5

نگاهی به سیره اخلاقی بانوان آسمانی اسلام و مسیحیت

  • کد خبر : 59766
  • ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۹:۴۴
نگاهی به سیره اخلاقی بانوان آسمانی اسلام و مسیحیت
رئیس قطب اخلاق خانواده ضمن اشاره به برخی از مشابهت‌های حضرت مریم و حضرت فاطمه(س) بیان کرد: لازم است در برابر الگوهای مدرن و در برابر گفتمان فمینیسم یک بازگشتی به برجسته‌سازی الگوهای الهی و معنوی بر اساس خوانش و قرائت درست از ادیان آسمانی داشته باشیم.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، نشست علمی «سیره اخلاقی حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب(س) و حضرت مریم(س) در اسلام و مسیحیت» با سخنرانی کریستوفر پاول کلوهسی، استاد موسسه پاپی مطالعات عربی اسلامی در رم ایتالیا و حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی علیزاده؛ رئیس قطب اخلاق خانواده و سبک زندگی دفتر تبلیغات اسلامی در مجمع جهانی اهل بیت(ع) برگزار شد.

گزیده سخنان مهدی علیزاده را در ادامه می‌خوانید؛

توجه به مقام و جایگاه محوری حضرت فاطمه(س) و حضرت مریم در عالم هستی و  جایگاه آنها در رساندن فیض الهی به انسان‌ها و ویژگی متافیزیکی آنها مسئله بسیار مهمی است. در همین راستا برای ایجاد پیوند معنوی و وجودی افرادی که طالب کمال هستند لازم است محققان و رجال دین، شناساندن این ویژگی‌ها را در دستور کار خودشان قرار دهند. همچنین کسی که دغدغه تکامل روحی دارد باید به این امکان متافیزیکی توجه ویژه کند و در سیر وجودی خودش با این بزرگان بپیوندد و خودش را در معرض لطف وجودی آنها قرار دهد.

اهمیت الگو در فرآیند تربیت

نکته دوم بنده درباره اهمیت شناختن الگوی رفتاری برای جامعه زنان است. در بحث‌های دینی فارغ از بحث‌های نظری در مباحث کلامی و اعتقادی و فقهی و اخلاقی، یک مورد مهم در فرایند تربیت، عنصر الگو است. اهمیت الگو در ایجاد شناخت ملموس و موثر از ارزش‌های دینی است، اهمیت الگو در ایجاد انگیزه است، اهمیت الگو در ایجاد حس تعلق و وفاداری است. این نکات مهم بدون وجود الگو به راحتی اتفاق نمی‌افتد و مسیر دور می‌شود ولی با وجود الگویی که ملموس و تأسی‌پذیر و قابل پیروی باشد و بشود با آن تماس گرفت، این مسیر بسیار نزدیک و آسان می‌شود.

در جامعه مدرن بر اساس مبانی مدرنتیه و سبک زندگی برآمده از آن، نگاه به تعریف زنان، نقش زن و آرمان‌های زن دچار بازخوانی شده است؛ بازخوانی که از نظر ادیان توحیدی تا حدود زیادی قابل توافق و همدلی نیست. مثلا تعریف نادرست از استعدادهای زنان و دختران، معرفی الگوی غلط از زن موفق و نکته بسیار مهم و آسیب‌زای تضعیف جایگاه کلیدی مادری و کم‌ارزش جلوه دادن آن و قداست‌زدایی از خانواده، همچنین استفاده ابزاری از زن و ظلم مظاعف به او در قالب به‌کارگیری نیروی کار ارزان مواردی از این مسئله است. از منظر تعالی‌جویی و رشد معنوی نیز ایجاد بسترهای غفلت و ایجاد شیب‌های لغزش برای سرکوب ظرفیت‌های معنوی وجود زنان می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد.

بنابراین لازم است در برابر الگوهای مدرن و در برابر گفتمان فمینیسم یک بازگشتی به برجسته‌سازی الگوهای الهی و معنوی بر اساس خوانش و قرائت درست از ادیان آسمانی داشته باشیم. در واقع جریان فمینیسم نقاب‌دار در اتاق فکرهای تفکر سرمایه‌داری کمر بسته تا به تضعیف معنویت زنانه بپردازد. انکار کمالات معنوی زنانه و ایجاد خودپنداره مادی و از بین بردن خودپنداره مادری از نتایج این نگرش است؛ یعنی تلاش دارد نقش زن به مثابه مادر را زیر سوال ببرد.

عرض من ارائه یک راهبرد برای استفاده از نظام فضائل و ارزش‌های اخلاقی حضرت مریم و حضرت فاطمه و حضرت زینب است؛ یعنی ببینیم در عرصه اخلاق فردی، اخلاق بندگی و معنوی، اخلاق خانواده، اخلاق اجتماعی، اخلاق سیاسی، اخلاق زیست محیطی از چه فضائلی می‌توان به تفصیل یاد کرد. من می‌خواهم یک راهبرد پیشنهاد بدهم که می‌تواند راهبرد جبهه متحد ادیان الهی برای پاسخ مناسب به هجمه‌های تفکر مدرن و نظم سرمایه‌داری قرار گیرد.

آن راهبرد این است در کنار اینکه به برجسته‌سازی اخلاق معنویت‌بنیان، اخلاق معنویت‌محور در این الگوها توجه می‌کنیم، به اخلاق خانواده‌محور هم توجه کنیم. اگر می‌خواهیم سراغ کنش اجتماعی الگوهای بزرگ الهی برویم باید به نقطه عزیمت و خاستگاه آن که با نقش محوری مادری و همسری اتفاق می‌افتاد توجه کنیم. اینکه بگوییم زن در ادیان الهی زن در گوشه خانه نیست و کنش اجتماعی دارد ما را دارای مواضع همپوشان با الهیات فمینیسم قرار می‌دهد.

این در حالی است که اکثر آموزه‌های جریان فمینیسم تحت تاثیر گفتمان غالب مدرنیسم به دنبال جای پا باز کردن برای نقش برجسته‌تر در تفکر دینی است یعنی با اینکه ممکن است توجه‌های مناسبی برای خوانش درست از منابع دینی ایجاد کند ولی غالبا در زمینه و در زمین بازی مدرنیته بازی می‌کند. بنابراین اگر می‌خواهیم به فضائل و ارزش‌ها و نقطه ارتباط سبک زندگی اجتماعی زن مسیحی تراز و زن مسلمان تراز از رهگذر بازخوانی سیره فاطمی و مریمی بپردازیم، باید خاستگاه محوری و رکن توجه به خانواده و نقش‌های بی‌بدیل خانوادگی زنان را مد نظر قرار دهیم.

در دین اسلام فاطمه زهرا(س) دختر نبی اکرم(ص) و مادر حسنین و مادر زینب(س) است یعنی در واقع در سیر تاریخی نگاه به زن، بعد از ظلمی که در آیین یهودیت اتفاق افتاد، احیای زن در پرتو دو الگوی حضرت فاطمه(س) و حضرت مریم(س) رخ می‌دهد. مستحضرید که در آیین یهود ظرفیت اخلاقی زن همپایه مرد تلقی نمی‌شود و در بسیاری آیین‌های معنوی، زنان حق حضور ندارند و این کاهش منزلت به عرصه اجتماعی هم کشیده شده و بر حقوق زنان تاثیر گذاشته است.

اشتراکات حضرت فاطمه(س) و حضرت مریم(س)

در قرآن کریم در مورد مریم گفته می‌شود: «وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً». در مورد حضرت زهرا(س) هم تاکید شده او زکیه است، او مبارکه است، او پاک است و از نفس قدسی برخوردار است و حضرت مهدی منجی موعود همه ادیان از نسل او است. هر دو به لحاظ معنوی صاحب محراب عبادت بودند، هر دو قلبی پر از ایمان و یقین داشتند، هر دو در بالاترین مقام راستگویی و راست‌زیستی بودند و صدیقه بودند. در علم و آگاهی هر دو به بالاترین درجه رسیدند.

در مقام پاکدامنی اینها اسوه و تندیس یکپارچه عفت و حیا هستند که نقل‌های مفصلی در میراث اسلام و مسیحیت از آن شنیدیم. بشارت خداوند به وجود فرزندانی که ناجی مردم هستند از دیگر شباهت‌های این دو است. همچنین آن دو واسطه الحاق نسلشان به انبیای الهی هستند. در مورد حضرت مریم مقام عبادی بلندی در قرآن ذکر شده است، در مورد فضیلت حضرت فاطمه(س) به لحاظ مقام شامخ عبادی در احادیث ما بیانات بلندی وارد شده است. در قرآن از مقام برگزیدگی حضرت مریم هم یاد شده است، در مورد حضرت فاطمه(س) هم پیامبر(ص) او را سیده نساء عالمین نامید و هر دو محدثه و محل نزول فرشتگان بودند.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=59766

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!