1

نقد شادی صوفیانه در روز عاشورا

  • کد خبر : 52456
  • ۰۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۱
نقد شادی صوفیانه در روز عاشورا
در حالی که سیره و سخنان اهل بیت (ع) بیانگر این هست که روز عاشورا روز حزن و عزا و مصیبت است و ایشان در این روز همواره عزادار بوده‌اند؛ برخی به دنبال توجیه این عقیده صوفیانه هستند که روز عاشورا روز حزن و عزا نیست!

به گزارش پایگاه خبری مفاز، عاشورا در فرهنگ اهل‌بیت علیهم‌السلام، روز حزن و اندوه بوده و این حزن در سیره آن بزرگواران نمود بسیاری داشته و مستمراً به شیعیان خویش دستور به برگزاری مراسم حزن و عزا در ایام محرم و روز عاشورا داده‌اند.

امام رضا علیه‌السلام حالات حزن و اندوه پدر بزرگوار خویش در ایام محرم را این‌چنین توصیف کرده و فرمودند: «… روز شهادت حسین علیه‌السلام چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و ما را تا قیامت به گرفتارى و بلا دچار ساخت. اگر کسی خواست گریه کند، بر مانند حسین باید گریه کند. این گریه، گناهان بزرگ را بریزد. سپس فرمود: شیوه پدرم این بود که وقتی محرم می‌‌شد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم. روز دهم؛ روز مصیبت و حزن و گریه اش بود و می‌‌فرمود در این روز حسین علیه‌السلام کشته شد».[1]

آقای محمد حسن وکیلی در مقام تحلیل واقعه عاشورا قائل است که این واقعه دارای دو بُعد می‌باشد و شیعیان نسبت به این واقعه دو برخورد داشته‌اند. عده‌ای از شیعیان که اکثریت را تشکیل می‌دهند، اهل حزن هستند و عده‌ای قلیل از شیعیان به خاطر مقام عرفانی که دارند، اهل سرور در روز عاشورا هستند و می نویسد:« گروه اول به‌خاطر اُنس با دنیا، از فرح و سرور و شور آن حضرت غافلند، و دسته دوم از شدت توجه به عالم قدس ربوبی و آن روی سکّه عاشورا، به مصائب ظاهری حضرت توجّه ندارند و در حقیقت از شدت حضور در محضر خداوند متعال از این عالم کثرت غافلند و مقامشان با گروه اول غیر قابل مقایسه است. اتفاقاً در برخی روایات می‌بینیم که أئمه علیهم‌السلام برخی از صحاب خود را از گریستن و أندوه نهی فرموده‌اند و براین نکته تأکید نموده‌اند که شهادت گرچه در ظاهر مصیبت است ولی، در واقع نجات و رستگاری است.»[2]

نکته‌ای که  باید توجه کرد این است که اگر واقعه روز عاشورا دارای بُعد سرور و خوشحالی است باید در عالم ملکوت نیز این بُعد وجود داشته باشد؛ اما اهل بیت علیهم السلام در سخنان خود بیان داشته‌اند که این حزن و مصیبت، علاوه بر عالم دنیا در عالم ملکوت نیز جاری است.

امام محمدباقر علیه السلام در زیارت عاشورا بیان می‌فرمایند که روز عاشورا، روز حزن و مصیبت اهل دنیا و اهل آسمانهاست: «أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكُمْ عِنْدَهُ أَنْ يُعْطِيَنِي بِمُصَابِي بِكُمْ أَفْضَلَ مَا يُعْطِي مُصَاباً بِمُصِيبَتِهِ مُصِيبَةٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِيَّتَهَا فِي الْإِسْلَامِ وَ فِي جَمِيعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض»؛[3] «از خدا می‌خواهم به حق شما و منزلتی که برای شما نزد اوست که عطا کند به من به خاطر مصیبت‌زدگی‌ام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبت‌زده‌ای به خاطر مصیبتش، چه مصیبتی بزرگ است آن مصیبت و چه دشوار و طاقت‌فرسا است آن عزا در اسلام و در همه آسمان‌ها و زمین».

طبق این فراز از زیارت عاشورا که از امام باقر علیه السلام نقل شده است، اهل آسمان نیز از مصیبت امام حسین علیه‌السلام در حزن و عزا هستند و اگر بخواهیم دیدگاه آقای وکیلی را صحیح بدانیم، باید بر این باور باشیم که اهل آسمان نیز همچون شیعیان در غفلت هستند؛ در صورتی که ملائک دیگر گرفتار دنیا نیستند و به حقائق عالم آگاه بوده و در مصیبت امام حسین علیه السلام هستند.

روایتی دیگر که صراحت در عزادار بودن ملائکه الهی بخاطر واقعه عاشورا دارد، روایتی از محمد بن حُمران است که امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «چون کار شهادت حسین بن علی(ع) به پایان رسید، آن چنانی که رسید، ملائکه به ناله و فریاد برآمدند به سوی خدای تعالی و گفتند: ای پروردگار! آیا اینطور با حسین، برگزیده تو و پسر برگزیده تو و پسر پیغمبر تو کرده می شود؟ فرمود: پس بر پاداشت خدا برای ایشان شبح قائم را و فرمود: به این قائم انتقام می کشم برای او از ستم کنان در حق او)»[5]

در نتیجه باید دانست که سیره و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) نشان دهنده این است که روز عاشورا روز حزن و عزای اهل بیت علیهم السلام، ملائکه و تمام اهل آسمان و زمین است و نمی‌توان با دلایل واهی به این عقیده صوفیانه تمسک جست که روز عاشورا روز حزن و مصیبت نیست و واقعیت امری دیگر است.

پی‌نوشت:
[1]. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، تهران، كتابچى، ششم، 1376ش، ص128.
[2]. وکیلی،محمد حسن ،عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهداء علیه‌السلام.
[3]. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بيروت، مؤسسة فقه الشيعة، اول، 1411 ق، ج‏2، ص775.
[4]. ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، قم، كتاب فروشى داورى، اول، 1385ش، ج‏1 ؛ ص160 .
[5]. طوسى، محمد بن الحسن، الأمالي ، دار الثقافة، قم، چاپ: اول، 1414ق، ص418.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=52456

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!