7

عرفان چریکی

  • کد خبر : 50851
  • ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۰
عرفان چریکی
جریان شناسی فرقه عرفان «مانترا»

به گزارش پایگاه خبری مفاز، در عصری که گروه ها و جریانهای مختلف با لباس عرفان و معنویت، هر روز از روزنه ای سر درآورده و با رشدی قارچ گونه، ابعاد و زوایای مختلف دین را هدف حملات خود قرار داده، می کوشند با متزلزل نمودن پایه های ایمان و اعتقادات جامعه، منویات خویش را پی گیرند، گاه شاهد بروز و ظهور جریا نهایی هستیم که حتی بویی از عرفان ظاهری و بدلی هم نبرده و صرفا با دستمایه قرار دادن نام عرفان، عقد ه های فروخورده سیاسی خود را در عناد با نظام و حکومت اسامی می گشایند.

ایندست گروهها از خیل نخست، بدتر و فریبکارتر بوده و پایبندی چندانی به چاشنی نمودن مظاهر معنوی و عرفانی (بدلی و کاذب ) به رویکردهای سیاسی شان نیز نداشته و صرفا برای جذب و تبلیغات اولیه، به این عناوین فریبنده اتکا می نمایند. به گونه ای که با عبور از مرحله جذب و آگاهی از چارت تشکیلاتی شان، می توان اهداف صرف سیاسی و حتی ضد امنیتی را در پس ظواهرعرفان مآبانه ادعایی آ نها مشاهده کرد. نمونه های فراوانی از جریا نهای مذکور، به ویژه طی سالهای اخیر در کشور ما سر برآورده اند؛ برخی ازحرکت ایستاده، عده ای کم و بیش فعال بوده و گروهی هم تازه نفس هستند.

نکته قابل تأمل آنکه، با وجود بهبود کیفیت اطلاع رسانی و آگاهی بخشی صورت گرفته در این زمینه و ارتقای دانش و بینش عمومی که عرصه را برای عرض اندام این فرق، تنگ ساخته، اما این دست جریا نها و افراد هیچگاه بیکار ننشسته و به دنبال کوچکترین فرصت برای از سرگیری فعالیت ها و تحرکاتشا ن هستند. حاکمیت رسانه ها و فضای مجازی نیز تا حد زیادی راه را برای تبلیغاتشان باز کرده و حداکثر بهره برداری را از این ابزار می نمایند. نوشتار حاضر، کنکاشی در یکی از این قبیل جریا نهاست که هسته اولیه اش با اقدامات سیاسی و معاندانه سرکرده شکل گرفت و در ادامه برای رشد و توسعه، لباسی از عرفان و معنویت پوشید تا از اقبال عمومی به این مقوله در راستای تحقق اهداف و مطامع خویش بهره جوید. «عرفان مانترا»، عنوان فرقه مورد اشاره است که در ادامه – به صورت مختصر- به بررسی روند شکل گیری و آسیب شناسی آن می پردازیم تا درکی ملموس تر از نحوه فعالیت چنین جریانهایی حاصل آید.

ریشه های شکل گیری

شاید بهترین راه برای بررسی تاریخچه و نحوه شکل گیری فرقه عرفان مانترا، مروری بر عقاید و باورهای سرکرده و شناخت شخصیت و سوابق وی باشد . بر این اساس، در ابتدا نظری می افکنیم به سرکرده فرقه.

از پسر خان تا پیشوا

کامران بور با نام مستعار سوشیانت آریامس باوند (واژه ای آریایی به معنای فرزند آریایی) در سال ۱۳۵۳ در یکی از شهرهای شمال کشور متولد شد . پدرش از خوانین بزرگ منطقه محسوب میشد ه و دارای چند همسر بوده است . کامران در نوجوانی پدرش را از دست می دهد. وی به مطالعه کتب تاریخی و سیاسی و به ویژه آگاهی از زندگی افرادی چون هیتلر، چرچیل و لنین علاقه بسیاری داشته است ؛ علاقه ای که بر نضج مبانی فکری اش درآینده تأثیر گذاشت ، به گونه ای که همواره نزد دوستان خود اظهار می داشت : «هیتلر از نسل ما و آریایی می باشد» . با چنین زمینه های فکری و اندیشه ای ، کامران دوران نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشت . وی در یک شرکت ساخت فایبرگلاس مشغول به کار شد و در تهران و کیش به فعالیت خود ادامه داد. مدتی بعد به شهر خود بازگشته و یکی دیگر از علاقه مند یهای خود – یعنی جستجوی دفینه جات- را در مناطق کوهستانی دنبال کرد . تمام این فعالیت ها در کنار مطالعات و دیدگا ههای فکری خاصش در مورد هیتلر و نژاد آریایی ، او را به سمت سازماندهی خطوط فکری و در نهایت راه اندازی گروهی مخفی با عنوان «جنبش رستاخیز ایرانیکا»  سوق می دهد.

گروه مزبور که در سال ۱۳۷۷ و با کمک دو تن از دوستان وی شکل گرفت، به تدریج با تبلیغات کامران، اعضایی جذب نموده و فعالیت های مخفیانه خود را با هدایت وی آغاز می کند. وی محوری ترین هدف جنبش مزبور را، مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان نموده و با نامگذاری روزی با عنوان روز رستاخیز ، مدعی شد که در این روز اعضای جنبش ایرانیکا به صورت مسلحانه وارد شهرها شده و مراکز حکومتی و نظامی را به دست می گیرند. این ادعای عجیب، فقط می تواند از طرزفکری اینچنین برآید: «در ایران باید اصلاح نژادی صورت گیرد و جمعیت ۸۰ میلیونی به ۲۵ میلیون برسد. ایرانی هایی که از نسل اعراب بوده و یا با حکومت همراه هستند باید حذف شوند ومساجد به کاباره و خانه های فساد تبدیل شود. هیتلر، کوره های آدم سوزی را برای یهودیان استفاده کرد و ما آن را برای آخوندها ».

به این ترتیب، جنبش ایرانیکا با عبور از فاز ایدئولوژی وارد مرحله عملیاتی و به عبارتی ، چریکی شد . از آن پس کامران ، آموزش کار با سلاحهای جنگی، نحوه حضور در جنگل ، عملیات تعقیب و مراقبت وهمچنین شناسایی پرسنل و مراکز نظامی را در دستورکار گروه قرار داد. همین تحرکات در نهایت ، کار دستش داد و چندی بعد به اتهام جرایم مختلف (از جمله قتل و تهدید امنیت ملی) دستگیر، محاکمه و زندانی شد. حبس و زندان هم اما عطش خودخواهی ها و فزونخواهی های نابجا و غیرانسانی کامران را فروننشاند و شاید با کینه ای بیشتر از قبل درصدد نقشه ای برای فرار برآمد . به این ترتیب، پس از چندین سال گذراندن حبس ، بالأخره فرصت مورد نظر را به دست آورد و با مرخصی توانست از زندان خارج شده و نقشه خود را برای فرار از کشور عملی نماید و به آلمان بگریزد.

کامران بلافاصله عمیق نمودن اندیشه های خود را پی گرفت و با توجه به تمکن مالی (میراث پدر ثروتمندش) توانست خیلی زود در شهر هامبورگ جا افتاده و جنبش ابداعی و معاندانه خود را مجددا سروسامان دهد . وی در این خصوص می نویسد: ساختار جدید جنبش در سال ۱۳۹۲ در خارج از ایران با استعفای شروین.آ و دبیر کلی سوشیانت آریامس باوند آغاز گردید. انحلال شورای رهبری جنبش، ساختارسازی، جذب کادرهای جدید و ارتقای آنان تا مرز گردانندگان اصلی جنبش از برنامه های مدیریت جدید و فعالیت در شبکه های سایبری، از اولویت های ساختار تازه بود . بازگشت آریا مس باوند که از آغاز شکل گیری جنبش، ایدئولوگ رسمی و تئوریسین اول سیاسی جنبش محسوب می شد، به رأس هرم، نویدبخش دوران پویا و تمایزبخش در آینده نزدیک خواهد بود . وی در ادامه، ۹ آرمان محوری را برای این جنبش مطرح می کند که برخی موارد، نمایانگر ماهیت اصلی و خطوط فکری سرکرده می باشد، ازآن جمله است موارد هفت تا نه :

۷- نخستین گام، یافتن افراد همفکر با جنبش رستاخیز ایرانیکا و پیوند آنها به یکدیگر است … یأس از نیروهای سیاسی و عملکرد گذشته آنان نباید مانع از فعالیت ما شود … ما می توانیم به سیاست، کاری نداشته باشیم اما سیاست همواره با ما کار خواهد داشت… متأسفانه به علت فقدان یک حکومت دلسوز و مدیر – چه در گذشته و چه حال- همیشه مردم را در حالتی بی تفاوت قرارداده و بین اقوام ایرانی به عناوین مختلف تفرقه افکنده اند و حکومت نموده اند … ما چاره ای نداریم جز اینکه برای آزادی و برقراری عدالت اجتماعی در کشورمان بکوشیم.

۸-  لغو کلیه قوانین شرعی و مقرراتی که منشأ مذهبی دارند. اعلام آزادی مذهب و بی مذهبی در کشور…

۹- اعلام آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان، مطبوعات، اجتماعات، تشکل، تحزب و اعتصاب، انجمن ها و تشکلات مدنی و غیر انتفاعی، اعلام برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد در حقوق مدنی و فردی . لغو کلیه قوانین و مقرراتی که ناقض این اصل است و لغو مجازات اعدام و ارجاع مسئله تعیین نظام حکومتی و شکل حکومتی در آینده ایران و تهیه قانون اساسی در مجلس مؤسسان به مجمع نمایندگان مستقیم مردم در پارلما ن های استانی که در قانون اساسی از اختیارات استانی برخوردار خواهند بود، در حداکثر ظرف شش ماه و برگزاری رفراندوم در آراخواهی از مردم نسبت به قانون اساسی پیشنهادی جنبش رستاخیز ایرانیکا.

هما نگونه که مشاهده می شود، عناد این فرد با نظام ، او را به توهماتی در باب سرنگونی نظام فعلی و استقرار نظامی با شاخص های دلخواه وی سوق داده که برای محقق ساختنش، دست به دامان عرفان و معنویت گردیده است. به عبارت دقیقتر، کامران پس از سازماندهی مجدد جنبش سراسر سیاسی ایرانیکا، نیازمند کادرسازی تشکیلاتی بود لذا در اندیشه تبلیغ و جذب حداکثری برآمد. با توجه به رشد و گسترش معنویت های کاذب و اقبال عمومی از این نحله ها، نامبرده هم که مطالعاتی در خصوص برخی عرفا نهای شرقی و مبانی فکری شان داشت، به این مقوله روی آورد تا اینبار شانس خود را با لباسی از عرفان و معنویت امتحان کند. به این ترتیب، با گرته برداری از اصول و مبانی معنویت های کاذب، معجونی التقاطی پدید آورد و عنوانی پرطمطراق بر آن نهاد تا هر چه بیشتر اذهان کنجکاو را به سمت خود جذب نماید . اینگونه ، فرقه عرفان مانترا شکل گرفت و ابزاری شد برای پیگیری منویات سیاسی و معاندانه کامران بور .

مبانی فکری و آموزه ها

کامران که خود را تحت عنوان « پیشوا»  به پیروان معرفی می کند ، یکی از دلایل ایجاد عرفان مانترا را سرخوردگی بشر از گرایش به عرفا نهای کاذب مطرح نموده و عرفان اسلامی را نمود بارز این امر دانسته، می نویسد: « بشر …کارنامه سیاه و ظلم ها و جنایاتی را که به نام دین و خدا در سراسر جهان شاهد بوده و هستیم با همه وجود احساس می کند. …بی ایمانی تعداد زیادی از خداباوران پیشین و تکاپو برای یافتن شناخت عرفانی از مبدأ هستی، روز به روز تعداد بیشتری از افراد را جذب گروههای عرفانی کاذب می کند . از جمله عرفان اسلامی، عرفان مسیحی، یهودی و بودائی و … انسا نها برای رسیدن به کمال نیازمند فلسفه مانترا هستند که تضمین می کند انسان در صورت پیروی از حلقه مانترا زندگی نوینی را پیش رو خواهدداشت… دین برای انسان ، جبری نیست و فرد جایز است هر دینی که خود بخواهد انتخاب نماید و نیز در انجام بایدها و نبایدهای شرع مقدس نیز آزاد است . در عرفان مانترا آنچه مهم است، انسانیت و دستگیری می باشد». بدینسان ، رویکردی لائیک و گونه ای بی قیدی نسبت به دین و شریعت را اتخاذ نموده و با این شگرد مشترک معنویت های کاذب (اعتقاد به پلورالیسم دینی ) و تمرکز بر برخی جذابیت های ظاهری نظیر ذکرگویی و مراقبه (چله نشینی )می کوشد نظر افرادی خاص( علاقه مندان به مدیتیشن و سست ایمانان متمایل به بی قیدی) را جلب نماید.

تناسخ و مدیتیشن؛ پایه های اصلی اعتقادی

فرقه مانترا با تمسک به مبانی فکری برخی عرفا نهای شرقی، قائل به تناسخ می باشد : «تناسخ روح وجود داشته و به عنوان یک حقیقت علمی مورد پذیرش و مجموعه کنش های انسانی در زندگی قبلی ، اثر مهمی در زندگی بعدی خواهد داشت … ارواح پا کتر در مسیر به سوی تعالی در دروه های بعدی حیات در جایگاه بالاتری قرار می گیرند و ارواح شریر در جایگاه پست تر». البته این اعتقاد را باید مورد پسند سرکرده دانست که در گفتار و نوشتاربه صورت مستقیم و غیرمستقیم خود را منجی (سوشیانت ) خوانده و مدعی الهام و کشف و شهود و حلول روح برتر در خود است . این ادعاها توسط تنی چند از نزدیکان سرکرده( سرشاخه های فرقه) به طور مرتب به اشکال مختلف مطرح می گردد تا بزر گنمایی و تقد س بخشی به سرکرده، محقق شده و مورد پذیرش پیروان قرار گیرد . برای مثال نادر بهروز از عناصر اصلی فرقه -که جلسات توجیهی تبشیر را بر عهده دارد- در یکی از این کلا سها درباره ارتباطش با کامران و الهامات وی مدعی است : «خاطره ای از سال ۱۳۷۶ و مأموریت به کیش با سوشیانت دارم… در خواب دیدم یک موجود سفید بزرگ وارد اتاق شد، پایش را روی گلویم گذاشت و داشت خفه ام می کرد . با تقلای زیاد، بالأخره سوشیانت را آگاه کردم، بیدار شد و به محض نزدیک شدن وی، آن موجود غیب شد . بعد به من گفت آن موجود، نگهبانش بوده و شانس آورده ام که مرا نکشته است! ما نمی فهمیم ، اوچنین وجودی است » از دیگر مبانی اعتقادی فرقه می توان به موارد ذیل اشاره کرد :

هما نگونه که از عنوانش پیداست، در این فرقه تأکید زیادی بر مراقبه، ذکرگویی (مانترا)، گوشه نشینی، دعای آخر شب و… می شود.

آموزه های مانترا با توجه به تأکیدش بر رهایی از قید و بند شریعت و باید و نبایدهای دینی ، به اصطلاح بر اصل انسانیت استوار است . بدین معنی که انسانیت، برای هر انسانی، فارغ از دین و مذهب خاص، کفایت می کند و برای رستگاری فقط کافی است، در حق تمام انسا نها دعا کرد که با مراسم و آداب خاصی برگزار می گردد.

اعتقاد به پلورالیسم (تکثرگرایی دینی)؛ مانترا ، آموزه های انحرافی خود را ملاک و معیار ارزیابی افراد قرار می دهد و بر این اساس، لازم نیست فرد دارای دین خاصی باشد، بلکه هما نطور که اشاره شد، فقط باید انسانیت داشته باشد . به عبارت بهتر، یک مسلمان در عین اینکه مسلمان است ، یهودی است و در عین اینکه یهودی است، مسیحی است و… . بنابراین، مانترا را هم می توان گونه ای -حتی ابتدایی- از معنویت های کاذب امروزی به شمار آورد و آنچه آن را متمایز می سازد، گرایش های سیاسی اش ( بر اساس جنبش ایرانیکا ) می باشد که در پوشش عرفان و معنویت، به عنوان هدف غایی دنبال می شود. در حقیقت، فرقه مانترا به دنبال پرورش چریک هایی عرفا ن مسلک است.

عرفان چریکی

روشهای جذب و ساختار تشکیلاتی
سرکرده مانترا همواره تأکید زیادی بر لزوم ایجاد و تقویت ساختار تشکیلاتی داشته است . بر این اساس، چارت تشکیلاتی فرقه با سلسله مراتب خاصی طراحی و پیاده شده که عبارتند از: ذاکر، نواب، مرید، ارشد، مرشد، قطب و در نهایت پیشوا که در رأس فرقه قرار دارد و سلسله مراتب را تعیین می کند . این فرقه ، مریدان خود را در قالب چند جامعه دسته بندی و برای هر کدام ، یک سرگروه با عنوان» ارشد « تعیین نموده است. این افراد تحت هدایت کامران (در جایگاه پیشوا در خارج از کشور ) خط گرفته و از طریق ارتباط در فضای مجازی، اقدام به تبشیر و جذب افراد به شکل هرمی می نمایند . این عناصر تحت عنوان ارشد، وظیفه هدایت تعدادی مرشد را برعهده داشته و به نوبه خود، آ نها را به تبشیر و جذب ، تشویق می کنند. یکی از شاخص های تشکیلاتی این فرقه، دریافت مبلغی به عنوان سرانه توسط عناصر ارشد از زیرمجموعه های خود و تحویل آن به متصدی امور مالی( با عنوان مسئول دفتر ویژه) می باشد. فلسفه دریافت این مبلغ، بسیار جالب توجه است؛ یکی از مناسک این فرقه ، چله نشینی موسوم به «باژدهی»  است که طی آن پیروان موظف اند اذکاری را به مدت ۴۰ روز در ساعاتی خاص بر زبان آورند. در صورتی که نتوانند به هر دلیل این کار را در موعد مقرر انجام دهند، چله نشینی باطل شده و می بایست ۴۰ روز را به صورت مجدد به چله نشینی بپردازند و در صورت موفقیت، با پرداخت مبلغ سرانه و پس از آن، جذب افراد به فرقه، به رده ارشد و مرشد، ارتقا می یابند. این رتبه طی حکمی در سایت فرقه به افراد اعطا شده و پس از آن شایستگی هجرت به خارج از کشور را از سوی سرکرده به دست خواهند آورد . تاکنون تعدادی از این افراد با دستور سرکرده و با عنوان هجرت به صورت زمینی از کشور خارج و از طریق ترکیه عازم یونان شده اند.
هما نگونه که مشاهده می شود، همچون دیگر فرقه های مشابه ، مانترا نیز برای تأمین هزینه های خود، سیستمی ابداع نموده و با تأکید بر ساختار هرمی تبشیر، آن را تقویت می کند. به طور کلی، ساختار تشکیلاتی و سلسله مراتب در این فرقه اهمیت بسیاری داشته و با اقداماتی چون انتشار حکم ابلاغ افراد به رده های بالاتر توسط سرکرده ( در کانال و سایت مانترا) بر آن تأکید می گردد . با در نظر داشتن رویکردهای براندازانه و عملیاتی فرقه در اهداف بلندمدتش و تربیت مریدانی چریکی و مبارز، این تمرکز تشکیلاتی تا حد زیادی قابل درک و توجیه است.

شگردهای جذب (تبشیر)
جذب در فرقه مانترا به سبب کادرسازی تشکیلاتی، اهمیت بسیاری دارد و اساسا یکی از شروط ارتقای رتبه افراد در سلسله مراتب فرقه ، جذب هرمی افراد است. بنابراین، ضمن تأکید زیاد بر جذب حداکثری، روشهای جذب و به اصطلاح فرقه ، تبشیر طی جلسات آموزشی توسط برخی عناصر اصلی به مریدان تعلیم داده می شود. نادر بهروز یکی از این افراد است که به عنوان مسئول تبشیر فرقه شناخته می شود. وی از دوستان قدیمی سرکرده و جزء اولین گروندگان به جنبش ایرانیکا محسوب می شود که طی حکمی از سوی کامران به عنوان مسئول تبشیر معرفی شده است. در برخی اصوات به دست آمده از جلسات توجیهی وی (در کانا ل تلگرامی فرقه)، بر نکاتی خاص در امر تبشیر تأکید می گردد که از آن جمله می توان به تقدس پیشوا (با داستا ن پردازی و افسانه سازی)، جذب با کمک های مالی، ترفندهای ارتباطی و زبانی(حتی سفسطه ) و تمرکز بر تبلیغات رسانه ای اشاره نمود.

جنبش ایرانیکا و زیرشاخه ها
با توجه به هسته اولیه فرقه و بنیان آن بر جنبش ایرانیکا، توجه به زیرمجموعه ها و برخی تحرکات این جنبش)با هدایت سرکرده ( قابل اهمیت می باشد. هما نگونه که اشاره شد، جنبش مزبور پس از دستگیری و فرار سرکرده به خارج از کشور، با تحولات و تغییراتی همراه شد و رشد و توسعه زیرمجموعه ها و تبلیغات رسانه ای را در دستورکار خود قرار داد. سازناکا، ساواوپ، سازمان آموزش ایدئولوژیک جنبش رستاخیز ایرانیکا، سازمان پدافند ساواکا، سازمان بازرسی، سازمان خبرگزاری ایرانیکا، سازمان پیوند کارگزاری جهانی، سازمان گزینش کادرهای سیاسی، سازمان پژوهش کاربردی ایرانیکا، آسیماگ ، سازمان سایبری، سازمان فارناکا، زیست بوم، سازمان شیر و خورشید سرخ سازمان جهانی، نو زرتشتیان ایرانیکا، دبیرخانه ویژه پیشوا و… ازجمله شاخه های وابسته به جنبش ایرانیکا می باشد که در راستای توسعه تشکیلاتی فرقه و بزر گنمایی آن به عنوان سازمانی عریض و طویل از سوی سرکرده ایجاد و در رسانه های وابسته به فرقه )سایت، کانال تلگرام و رادیو و شبکه تلویزیونی( تبلیغ می گردد. هر یک از این شاخه ها –به ظاهر- در زمینه ای خاص فعال هستند، از امنیت و اطلاعات )ساواوپ ( گرفته تا سلامتی و بهداشت) شیر وخورشید( . تلاش برآن بوده ظواهر امر تا حد امکان به سازما نهایی اینچنین نزدیک و شبیه باشد. هرچند سوابق و دستاوردهای ناچیز )و مورد ادعای ( سازمان مزبور، حکایت از بی نتیجه ماندن تمام این ظاهرسازی ها دارد. با این وجود، سرکرده و اندک همراهانش برای جذب بیشتر افراد، از هیچ حربه ای فروگذار نکرده و با ایجاد سازما نهایی چون همبستگی افغا نها و تاجیک ها، سازمان جهانی مسیحیان آزاد ایرانیکا، نو زرتشتیان و مانند آن، بر اقلیت های دینی و قومیت ها نیز تمرکز کرده، می کوشد جلوه ای فرادینی -قومیتی به خود بخشیده و توجه همه اقشار را جلب نماید . انتشار بیانیه هایی از سوی سرکرده برای تبریک سال نوی مسیحی، جشن ها و آ یین های زرتشتی و حمایت از قومیت های مختلف در همین راستا صورت می گیرد. در حقیقت ، رویکردهای پلورالیستی آموزه های مانترا ازهمین گرایشهای سیاسی آب می خورد . ریشه بسیاری از تعالیم مانترا را باید در اساسنامه جنبش ایرانیکا جستجو کرد که هسته و بهانه شکل گیری این فرقه است.

توهم پیشوا و عرفانی چریک پرور
بنا برآنچه گذشت و با عنایت به آموزه ها ومبانی فکری فرقه، می توان گفت عرفان مانترا برخلاف عنوانش که به معنویت های نوظهور تنه می زند، بیشتر به جنبش های – به اصطلاح – معترض و برانداز شباهت دارد تا اینکه یک جریان معنوی )از نوع کاذب ( باشد. در حقیقت، معنویت و عرفان، پوششی موجه، فریبنده و جذاب برای جنبشی سراسر سیاسی، مبارزه جویانه و چریک پرور است. می توان گفت ، عناد سرکرده با حکومت و عقده های فروخورده اش )که پس از دستگیری، دوچندان شد( ریشه اصلی شکل گیری جنبش ابداعی وی و در ادامه، فرقه عرفان مانترا می باشد. سایه منش هیتلرمآبانه ، کاملاً بر اساسنامه و ساختار تشکیلات ایرانیکا و مانترا قابل مشاهد ه است، به گونه ای که حتی در پرچم طراحی شده وی برای استقرار حاکمیت خیالی اش، از نمادهای آلمان نازی )عقاب و چلیپا( بهره گرفته شده . البته همان خوی نژادپرستانه و سرکوب گرانه نازی نیز در گفتار و سیاهه نگار یهای اغرا ق آمیز این فرد به چشم م خ ورد : » خطر رژیم آخوندی ایران امروز، نه تنها برای مردم ایران بلکه خطری برای همه جهان است . رژیمی که با ادعای حکومت بر جهان با همه توان علیه بشریت و صلح جهانی ، تجاوزکارانه، سودای دستیابی به جنگ افزارهای کشتار جمعی را … در سرمی پروراند و همه می دانند که خرد و منطق انسانی در رژیم آخوندی جایی ندارد. جنبش رستاخیز ایرانیکا ایران… با ایمان به ضرورت تغییر این ساختار غیر میهنی رژیم ضد بشری آخوندی در وظیفه ملی هر ایرانی برای آزادی و کنار گذاشتن این رژیم و برپایی کشوری آزاد که با دموکراسی و جدایی دین از سیاست در همکاری با جهان به عنوان جزئی از دهکده جهانی تردیدی ندارد. …در این لحظات تاریک تاریخی که مردم ایران، این فرزندان و ملت کوروش بزرگ در اسارت نبوکد نصر زمان به سرمی برند و در این تکرار تاریخی که اینبار ایرانیان اسیر و قوم یهوه … آزادند انتظار پذیرش و همکاری نزدیکتری از آنان داشته و امیدواریم دولتها و ملتهای مسیحی نیز به هم میهنان اولین درود فرستندگان پارسی به مسیح در سرزمین موعود خدا در این کارزار رهایی ، یاوری کرده و تا جایگزینی صلح بر جنگ در سرزمین ایران در کنارمان باشند .«عبارات فوق ، خود بیش از هر چیز نمایانگر خطوط فکری و اهداف این فرد و فرقه ابداعی اش است. کامران نیز همچون دیگر متوهمانی که با سودای براندازی اسلام و حاکمیت اسلامی، تا به امروز از گوشه و کنار سر برآورد ه و تحرکاتی داشته اند، با مانور بر همان مسائل تکراری) بازگشت به ایران باستان، بزرگنمایی افسانه های پادشاهان ایرانی و بخشیدن جنب های فرادینی -قومیتی به خود ( کوشیده تا در میان این علف های هرز، جایی برای رشد پیداکرده و خودی نشان دهد. تنها تفاوت او شاید تمرکز و تأکید بر جنبه های مبارزاتی و الگوبرداری از احزاب و گروههای چریکی باشد. البته برای اینکه از جنبه های مدرنیته هم عقب نماند، عرفان و معنویت )پر طرفدار( را هم چاشنی کار خود کرده تا ضمن نرم کردن جنبه های خشونت آمیز و سرکوب گرایانه جنبش، فرایند جذب و کادرسازی را نیز با این ظاهر زیبا، تسهیل نماید. هرچند، کارنامه -به قول خودش ۲۰- ساله این جنبش و فرقه متبوعش، هیچ دستاورد قابل توجهی نداشته است. شاید وقت آن رسیده که کامران ، اندکی در سرانجام افرادی چون هیتلر و دیگر جریا نهای سرکوبگر تاریخ و همینطور هم قطارانش ) در شبکه های ماهواره ای که طبل رسوایی شان گوش فلک را کر نموده( تعمق کند تا شاید پیش از رسیدن به این مرحله، بتواند خود و اندک هواداران فریب خورده اش را از درافتادن در ورطه تباهی و مفتضح شدن برهاند.

 

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=50851

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!