2

جایگاه بیت العدل در بهائیت

  • کد خبر : 37738
  • ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۳۴
جایگاه بیت العدل در بهائیت
با وجود باطل بودن اصل بهائیت، بیت العدل اعظم چیزی نیست که مورد اعتراض قرار گیرد.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، با وجود باطل بودن اصل بهائیت، بیت العدل اعظم چیزی نیست که مورد اعتراض قرار گیرد. بهائیان در دفاع از بیت العدل برای تشریع احکام و حدود گرفتار سخنان عوام‌فریبانه و عقل ستیز شده‌اند. از یک‌سو کتاب اقدس حسینعلی جامع احکام و حدودی است که برای هزار سال کافی است و از سوی دیگر می‌گویند که پیامبران برای تشریع احکام نیامده‌اند. همچنین عصمت بیت العدل و ملهم بودن آن به الهامات غیبی و الهی چیزی نیست که قابل‌اثبات باشد؛ بلکه در دیدگاه عقل از گزاره‌های غیرمعقول محسوب می‌گردند.

بهائیت یک آیین خرافی است که فقط با عوام‌فریبی توانسته عده‌ای را به خود جذب کند. زیرا عقاید و گزاره‌های خرافی بدون عوام‌فریبی قابل ترویج نیست. در میان آموزه‌های این فرقه حتی یک آموزه معقول به چشم نمی‌خورد. مطالبی که بهائیان برای مشروعیت بیت العدل القا کرده‌اند، شامل آموزه‌های غیرمعقول و عوام‌فریب است که در این مقاله در معرض نقد و بررسی قرار داده‌شده است.

تا زمان شوقی افندی نوه دختری عبدالبهاء، این فرقه دارای رهبر بوده است و بعد از فوت او به دلیل اینکه عقیم بوده و فرزندی نداشته است، رهبری این فرقه به عهده گروه نه‌نفره به نام «هیئت بیت العدل» سپرده‌شده است. این هیئت در سخنان حسینعلی بهاء و جانشینان وی بیت‌العدل لقب گرفته‌اند. این هیئت در سه سطح بین‌المللی، ملی و محلی پیش‌بینی‌شده‌اند. امروزه بهائیان از بیت‌العدل بین‌المللی به بیت‌العدل اعظم و از بیت‌العدل‌های ملی و محلی به محافل روحانی ملی و محلی یاد می‌کنند.

اعضای بیت‌العدل اعظم 9 نفر مرد بهایی‌اند که برای مدت پنج سال از طرف اعضای محفل‌های ملی انتخاب می‌شوند. از نظر پایه‌گذار و رهبران اصلی فرقه‌ بهائیت اعضای بیت‌العدل اعظم امنای خداوند و معصوم از خطا هستند[1] و حکم آنان وحی الهی و حکم خدا محسوب می‌شود و مخالفت با آن مخالفت با خداست[2] و آن‌ها ملهم به الهامات غیبی هستند.[3] بهائیان این هیئت و تشکیلات را وسیله‌ اتحاد و وحدت عالم می‌دانند.[4]

در سال 1951م از طرف شوقی افندی هیئتی به نام «جنین بیت‌العدل» منصوب شدند، و با مرگ شوقی اختلافاتی در میان بهائیان به وجود آمد و درنتیجه روحیه ماکسول همسر شوقی افندی ریاست جنین بیت العدل را از آن خود کرد. سرانجام در سال 1963م. با حضور 56 محفل روحانی ملی در لندن اولین هیئت بیت‌العدل اعظم انتخاب شدند این هیئت که مقرش در شهر حیفا و در دامنه‌ی کوه کریل در فلسطین اشغالی است دارای زیرمجموعه‌هایی مانند: هیئت‌های مشاورین قاره‌ای، دارالتبلیغ بین‌المللی بهایی، مؤسسه‌ی رفاه بین‌المللی، شعبه‌ی امور سازمان ملل، صندوق بین‌المللی بهائی و… است.[5]

درباره این اظهارات بهائیان باید به این مطلب توجه شود که وجود و عدم وجود بیت العدل اعظم هیچ نقشی در حقانیت و عدم حقانیت این آیین ندارد ازاین‌رو موضوعا از دایره اعتراض خارج است و کسی نمی‌گوید چرا بیت العدل اعظم بهائیت به‌عنوان یک‌نهاد دینی – سیاسی، بهائیان را رهبری می‌کند. اما در این اظهارات بهائیان مطالبی در دفاع از بیت العدل ارائه‌شده که قابل نقد و بررسی است:

ا. بهائیان در دفاع از بیت العدل گرفتار سخنان باطل گردیده و ادعا نموده که پیامبران برای تشریع قوانین و اجرای حدود نیامده و ظهور پیامبر برای اینكه احكام و قوانین جدیدی وضع كند نیست، بلكه بسیار بالاتر از آن یعنی رساندن انسان به مقام و كمالی است كه شایسته خلقت اوست. این مطلب در سخنان حسینعلی بهاء چنین منعکس‌شده است: این ظهور از برای اجرای حدودات ظاهره نیامده ، چنانچه در بیان از قلم رحمن جاری ، بلکه لأجل ظهورات کمالیه در انفس انسانیه و ارتفاع ارواحهم الی المقامات الباقیه و ما یصدقه عقولهم ظاهر و مشرق شده تا آنکه کلّ فوق ملک و ملکوت مشی نمایند.[6]

با توجه به اینکه بهائیان و سران آن، بهائیت را دین آسمانی و حسینعلی بهاء را از سلسله انبیاء الهی پنداشته، این سخن بهائیان دقیقاً برخلاف سنت الهی است که ارسال همه پیامبران را معنادار می‌کند. همه پیامبران افزون دین را می‌آورده که شامل اعتقادات دینی و احکام و حدود و قوانینی الهی بوده که عمل به آن‌ها تضمین‌کننده سعادت دنیا و آخرت بشر است. قرآن کریم می‌فرماید: شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‏ وَ عيسى‏ أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ؛ آيينى را براى شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود و آنچه را بر تو وحى فرستاديم و به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كرديم اين بود كه: دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد!»[7] این آیه شریفه می‌فرماید كه خداى تعالى بيان كرد و روشن ساخت براى شما از دين- كه سنت زندگى است- همان را كه قبلاً باکمال اعتناء و اهميت براى نوح بيان كرده بود. و از اين معنا به‌خوبی برمى‏آيد كه خطاب در آيه به رسول خدا (ص) و امت او است، و اينكه مراد ازآنچه به نوح وصيت كرده همان شريعت نوح (ع) است. در جمله «وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» مراد ازآنچه به رسول خدا (ص) وحی‌شده معارف و احكامى است كه مخصوص شريعت او است. هرچند که شريعت نوح و ابراهيم چند حكم بيشتر نبوده و  در شريعت آنان تنها به مسائلى كه خيلى مورد اهميت بوده سفارش شده، اما شريعت اسلام همه‌چیز را شامل است. هم مسائل مهم را متعرض است، و هم غير آن را. ولى در آن دو شريعت ديگر، تنها احكامى سفارش شده بود كه مهم‌ترین حكم و مناسب‏ترين آن‌ها به حال امت‏ها و به مقدار استعداد آنان بود.[8] بنابراین انبیاء الهی برای تشریع احکام و قوانین الهی که سعادت دنیا و آخرت بشر را تأمین کند مبعوث گردیده و چیزی دیگری که ارسال پیامبران را لازم گرداند و باعث کمال انسان بشود وجود ندارد. پس با ادعای حسینعلی بهاء و تأکید بهائیان بر این مطلب که پیامبران برای تشریع قوانین و احکام مبعوث نمی‌شوند اولاً یک ادعای محض است و ثانیاً حسینعلی بهاء را از سلسله انبیاء الهی خارج نموده و درنتیجه بهائیت نمی‌تواند به‌عنوان دین آسمانی موردپذیرش قرار گیرد.

جایگاه بیت العدل در بهائیت

2. در ادیان الهی احکام و آموزه‌های دینی از سوی خدای متعال تشریع شده و انبیاء الهی آن را به مردم می‌رسانند. اما بهائیان مدعی هستند که بیت‌العدل اعظم به دلیل اینکه ملهم به الهامات غیبی و الهی است، احکام و قوانین شرعی بهائیان را تشریع می‌کند. این سخن بهائیان نیز امر غیرمعقول بوده و هیچ برهان و دلیلی را نمی‌پذیرد؛ زیرا بیت‌العدل بما هو بیت‌العدل موضوع برای الهام غیبی و الهی قرار نمی‌گیرد. الهام یا وحی الهی توسط شخص و فرد دریافت می‌گردد. همچنین مجموع نه نفر اعضای بیت العدل نیز به‌صورت دسته‌جمعی نمی‌تواند به‌حکم عقل دریافت‌کننده الهام و وحی الهی باشد. با توجه به اینکه به اعتراف خود بهائیان شخصی خاصی هم از میان اعضای بیت العدل محل الهام الهی و غیبی نیست، پس بیت‌العدل شایستگی تشریع قوانین و احکام  الهی را ندارد، بلکه این نهاد یک تشکیلات سیاسی است و به بهائیانی که در دنیا پراکنده هستند خط داده و وظایف سیاسی آنان را معین می‌کند و یا اگر هم حکمی صادر می‌کند به میل خود و بر طبق مصالح سیاسی بهائیان است.

3. این ادعای بهائیان که بیت العدل به‌صورت مجموعی دارای معصومیت است، از ادعای دیگری عقل ستیز است که در قالب خرافه و عوام‌فریبی می‌گنجد. زیرا ممکن نیست از مجموع نه نفر غیر معصوم، یک مجموعه معصوم تولید شود. بلکه عصمت از صفات شخص و فرد است و از جمع شدن انسان‌های گناهکار عصمت به وجود نمی‌آید.

4. افزون بر این‌ها کتاب اقدس حسینعلی نوری مجموعه‌ای از احکام و دستورات عملی است. اگر بهائیان راست می‌گویند که پیامبران برای تشریع احکام و قوانین نمی‌آیند، پس حسینعلی بهاء چرا در کتاب اقدس احکام و قوانین را جعل نموده است. در مقدمه کتاب اقدس، این کتاب به دلیل اینکه جامع احکام و قوانین بهائیت است، این‌گونه ارزش‌گذاری شده است: چه زمانی مناسب‌تر از این است که در حال حاضر ترجمه موثّق امّ  الکتاب آئین بهائی ، کتاب مقدّس اقدس که محتوی حدود و احکام الهی برای دور بهائی است و به اراده الهی لااقل هزار سال امتداد خواهد یافت، اوّل بار به زبان انگلیسی طبع و نشر شود.[9]  این سخنان افزون بر اینکه یک پارادوکس اعتقادی را در بهائیت محقق می‌کند، حدود و احکامی که در اقدس برای هزار سال تشریع شده و امتداد دارد، مرجعیت دینی  بیت العدل را مبنی بر تشریع احکام دینی زیر سؤال می‌برد. یعنی باوجود احکام و حدود و قوانینی که در اقدس برای هزار سال تشریع شده، بیت العدل حق تشریع هیچ حکم و قانون دینی را ندارد.

نتیجه
ازآنچه بیان شد این نتیجه حاصل گردید که بیت العدل اعظم در بهائیت حتی بر مبنای اعتقادی این فرقه مشروعیت ندارد و حق تشریع هیچ حکمی را ندارد. ازاین‌رو این نهاد یک تشکیلات سیاسی است که در اختیار استعمارگران و قدرت‌های شیطانی قرارگرفته و بر طبق منافع آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کند. بهائیان با  معصوم دانستن و ملهم بودن بیت العدل برخی از پیروان خود را فریب داده تا از تصمیم‌گیری‌های آن اطاعت کنند.

پی نوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اشراقات، ص27، خطی، بی‌تا
[2]. غلامعلی دهقان، ارکان نظم بدیع، ص190، بی‌جا، مؤسسه‌ی ملی مطبوعات امری، 135 بدیع.
[3]. حسینعلی نوری، الواح بعد اقدس، ص37، بی‌جا، لجنه‌ی ملی نشر آثار امری، 1980م.
[4]. مرکز جهانی بهائیت (بیت العدل اعظم) قرن انوار، ترجمه‌ی هوشنگ فتح اعظم، ص81، آلمان، مؤسسه‌ی عصر جدید، دارمشتات، اول، 158 بدیع، 1380ش.
[5]. مرکز جهانی بهائیت (بیت العدل اعظم) قرن انوار، ترجمه‌ی هوشنگ فتح اعظم ، ص83ـ104.
[6] . آیات الهی ،گلچینی از آثار حضرت بهاءالله برای تلاوت در هر صبح و شب، ج1، ص189.
[7] . شوری، 13.
[8] . طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه: موسوى همدانى سيد محمد باقر، ج18، ص37، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم‏، چ5، 1374ش.
[9]. حسینعلی بهاء،  کتاب اقدس، مقدمه، ص6.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=37738
  • منبع : مرکز مطالعات و پاسخ‌گويي به شبهات حوزة قم
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.