1

آيا نذر و قرباني كردن براي صالحان و مؤمنان، شرك و حرام است؟

  • کد خبر : 36734
  • ۱۶ تیر ۱۴۰۱ - ۵:۳۹
آيا نذر و قرباني كردن براي صالحان و مؤمنان، شرك و حرام است؟
برخلاف تصور وهابیت، آنچه در ميان مسلمانان رايج است، نذر براي خدا و اهداي ثواب براي صالحان و مؤمنان است.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، از جمله اعمالي كه وهابيان آن را تحريم كرده‌اند، موضوع نذر براي اوليا و صالحان است. بن باز، مفتي سابق وهابيان مي‌گويد:

از اقسام كفر در فعل قرباني براي غير خدا نمودن و قصد قربت به آنان نمودن است كه كسي براي اصحاب قبور گاوي يا گوسفندي يا مرغي قرباني نمايد.1

در همين راستا، وهابيان به ذبح و نحر براي اموات و اوليا اشكال مي‌كنند. محمد بن عبدالوهاب مي‌نويسد: «پيامبر با مشركان جنگيد تا اعمالي مانند قرباني كردن، تنها براي خدا باشد».2

پاسخ
بايد دانست آنچه در ميان مسلمانان، به‌ويژه شيعه رايج است، نذر براي خدا و اهداي ثواب براي صالحان و مؤمنان است. شيعيان معتقدند كه نذر براي غير خدا به اين قصد كه آن شخص، شايستگي نذر كردن را دارد و از آن جهت كه مالك اشيا بوده و زمام امور به دست اوست، كفر و شرك است.

در مقابل، اگر مقصود نذركننده اين باشد كه در واقع، نذرش، صدقه‌اي باشد تا ثواب آن را به اولياي الهي هديه كند يا از جانب كسي كه از دنيا رفته، انجام دهد، هيچ اشكالي ندارد. هر چند نذر كند كه در مكان خاصي چنين كاري انجام دهد.

به گفته عزامي شافعي در فرقان القرآن، كسي كه از چگونگي انجام اين كارها از مسلمين آگاه باشد، مي‌داند كه قصد آنان از ذبايح و نذرهايي كه براي مردگان، از انبيا و اوليا مي‏كنند، چيزي جز صدقه از ناحيه آنان نيست و ثواب اين اعمال را به آنان هديه مي‌كنند؛ زيرا دانسته‏اند كه اجماع اهل سنت منعقد شده كه صدقه زنده‏ها براي اموات مفيد است و ثواب آن به آنها مي‌رسد.3

احاديث متعددي در كتاب‌هاي اهل سنت، بر جواز چنين نذري دلالت دارد. ثابت بن ضحاك، از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله روايت كرده است:

شخصي به حضرت عرض كرد: نذر كرده‌ام حيواني را در بوّانه، نزديكي ساحل ذبح كنم. آيا اين نذر صحيح است؟ پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: آيا در زمان جاهليت در آنجا بتي پرستش مي‌شد؟ عرض كرد: خير. فرمود: آيا در آنجا محل به پا داشتن يكي از اعياد جاهليت بود؟ عرض كرد: خير. فرمود: به نذر خود وفا كن، (در همان جا گوسفندي را ذبح كن) زيرا فقط در دو مورد، نذر كردن صحيح نيست، يكي نذر در معصيت خداوند و ديگري نذر در موردي كه ملك خود او نباشد.4

ابو داوود در سنن خود روايت مي‌كند:

زني نزد پيامبر آمد و گفت: «من نذر كرده‌ام كه در فلان مكان كه در جاهليت حيوان ذبح مي‌كردند، قرباني نمايم، حضرت پرسيد: آيا براي بت‌ها چنين مي‌نمودند؟ گفت: نه. فرمود: به نذر خود وفا كن.5

بنابراين، اگر نذر، بنابر رسوم جاهليت و براي بت و اعياد كفار نباشد، وفاي به نذر در مكان خاصي، مانند مشاهد و زيارتگاه‌ها اشكال ندارد. روايات اهل سنت نشان مي‌دهد كه از طرف ديگران مي‌توان حج به جا آورد و اعمال آن را انجام داد كه يكي از آنها قرباني كردن است.

در روايتي، انجام قرباني امام علي عليه السلام را از طرف پيامبر بيان مي‌كنند. حنش مي‌گويد: «علي عليه السلام را ديدم كه دو قوچ قرباني كرد. پرسيدم: چرا دو تا؟ فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله وصيت كرده است كه هميشه از طرف او قرباني كنم».6

بريده روايت كرده است: «زني از پيامبر پرسيد: آيا مي‌توانم از طرف مادرم بعد از فوتش روزه بگيرم و حج به جاي آورم؟ پيامبر فرمود: آري».7

سعد از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله پرسيد:

مادرم فوت شده است و گمان دارم كه اگر سخني مي‌گفت، صدقه‌اي مي‌داد و يا مي‌گفت برايش صدقه بدهم. آيا اگر من از طرف او صدقه دهم، سودي به حالش خواهد داشت؟ حضرت فرمود: آري. پرسيد: كدامين صدقه سودمندتر است؟ فرمود: «الماء»، پس سعد چاهي كند وگفت: اين براي مادر سعد باشد.8

اين روايات به صراحت مي‌گويد كه بخشش زنده‌ها براي مردگان سودمند است و ديگر آنكه قصد و نيت در اين‌گونه امور فقط خداست و مقصود گوينده از اينكه اين صدقه يا نذر براي فلان مرده باشد، ثواب آن است، نه اينكه براي تقرب به مرده باشد. به همين جهت، سعد پس از حفر چاه گفت: «هذه لأمّ سعد»، يعني ثواب آن براي مادرم باشد. ديگر نذرها، بخشش‌ها و قرباني‌ها كه مسلمانان براي قبور انبيا و اوليا به نيازمندان هديه مي‌كنند، تنها به قصد تقرب به خدا و رسيدن ثواب آن به صالحان انجام مي‌گيرد.

همانند روايت بالا از عايشه نيز نقل شده است كه نويسندگان صحيحين و سنن معتبر نزد اهل سنت آن را نقل كرده‌اند:

و عن عائشةَ: أنَّ رَجُلاً قالَ لِلنّبي صَلَّي اللّهُ عليه وَ سَلَّم: إنّ أمّي إفْتلتتْ نَفسُها وَ أراها لَوْ تَكلَّمتْ، تَصدَّقتْ، فَهلْ لها مِن أجرٍ إنْ تَصدّقْتُ عنها؟ قال: نعم.9

عايشه مي‌گويد: مردي نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و گفت: مادرم مرد، اما اگر (پيش از مرگ) سخن مي‌گفت (دستور) صدقه مي‌داد. آيا اگر من از جانب او صدقه دهم، براي او فايده دارد؟ فرمود: آري.

دليل ديگر بر جواز چنين نذرهايي، سيره مسلمانان است كه براي برخي از قبور اوليا نذر مي‌كردند و علما و فقهاي سلف بر چنين كاري خرده نگرفته و آن را شرك نشمرده‌اند.

يكي از اين قبرها در بغداد است كه متعلق به يكي از نوادگان اميرالمؤمنين عليه السلام ، به نام عبيدالله بن محمد است كه به نقل خطيب بغدادي مسلمانان جهت نذر كردن براي آنجا و برآورده شدن حاجاتشان آن را قبرالنذور ناميده‌اند.10

خلاصه كلام اينكه آنچه نذر در معصيت و نذر در مال ديگران است، حرام و نارواست و نذري كه براي خداوند باشد، در واقع صدقه‌اي است كه ثواب آن به اولياي الهي هديه مي‌شود و دليلي بر نفي آن وجود ندارد.

در حقيقت، اگر كسي، حيواني را با قصد عبادت براي غير خدا ذبح كند، همان‌طور كه بت‌پرستان اين كار شرك‌آلود را انجام مي‌دادند، اين كار شرك است، ولي اگر كسي، حيواني را از طرف انبيا و اوصيا يا مؤمنان قرباني كند تا ثوابش را به آنها هديه دهد، همانند آنكه برخي قرآن مي‌خوانند و ثواب آن را براي انبيا و اوصيا يا مؤمنان هديه مي‌كنند، به يقين، در كار او پاداش بزرگ نهفته است.

قصد تمام قرباني‌كنندگان مسلمان، براي اولياي الهي نيز همين است و جز اين نخواهد بود. چه شيعيان، چون ائمه خود به توحيد باور دارند و مي‌كوشند كار را براي خدا انجام دهند و هيچگاه براي مخلوقات، عمل عبادي انجام نمي‌دهند. اهل سنت نيز همانند شيعيان به انجام قرباني براي ديگران اذعان مي‌كنند.

چگونه است كه با توجه به روايات وارده و نيت خالص نذركننده به انجام كار براي خدا، محمد بن عبدالوهاب از طرف خود به ديگران نسبتي نامناسب مي‌دهد و با برداشت شخصي ديگران را مشرك مي‌داند. حال آنكه چنين برداشتي با برداشت همه پيشوايان مذاهب اسلامي در تعارض است تا آنجا كه اين سخن وي سبب تأليف كتابي توسط برادرش سليمان در رد او شده است كه آن را الرد علي من كفر المسلمين بسبب النذر لغير الله ناميد.11

1. القوادح في العقيده، ص16.

2. کشف الشبهات، ص62.

3.الغدير في الكتاب و السنة و الأدب،ج‏5، ص182.

4. سنن ابي داود و کتاب الايمان والنذور باب ما يومر به من الوفاءبالنذر، ص630، ح3313.

5.همان، ح3312.

6. سنن ابي داوود، کتاب الضحايا، باب 1، ص527، ح2790؛ مسند، ج1، ص150.

7. سنن ابي داوود، کتاب الوصايا، باب 12، ح2877؛ احمد بن حنبل، مسند، ج5، ص349.

8. سنن ابي داوود، کتاب الزکاه باب في فضل سقي الماء، ص315، ح1681؛ تاريخ الخميس في أحوال أنفس النفيس، ج‏1، ص469؛ الجامع لأحكام القرآن، ج‏7، ص215؛ عبدالرحمان‌بن‌محمد ثعالبي، جواهر الحسان في تفسير القرآن، ج‏1، ص537.

9. رياض الصالحين، ص259، ح948.

10. تاريخ بغداد، ج‏1، ص135.

11. خيرالدين زركلي، الأعلام، ج‏3، ص130.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=36734

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!