3

نگاهی به گذشته؛ رابطه زنان با دستگاه صوفیه

  • کد خبر : 27078
  • ۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۷
نگاهی به گذشته؛ رابطه زنان با دستگاه صوفیه
زنان در ابتدای ورود به تصوف، عنوان رسمی مرید نداشتند اما در مجالس ذکر صوفی‌ها شرکت می‌کردند. از قرن پنجم هجری، تصوف به طور قابل ملاحظه‌ای گسترش یافت و کم‌کم مراکزی برای تجمع زنان ایجاد شد و بسیاری از زنان متمول در این دوره، به احداث خانقاه‌ها پرداختند.

به گزارش پایگاه خبری مفاز،در قرون اولیه‌ی تصوف، زنان به صورت مریدان غیر‌رسمی در خانقاه‌ها، در جمع عارفان حضور پیدا می‌کردند یعنی از طریق خدمت به صوفیان و تأمین هزینه‌های خانقاه‌ها تحت عنوان خیرات و مبرات، نقش حمایت‌کنندگی داشتند.

تفکر سنتی مبتنی بر خوارداشت زن در گذشته، در تصوف هم وجود داشت.در این برهه‌ از زمان، صوفیان نگاه احترام‌آمیزی به زن نداشتند و او را دستیار شیطان و بدترین ماسوی‌الله به شمار آورده، اشتغال به زنان را موجب دوری از حق می‌دانستند و حتی به رهبانیت که اسلام آشکارا آن را نفی کرده، روی آوردند.¹ پس از مدتی با رواج عرفان عاشقانه(مبتنی بر رابطه‌ی محب و محبوبی)، این نگاه تعدیل شد. چنان‌که از سرگذشت‌نامه‌ها و تذکره‌های صوفیان بر‌می‌آید، ارتباط خانوادگی مهم‌ترین عامل جذب زنان به سوی عرفان بوده‌است و همسران، خواهران و دختران تحت تاثیر آموزه‌های صوفیان، قدم در مسیر تصوف نهادند. نقش رابعه عدویه از معاصران حسن بصری، در باژ کردن مسیر ورود زنان به تصوف، قابل توجه است. در تذکره‌ها از او به عنوان نخستین زن سالک(صوفی) یاد شده‌است.²

زنان در ابتدای ورود به تصوف، عنوان رسمی مرید نداشتند اما در مجالس ذکر صوفی‌ها شرکت می‌کردند. از قرن پنجم هجری، تصوف به طور قابل ملاحظه‌ای گسترش یافت و کم‌کم مراکزی برای تجمع زنان ایجاد شد و بسیاری از زنان متمول در این دوره، به احداث خانقاه‌ها پرداختند.

با نفوذ بیشتر زنان در فرقه‌های صوفی، مباحثی مانند نحوه‌ی بیعت گرفتن، حضور در مجالس ذکر و سماع و…هم مطرح شد. بیعت گرفتن از زنان همراه با آدابی متفاوت از مردان،صورت می‌گرفت. سماع نیز با سرودن و خواندن اشعار غنایی در وصف خداوند آغاز شد و به تدریج به صورت حضور در مجالس سماع، تغییر شکل داد.سرگذشت‌نامه‌ها، اشاراتی به پشمینه پوش بودن زنان در قرون اولیه و اعتقاد به آن، دارد.

نام زنان زیادی در جرگه‌ی متصوفه در تذکره‌ها یاد شده‌است و در این میان برخی به مقام‌های بالا نیز دست یافته‌اند. فاطمه دختر عباس، با کنیه‌ی ام‌زینب، از اهالی بغداد که مفتی، مدرس، فقیه، عابد، زاهد و صوفی بوده، از آن جمله است. گفته می‌شود وی حتی به منبر می‌رفت و‌ مردم را موعظه می‌کرد.³

پی نوشت:
۱. لارهبانیه فی‌الاسلام، به نقل از امام محمد غزالی، کیمیای سعادت، صفحه۱۳۷
۲.مهری زینی و یدالله جلالی پندی، زنان و سیر و سلوک عرفانی، پژوهش‌های ادب عرفانی، مقاله ۲، دوره۳، تابستان۱۳۸۸، صفحه۲۱
۳.آن ماری شیمل،ابعاد عرفانی اسلام، ترجمه عبدالرحیم گواهی، صفحه۵۷۱
| منبع خبر : بخش‌تحلیلی روشنگ

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=27078

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.