشکیلاتی به نام ولایت امر است و وجود خارجی ندارد، فقط موسسه بیت‌العدل وجود دارد که در واقع قرار بوده نقشش صرفا تقنینی باشد اما در حال حاضر علاوه بر تقنین و تشریع نقش اجرا و حکومت بر بهائیان را هم که متعلق به ولی امر است بر عهده گرفته است.

مساله مهم مساله مشروعیت است که در ابعاد مختلف آن اشکالات جدی وجود دارد، یعنی : حسینعلی نوری از ابتدا کسی که باید باشد نیست و همچنین عباس افندی و شوقی افندی نیز وضعیت حسینعلی را دارند همانطور که بیت العدل هم آنچیزی که باید باشد نیست؛ پس نامشروع در نامشروع در نامشروع.

ـ فرآیند انتخاب بیت العدل توسط اعضای محافل ملی که مولود نامشروعی دانستید چگونه است؟

تشکیلات فرقه ضاله بهائی برابر مقرراتی که بین بهائیت و دولت غاصب اسرائیل وجود دارد از یک تعداد مشخصی بیشتر حق ندارند که در فلسطین حضور داشته باشند لذا تعداد بهائیان مقیم سرزمین‌های اشغالی عددی در حدود هزار نفر با اندکی تغییر است.

تعدادی از بهائیان به عنوان کارمند و کارگر و …. در آنجا حضور دارند طبق اعلام ادعایی سرویس خبری جامعه بهائی حدود ۱۴۰۰ نفر در انتخابات اخیر شرکت کرده‌اند بنابراین از جمعیت ۸ میلیون نفر ادعایی بهائیت، درصد ناچیزی در مهمترین انتخابات تشکیلات شرکت کرده‌اند و این درصد کم حق ندارد که بخواهد رهبری یک قوم را انتخاب کنند. آیا کسی از بهائیان جرات دارد بپرسد امروز که به مدد تکنولوژی راه حلهای بسیاری برای موانعی مثل بُعد مسافت وجود دارد، چرا تمام اعضای محافل ملی در انتخابات حضور پیدا نمی‌‎کنند و چرا نحوه انتخاب و حضور شرکت کنندگان سرشار از ابهام است؟ اگر شرکت کنندگان به تناسب تعداد و کثرت محافل در هر منطقه حضور پیدا می کنند چرا در ادوار اخیر اعضای آمریکایی بیت‌العدل نسبت به اعضای هندی که ادعا می کنند حدود ۲ میلیون نفر بهائی دارد بیشتر هستند؟ آیا در میان یک چهارم جمعیت بهائی که ساکن هند هستند افراد شایسته وجود ندارد؟

ـ تعداد اعضای ایرانی تبار بیت العدل به دلیل کثرت بهائیان ایرانی تبار است یا اینگونه سوال کنم که لزوما کشورهایی که تعداد بهائیان بیشتری دارد نمایندگان و نهایتا منتخبین بیشتری در بیت‌العدل خواهند داشت؟

لزومی وجود ندارد، مثلا همین محفل ملی هند که گفتیم ادعا دارند بیشترین بهائیان را در جهان جمعیت دارد اما آیا در اعضای بیت العدل، منتخبین هندی متناسب با جمعیت بهائیان هند بوده؟ که پاسخ خیر است.

بنابراین لزومی در این مساله وجود ندارد، اما چون در انتخابات کاندیدایی وجود ندارد و در واقع انتخاب بر اساس شناخت انجام می‌شود و منطقی است که رای دهندگان بر اساس شناختی که نسبت به افراد دارند رای می دهند، لذا باید بگوییم که در بین هندیها افراد مقبول وجود ندارد که به نظر غلط است، زیرا هندیها در کل جهان پستهای متعددی را به دست آورده‌اند پس در میان بهائیان هند افراد مقبول از دیدگاه تشکیلات باید وجود داشته باشد. اینها ادله ای است که مدل و اصالت انتخابات بیت العدل را مشکوک می‌کند.

چون در طول این دوازده دوره اشخاص کمی عضو بیت‌العدل بوده‌اند و نوعا زمانی از بیت‌العدل خارج شده‌اند که یا خودشان از قبل اعلام خروج کرده‌اند و یا به دلیل فوت تغییر پیدا کرده‌اند.

ـ تاکنون تشکیلات بهائیت پیرامون نحوه فرآیند انتخابات توضیحی داده است؟

خبر داده اند اما توضیح خیر

ـ آیا در مورد حضور تعداد ایرانی‌های بیت العدل هم نکته مهمی دارید؟

چون ریشه بهائیت از ایران آغاز شده طبیعی است که افراد برجسته تشکیلات نیز از میان ایرانیان باشند همچنین متون فرقه به زبان فارسی و عربی است بنابراین بهائیت یک آیین شرقی با محوریت ایران محسوب می شود؛ اما نکته مهم این است که ایرانی‌های عضو بیت العدل، ایرانی نیستند بلکه تبعه دولت دیگری هستند و وقتی شناسنامه ایرانی ندارند و شهروند کشورهای دیگر هستند صرفا میتوان به آنها ایرانی تبار اطلاق کرد مثل آقای جواهری و مهاجر که در آمریکا به دنیا آمدند، تابعیت آمریکایی دارند و به دولت آمریکا خدمت کرده اند، در واقع بیت‌العدل دارای یک ساختار آمریکایی است لذا جماعتی که ذکر کردید ایرانی زاده و ایرانی تبار هستند.

صرفنظر از آنچه گفتم تسلط به زبان فارسی و آگاهی بیشتر نسبت به دیگران، عواملی است که باعث می شود آنها بهتر بتوانند متون را بفهمند و تبیین کنند.

ـ گفته شده کسانی که در انتخابات رای می آورند عموما عضو دارالتبلیغ یا مشاورین قاره‌ای بوده‌اند یعنی از کارکنان بیت العدل هستند، آیا این حرف صحیح است؟

بله اعضای بیت العدل عمدتا از دارالتبلغ و مشاوران انتخاب می شوند، چون در معرض دید قرار گرفته‌اند و از دیگران شناخته شده‌ترهستند بنابراین نباید از اعضای بیت العدل انتظار توانائی ژرف علمی و اعتقادات عمیق دینی داشت چون اگر فردی احاطه کامل به اقدس و دیگر کتب هم داشته باشد اما چهره شناخته شده‌ای نداشته باشد، طبیعتا رای نخواهد آورد، اما اعضای دارالتبلغ یا مشاوران قاره‌ای به دلیل ماموریت و سفرهای متعددی که به نقاط مختلف دارند مثل آقای ایدلخانی باعث می‌شود که در گوشه و کنار شناخته شوند و شانس رای آوردن را دارند. نکته حائز اهمیت دیگری هم وجود دارد که اعضای بیت‌العدل اگر از مجامعی که نام برده شد انتخاب می شوند به دلیل این است که سر سپردگی به تشکیلات دارند و امتحان پس داده‌اند و یک بهائی معمولی نیستند و در ارزیابی امتیاز لازم را کسب کرده اند.

ـ چرا شما انتخابات بیت العدل را فرمایشی می دانید؟

در حال حاضر بهائیت ۲ عصبه انتخابی دارد و ۱ عصبه انتصابی؛ اینها در صورتی می توانست برای بهائیت مفید باشد که ولی امر آنها وجود داشت، یعنی ولی امر یک گروه را به صورت انتخابی تایید کند و یک گروه را به صورت انتصابی، خودش تعیین کند. بعد از مرگ شوقی افندی به دلیل این که ولی امری پس از وی وجود نداشت، تشکیلات بهائیت بیت‌العدل را حاکم بر ۲ عصبه قرار دادند، در واقع بیت‌العدل که بخشی از عصبه انتخابی بود را حاکم قرار دادند. عصبه انتصابی از مشاورین قاره‌ای که همان ایادیان بودند شروع می شود تا آحاد سفلی جامعه یعنی معاونین و مساعدین و خادمین.

یک فرد که در کف جامعه بهائی زندگی می‌کند، اگر بخواهد ازصلاحیت منتخبین محفل محلی شهر خودش باخبر شود طبیعتا به دنبال نظر خادمین محلی است زیرا نظر خادمین در انتخاب اعضای محفل محلی مهم و موثر است. لذا خادمین مورد توجه و شناخت بهائیان در هر محل هستند و آنها نیز متاثر از مراتب بالاتر از خودشان، بنابراین بیت العدل انتخابات محلی و ملی هر کشور را مهندسی می کند زیرا اعضای محفل محلی، اعضای محفل ملی و آنها نیز اعضای بیت العدل را انتخاب می کنند به همین دلیل یک دور باطل ایجاد شده که انتخابات بهائی را بیش از یک انتخابات واقعی به یک انتخابات نمایشی تبدیل کرده است.

نتیجه این که تشکیلات بهائیت مرجعیت و سلطه‌ای بر پیروان دارد که از اساس تا به امروز نامشروع است.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=50647

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!