پایگاه خبری مفاز – یکی از بزرگترین بحران های جهانی که سبب اصلی آن شیوه زندگی مدرن انسان امروزی است، تخریب محیط زیست می باشد بنابراین یافتن راه های مختلف برای کاهش شدت این بحران ضرورت دارد. یک از این راه حل ها بازخوانی تعالیم دینی، سنتی و مابعدالطبیعی در باب نقش طبیعت و تقدس آن است و از آن جایی که ادیان الهی با فطرت انسانی در هماهنگی کامل هستند، دستورات آنها نیز در راستای زندگی سالم انسانی در محیط زیست پاک و نیالوده است.
محیطی که انسانها بتوانند در صلح با انسانهای دیگر، گیاهان، حیوانات و تمام اجزای حیات زندگی کنند. انسانی که در چهارچوب شریعت دینی زندگی میکند، خداوند را مالک حقیقی خود و جهان میداند؛ پس نمیتواند بیمحابا به تخریب و آلودهسازی طبیعت که آفریده خداوند است دست بزند چرا که خود را هم جزیی از آن میداند.
دستورات دینی و شرعی ادیان نیز در جهت هماهنگسازی انسان با طبیعت اطراف اوست تا بتواند هم زندگی آرام و راحتی داشته باشد و هم اینکه به زندگی دیگر انسانها و یا موجودات صدمهای نزند، از این رو در ارتباط با طبیعت، که مظهر قدرت الهی است، در کتب مقدس سفارش به احترام شده است. در ادامه نگاهی می اندازیم به اهمیت محیط زیست و طبیعت در ادیان مختلف؛
اهمیت محیط زیست از منظر ادیان ابراهیمی
طبق كتاب مقدس، آفرينش جهان به دست خداوند انجام گرفته است و اولين آيات كتاب مقدس داستان آفرينش را بازگو ميكند. كتاب مقدس آكنده از آگاهي و قدرداني نسبت به طبيعت است، از «سفر پيدايش» گرفته تا «مزامير». طبيعت گواه خداوند در امر خلقت، برخلاف جهانبينيهاي شركآميز اديان باستان كه به اشياء موجود در طبيعت جنبة است الوهيت ميدادند، كتاب مقدس به طور آشكارا، طبيعت را كار دست خداوند دانسته و به هيچ وجه آن را بخشي از خداوند نمیداند.
ممنوعیت قطع کردن درختان در کتاب مقدّس اینگونه مطرح شده است: «زمانی که شهری را برای مدت طولانی محاصره میکنید، درختان میوه را از بین نبرید، از میوه آنها بخورید ولی درختان را قطع نکنید. درختان دشمنان شما نیستند. »و در تفسیر هلاخا، این آموزه را به موضوع آبیاری درختان نیز تعمیم دادهاند. در ضمن دستور است که هر یهودی، درخت یا گلدانی بکارد. عیدی هم ویژه درختکاری وجود دارد که ایلانوت نام دارد، بین دی و بهمن ماه ایرانی، و برای بزرگداشت و تقدیس درختان و بیداری دوباره طبیعت برگزار میشود. رسم بوده که با تولد هر نوزاد، درختی را میکاشتند و خود کودک را بعدها وا میداشتند که آن را آبیاری کند تا پس از سالها در مراسم ازدواجش از آن بهره گیرد. ربان یوحانان بن زکای از علمای یهودی میگوید: «اگر نهالی برای کاشتن در دست داری و خبر آمدن ماشیح (منجی موعود) را شنیدی، ابتدا نهال را بکار و سپس به استقبال او برو.»
خداباوری مسیحی عاملی برای حفاظت محیط زیست
سنت عهد عتیق دربردارنده تعهداتی است که نسبت به همه موجودات وجود دارند. تجسد مسیح بر این فرضیه متکی است که از آنجا که خداوند در شخص مسیح متجسد شد، کل نظام هستی را می توان مقدس شمرد و بالاخره مفهوم خلیفه خدا بودن انسان بر روی زمین نشان می دهد که انسان برتری ها، مسؤولیت ها و الزاماتی خاص به طبیعت دارد.
جریان های انجیلی بر این نکته تأکید دارند که با رصد دقیق کتاب مقدس میتوان خداباوری مسیحی را نه عاملی برای تخریب محیط زیست بلکه حافظ آن معرفی نمود. بازخوانی آموزه آفرینش و مبرا دانستن طبیعت از شر ذاتی و هم چنین توجه به آموزه ملکوت و فرجام نیکوی عالم، مهم ترین مدل ای مسیحی الهیات محیط زیست به شمار می روند که بر اساس آموزه های اساسی این دین ارائه شده اند.
در سنت کاتولیسم معنای عمل خیر عبارت است از غذا دادن به گرسنگان، عیادت بیماران و پناه دادن به بیخانمانها، اما حدود پنج سال پیش پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک های جهان طبیعت را نیز مشمول عمل خیر اعلام کرد و رعایت حق طبیعت را از جمله وظایف دینی مسیحیان قرار داد. پاپ دراینباره گفت: «طبیعت خانه انسان است، بیاحترامی و ناسپاسی انسان سبب شده است که طبیعت وضعیتی فاجعهبار پیدا کند».
اسلام مانند مسیحیت و یهودیت، دینی توحیدی است و کتاب مقدس این دین [قرآن کریم] محور ایمان مسلمانان است. قرآن، رسول خدا حضرت محمد (ص) را الگوی مسلمانان معرفی می کند. بنابرین، حدیث که به ثبت گفتار و رفتار پیامبر می پردازد، مکمل هدف قرآن است و مسلمانان را در درک به تر شیوه زندگی اسلامی (شریعت) کمک می کند. قرآن، به منابع ارزشمند حیاتی یعنی آب، هوا و خاک اشاراتی بسیار دارد و مسلمانان را از اسراف نهی می کند. از سوی دیگر، احادیث نیز بیانگر دغدغه پیامبر درباره حفظ منابع طبیعی و توزیع عادلانه آن ها در میان همه مردم است. اسلام از همان بدو پیدیش، اصولی را بری شناخت زیست محیطی که لازمه کسب شیستگی خلیفه اللهی است، به انسان ها عرضه کرد.
اما پیدایش اخلاقیات زیست محیطی به مفهوم امروزین آن، پدیده ای نوظهور است. نخستین اندیشمند مسلمان که به این حوزه پرداخت، فیلسوف شیعه ایرانی پروفسور سید حسین نصر بود که در کتاب «Prennis Philosophia» این عقیده را مطرح کرد.
انتقاد زیست محیطی پروفسور نصر از جهان غرب با مجموعه سخنرانی های وی در دانشگاه شیکاگو در سال 1966 آغاز گردید که یک سال بعد در کتابی تحت عنوان «Man and Nature» منتشر شد. کنفرانس اسلام و محیط زیست که بخشی از کتاب مورد بحث ما «Islam and Ecology» حاصل جمع آوری مقالات مطرح شده در این کنفرانس است، توسط جان گریم، فضلون خالد و مری اولین تاکر سازماندهی و در روزهی هفتم تا دهم ماه مه سال 1998 در مرکز مطالعات ادیان جهان در مدرسه الاهیات هاروارد، برگزار شد. بعد از این رویداد، کنفرانس های دیگر در سطح جهان اسلام، به این موضوع پرداختند.
به عقیده بسیاری از متفکران مسلمان، بحران زیست محیطی نشانه ای است از یک فاجعه بزرگ تر یعنی دورشدن انسان ها از زندگی ای که مطابق با خواست خداوند است. یک جامعه مبتنی بر عدالت که در آن روابط انسان ها با یکدیگر و با خداوند به طور شیسته برقرار گردیده است، دچار معضلات زیست محیطی نخواهد شد.
هندوئیسم و بودیسم
در هندوئيسم اگرچه تاكيد زيادي بر اجراي درمه يا تكليف ديني ميشود، هندوان در زندگي اينجهاني ميل شديدي به موكشه يا رهايي از دنياي رنج يعني سمساره دارند. براي تسكين اين رنج، افراد از طريق رياضت روحي و مراقبه، از جهان مادي يا پركريتي دل برميكنند و به سوي جهان لايتناهي معنوي يا پوروشا رو ميآورند. در عين حال در هندوئيسم سنتهاي متعددي وجود دارد كه بعضي رودخانهها، كوهها و جنگلها را مقدس ميشمارد. علاوه بر اين الهيات هندويي در مفهوم ليلا (نقش خالقيت خدايان)، جهان را پديدهاي خلقشده توسط قواي آسماني ميداند.
همين تضاد بين بريدن از جهان (مادي) و از سوي ديگر تاييد و تصديق آن در بوديسم هم وجود دارد. بعضي مكاتب بوديسم تراوادهاي، بر ترك تعلق از جهان گذراي پر از رنج بههنگام مراقبه تاكيد ميكنند تا در نيروانا به رهايي برسند. از سوي ديگر مكاتب مهايانهاي در بوديسم مانند هوآين بر پيوند دروني واقعيت تاكيد ميكنند و آن را به يك رشته جواهر متعلق به ايندرا تشبيه ميكنند كه هر قطعه جواهر منعكسكننده ديگر قطعات در جهان است. همچنين باغهاي فرقه ذن در شرق آسيا بيانگر كمال ذات بودا در جهان طبيعي است. در سالهاي اخير، بوديسم متمايل به امور اجتماعي، در حفاظت از محيط زيست هم در آسيا و هم در امريكا فعال بوده است.
كنفوسيانيسم و تائويسم
سنتهاي شرق آسيايي كنفوسيانيسم و تائويسم بهنوعي جزو حمايت كننده ترين اديان از حيات اينجهاني به شمار ميروند. ارتباط منسجم بين خدا، انسان و جهانهاي طبيعي، اين سنتهاي ديني را بهمثابه جهانبيني انسانمدارانه معرفي ميكند.
در اين اديان، آنچنان كه در سنتهاي ابراهيمي بر مساله ماوراء (تعالي) تاكيد ميشود هيچ اصراري بر اين امر وجود ندارد؛ بلكه نوعي كيهانشناسي مبتني بر تداوم خلقت كه به واسطه تغييرات فعالانه و پيوسته طبيعت طي فصول و چرخه حيات به وجود ميآيد، مورد تاييد و تاكيد اين اديان است. اين كيهانشناسي منسجم بر فلسفه “چي” كه بهمعناي نيروي مادي است، مبتني شده كه اين فلسفه، خود پايهگذار شناخت و ارزشيابي رابطه عميق ماده و روح است. هماهنگ بودن با طبيعت و ديگر انسانها همراه با توجه خاص به تائو (طريقت) هدف تربيت فردي در دو دين كنفوسيوسي و تائوئيسم است.
اقوام سرخپوست، در حالي كه كيهانشناسيهاي زيستمحيطي خاص خود را دارند، در بعضي موارد باعث بروز خسارتهاي زيست محيطي در مقياس محلي [از طريق بعضي شعائر خود و يا كشاورزي غيراصولي] شدهاند. با اين حال بيشتر اقوام سرخپوست داراي گونهاي از اخلاقيات زيستمحيطي هستند كه در جهانبيني آنها منعكس شده است. اين امر در تعهدات پيچيده و متقابل پيرامون تفسير حيات و جمعآوري منابع كه رابطه اجتماع را با زيستبوم محلي آنها مشخص ميكند، مشهود است.
ديدگاههاي ديني مبتني بر شيوه زندگي سرخپوستان دربرگيرنده احترام به منابع غذا، پوشاك و سرپناه است كه طبيعت براي آنها فراهم ميكند. شكرگزاري خالق و نيروهاي روحاني در خلقت، در مركز بيشتر سنتهاي سرخپوستي قرار دارد. تقويمهاي آييني بيشتر اقوام سرخپوست بهدقت با حوادث فصلي مانند صداي پرندگان مهاجر در حال بازگشت، شكوفه دادن بعضي درختان، حركت خورشيد و تغييرات ماه هماهنگ شده است.
جدایی طبیعت از معنویت و بحران جهانی آلودگی محیط زیست
اجزای طبیعت، اجزای ما، حیات طبیعت، حیات ما و تخریب طبیعت، تخریب ماست. این همان درسی است كه ادیان در طی اعصار به صدها زبان و در سطوح متعددی از ژرفا، تعلیم دادهاند؛ سطوحی از رؤیت حكمت خداوندی در طبیعت گرفته تا رؤیت جلوهی مستقیم همان مَثَل اعلای الهی در دلِ طبیعت، كه این مثل اعلاء مَثَل اعلای ما نیز هست، یعنی همان انسان ازلی یا انسان كامل، به تعبیر عرفان اسلامی است كه در آن واحد هم مثل اعلای انسان است و هم مثل اعلای طبیعت.
انسان در طبیعت و در محیطی زندگی میکند که در تعامل و ارتباط متقابل با آن است. در اثر بی توجهی، خودپرستی و احساس تسلط بیقیدوشرط انسان بر طبیعت، امروزه محیط زیست دستخوش انواع آلودگیها گردیده و این آلودگی ها منجر به یک بحران جهانی شده است که تاثیر منفی بسیاری در جوامع انسانی وغیر انسانی گذاشته است.
علت اصلی وجود این بحران، نگرش انسان امروزی میباشد. انسان مدرن طبیعت را از خدا جدا کرد و به آن از دریچه علم تجربی نگریست در حالیکه اگر زندگی را از معنویت تهی نمیساخت و با نگرش دینی و اخلاقی با طبیعت مواجه می شد و برای آن قداست قائل می شد، مبتلا به این بحران عظیم نمی گشت. چرا که با نگاه به جهانبینیهای مبتنی بر ادیان ابراهیمی، درمییابیم سه دین یهود، مسیحی و اسلام، اخلاقیاتی انسان مدار را بنا نهادهاند.
بسياري از مردم، هنگامي كه سخن از بحرانهاي زيستمحيطي و رابطه آن با دين به ميان ميآيد، نسبت به دورانهاي پيشين كه بهظاهر پيچيدگي كمتري داشت و پرسشگري از عقايد و اعمال ديني تا بدين حد با بيپروايي همراه نبود، احساس دلتنگي ميكنند. يكي از چالشهاي پيش روي اديان چگونگي روبرو شدن با بحران زيستمحيطي است كه بسياري معتقدند بر اثر ماترياليسم بيحدومرز، عرفي شدن و صنعتي شدن لجامگسيخته در جوامع امروزي پديد آمده است. درواقع بعضي معتقدند كه جداكردن دين از زندگي سكولار ميتواند يكي از علل عمده اين معضل باشد.