به گزارش پایگاه خبری مفاز، مرید کسی است که خود را در پیر ببازد، ابتدا دین را از دست بدهد و پس از آن خود را. دین باختن یعنی اگر پیر خلاف دین به او امری کند، او باید اطاعت کند، زیـرا اگر خـلاف دین خود نرود، او هنوز مرید دین خود است و نه مرید پیر.
خواندن دعای نادعلی و دم گرفتن و نواختن نی و امثال آن را بهجای نماز، روزه و سایر وظایف شرعی تلقی میکنند در احوالات مولوی نیز چنین نقل شده است که در حال گوش دادن به نوای رَباب بود که کسی به او تذکر داد که وقت نماز عصر فرا رسیده است. اما او در پاسخ وی گفت: «نی نی آن نمازِ دیگر، این نماز دیگر. هر دو داعیان حقّند. یکی ظاهر را به خدمت میخواهد و این دیگر باطن را به محبّت و معرفتِ حق دعوت مینماید».
ابوسعید ابوالخیر (۳۷۵-۴۴۰ ق) حاضر نشد برای نماز دست از سماع صوفیانه بکشد و همانطور که در حال رقص بود، میگفت: «ما در نمازیم»!
و همچنین است اوشو، اکنکار، پائلو کوئیلو و.. که هر چند خود مبلغ شریعت خاصی هستند؛ اما به پیکار با شریعت ادیان قد علم کردهاند، برای نمونه به نوشتههای کوئیلو اشاره میکنیم که با هنرمندی سعی بر بیارزش جلوه دادن دستورات دینی میکند:
«.. آدم میتواند بودا، الله یا خدای مسیح را پرستش کند، فرقی نمیکند… برای من مذهب یعنی این و نه مجموعهای از قراردادها و دستوراتی که به دیگران تحمیل شود».
«داشتن یک زندگی روحانی مستلزم ورود به یک صومعه نیست، مستلزم روزهداری، ریاضت و پاکدامنی هم نیست، فقط کافی است به خدا ایمان داشته باشی، از آن به بعد هرکس به راه خدا تبدیل میشود و میتواند مرکب معجزات خدا باشد».
بر همین اساس اوشو «گناه» را ساخته و پرداخته روحانیان بهمنظور تسلط بر تودهها میداند و میگوید: «گناه از قدیمیترین ترفندها برای سلطه بر مردم است. آنها در تو احساس گناه ایجاد میکنند. آنها ایدههایی بس احمقانه به خوردت میدهند که قادر به محقق ساختن آنها نیستی. سپس گناه به وجود میآید و همین که گناه به وجود آمد، تو به دام افتادهای. گناه راز کاسبی همه به اصطلاح ادیان تثبیت شده (بنیادگرا) است.»