به گزارش پایگاه خبری مفاز، نظامهای فرقهای، اساساً بر مبنای ساختار هرمی شکل گرفتهاند(1). از مهمترین ویژگیهای ساختار هرمی، نحوه تنظیم روابط اعضای جامعه با رأس هرم است. رأس هرم، که در اینجا رهبر فرقه قلمداد میشود، در قلمرو حکومت خود از قدرتی بیرقیب و تمامیتی بیبدیل برخوردار است که به او این امکان را میدهد که از فراز هرم قدرت، مادی و معنوی فرقه، تمام امور زیردستان خود را تحت نظارت مستقیم داشته باشد (همان، ص ۱۰۴). رهبر فرقه در این ساختار «فاعل ما یشاء» و «یسئل و لایسئل» است. او از همه پاسخ میخواهد و به هیچکس پاسخگو نیست.
ساختار هرمی فرقه، اقتضا میکند که همه مواهب، امکانات و امتیازات مادی ـ و احیاناً معنوی ـ مخصوص رهبر فرقه باشد و دیگران بر حسب فاصلهای که با رهبر فرقه دارند و نسبت به طبقهای که در آن قرار میگیرند، حق بهرهمندی از این نعمات را دارند. این امر موجب به وجود آمدن رقابتی فاسد در میان اعضای فرقه میگردد که به موجب آن، اعضای فرقه برای حصول تقرب بیشتر به رأس هرم، به هر وسیلهای متوسل میشوند و از هیچ وسیلهای برای نیل به این هدف رویگردان نیستند.
ازاینرو، در میان این فرق شبهعرفانی، پدیدههای فاسدی نظیر جاسوسپروری، تهمت و بهتان به همردیفان، حسد، دروغ، غیبت، سوءظن و… بیش از هر چیزی مورد توجه قرار میگیرند. ناگفته نماند، رهبر فرقه هم گرچه از بروز مشاجرات و اختلافات علنی استقبال نمیکند، اما از آنجاکه همواره کنترل جماعتی که با هم اختلاف دارند راحتتر است، بنابراین سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن در اینجا نیز با قرائتی عرفانی! مورد استفاده قرار میگیرد.
نکته قابل تأمل و البته خطرناک در این باب اینکه، در این ساختارهای هرمی، که هم فاسدند و هم مفسد، به هر میزان که افراد از لحاظ تواناییهای فردی توانمندتر باشند و به میزانی که در روش خود صادقتر باشند، به همان میزان نیز خطرناکتر، جزمیتر و متعصبتر خواهند بود؛ چراکه تمام قدرت و صداقت خویش را به رهبر فرقه تفویض نموده و در خدمت مطامع و منافع او مورد استفاده قرار میدهند. این افراد، بهراحتی تبدیل به ماشینهای بیادراک و احساسی میشوند که برای انجام هر کاری که از جانب رهبر فرقه دستور داده شود، آمادگی کامل را خواهند داشت. ازاینرو، تبعیض حاکم بر روابط اعضای فرقه با رهبر فرقه، که بر اساس میزان ثروت، زیبایی و یا تملق بیشتر مریدان صورت میگیرد، خود نوع دیگری از فساد در رفتارهای اجتماعی را در این فرق به نمایش میگذارد. افرادی که به کار فرقه نیایند و کارایی لازم را جهت پیشبرد اهداف فرقه نداشته باشند، به زودی طرد شده و از جمع بیرون رانده میشوند. تنها کسانی باید در فرقه بمانند که بتوان از آنها بهرهکشی نمود.(2)
پی نوشت:
1) سینگر، ۱۳۸۸
2) معرفت ادیان ،سال سوم، شماره پاییز، ۱۳۹۱، ص ۱۰۷ ـ ۱۲۶