5

چرا باب امام زمان نیست؟ / شجاعت یاران حضرت مهدی (ع)

  • کد خبر : 58771
  • ۱۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۱
چرا باب امام زمان نیست؟ / شجاعت یاران حضرت مهدی (ع)
از آنجا که شجاعت، جزء صفات یاران امام زمان(ع) است، بهائیان یکی از دلایل خود برای مهدویت علی‌محمد شیرازی را شجاعت یاران او برمی‌شمارند. این در حالیست که با بررسی تاریخ بابیت درمی‌یابیم که نه همگی آنان شجاع بودند و نه الگویی برای شجاعت داشتند و نه آمار کشته‌های بابی با منابع تاریخی سازگار است.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، بهائیان در یکی از کانال‌های تبلیغی خود، در پاسخ به اینکه «چرا بهائيان معتقدند که حضرت باب امام زمان هستند؟»، به بیان دلایلی پرداخته‌اند. بهائیان در استدلال‌های خود بر مهدویت علی‌محمد شیرازی (پیشوای بابیت)، بیان می‌کنند که بر اساس روایات، شجاعت، یکی از ویژگی‌های یاران حضرت مهدی علیه‌السلام است. آنان در ادامه، شجاعت را یکی از صفات بارز یاران علی‌محمد شیرازی معرفی می‌کنند و سعی دارند از این طریق مهدویت او را به اثبات رسانند.

مبلّغان بهائی در برشماری خصوصیات یاران حضرت قائم علیه‌السلام، صفت شجاعت ایشان را به یاران باب تطبیق می‌دهند و می‌گویند: «اين موضوع دلالت بر جوانی اصحاب قلعه شيخ طبرسی و شجاعت همه ياران قائم دارد و ۲۰ هزار شهيد خود گواه بر اين موضوع است… امام علی عليه‌السلام فرمود (می‌فرماید): ياوران مهدی عليه‌السلام فقط از خدا می‌هراسند، شهادت را می‌طلبند و همواره آرزو دارند که در راه خدا کشته شوند».[1] امام صادق علیه‌السلام نیز می‌فرماید: «گويا قلب‌هاى آنها به مانند تكّه‌هاى آهن است، شكى در قلوب آنها راجع به خدا وجود ندارد. محكم‌تر از سنگ است».[2]

اما در پاسخ به ادعای شجاعت یاران علی‌محمد باب و بیان آن به عنوان یکی از دلایل مهدویت او می‌گوییم:

اول: وقتی اندک مطالعه‌ای در مورد اهداف، اعمال و آرمان‌های جنبش بابیت داشته باشیم، به این نتیجه خواهیم رسید که به جای صفت شجاعت برای یاران علی‌محمد باب، بهتر است صفت خون‌خواری را برای آنان به کار بریم. یاران علی‌محمد باب به دستور پیشوای خود مأمور بودند که تمام مخالفین خود را گردن بزنند، تمامی کتاب‌ها را بسوزانند، کتاب‌ها را آتش زنند و تمامی بقعه‌ها را تخریب کنند: «انصاف باید داد، از جمله احکام بیان (کتاب علی‌محمد باب) ضرب اعناق اهل آفاق (زدن گردن تمام مردم زمین) و حرق جمیع کتب و صحف و زبر و اوراق (سوزاندن تمامی کتاب‌ها و نوشته‌ها) و فتح شرق و غرب و هدم بقاع مرتفعه (نابودی مزارها بود)».[3] با این حال، اسم اقدامات و تفکرات یاران بابیت را باید توحش گذاشت نه شجاعت!

دوم: با نادیده گرفتن توحش تفکرات بابی، آیا تمام پیروان باب شجاع بودند و آیا بیست هزار نفر از بابی‌ها بر سر شجاعت خود جان باختند؟ با نگاهی به تاریخ درمی‌یابیم که آمار بیست هزار نفری، هیچ مستندی ندارد و شجاعت تمام بابی‌ها، افسانه‌ای بیش نیست. آیا کسی غیر از علی‌محمد باب، الگوی استقامت و شجاعت بابی‌ها بود؟ مگر او با خوردن یک سیلی در شیراز و چند چوب فلک در تبریز، اساس مسلک و مقام‌های خود را منکر نشد؟[4] مگر در دشت بدشت برای اعلام نسخ اسلام در بین یاران راسخ باب، ترس و تردید نبود که برای اعلام نسخ اسلام، به نقشه‌کشی و زیرکی متوسل شدند؟[5] مگر این یاران باب نبودند که پس از جنایاتی در مازندران و زنجان، دست آخر تسلیم شدند؟ مگر ترس در بین پیروان باب، حتی تا چند نسل بعد ادامه نداشت که حتی عبدالبهاء خود را مسلمان جا می‌زد؟[6] به راستی بابی‌ها از چه کسی می‌خواستند درس شجاعت بیاموزند؟ آیا اسم توحش بابی‌ها در اقتدا به تعالیم باب را می‌توان شجاعت گذاشت؟

پی‌نوشت:
[1]. منابع مورد استناد بهائیت: الملاحم الفتن، ص 52.
[2]. منابع مورد استناد بهائیت: بحارالانوار، ج 52، ص 307.
[3]. عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب، هوفمایم آلمان: لجنه ملّی نشر آثار امری ، 2000 م، ج 4، ص 221.
[4]. ر.ک: اشراق خاوری، مطالع الأنوار (تلخیص تاریخ نبیل زرندی)، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، بی‌تا، صص 138-126؛ فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، ص 182-180.//
[5]. ر.ک: عبدالحسین آیتی، کواکب الدریه، مصر: مطبعه السعاده، 1923 م، ج 1، ص 130.
[6]. شوقی افندی، قرن بدیع، کانادا (انتاریو): مؤسسه معارف بهائی، ترجمه نصرالله مودت، 149 بدیع، ج 3، ص 318.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=58771

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.