به گزارش پایگاه خبری مفاز، پیروان ژان کالون که در انگلیس به پیوریتان مشهور بودند، از مخالفان اصول کلیسای انگلستان به شمار میرفتند زیرا این کلیسا به جای آنکه تحت حاکمیت مردم عادی قرار داشته باشد، زیر سلطهی اسقفان بودهاست. به این ترتیب تلاشهای این گروه برای اصلاح و پالایش کلیسای انگلستان بر اساس مبانی کتاب مقدس، موجب شد به پیوریتان( پارسایان) ملقب شوند.¹
پس از مدتی، عدهای از این پیوریتانهای انگلستان که معتقد بودند تلاش برای پاکسازی کلیسای انگلستان، ثمرهی چندانی ندارد، تصمیم گرفتند از آن جدا شوند. آنها در دهه ۱۶۲۰م به خاک آمریکا قدم گذاشته و آیین پروتستان را به همراه خود به آنجا منتقل کردند. آنها در شکلگیری تاریخ، فرهنگ و مذهب جامعهی آمریکا نقش مؤثری ایفا کردند. فعالیتهای پیوریتانها با تأسیس شهر ماساچوست و به کرسی نشستن اولین حاکم پیوریتانهای مهاجر به نام جان وینروپ آغاز شد.²
نقطهی اوج این فعالیتها، واقعهی قتلعام سرخپوستان بومی آمریکا در سال ۱۶۳۷م بود که با استناد به موعظههای وینروپ، خود را ملت برگزیده و آنان را وحشی و بیخدا میدانستند.
پیوریتانها در الاهیات، کالونیستی بودند. در مذهب کالونی، خدا از ازل با عنایتی خاص، عدهای از مردم را برای نجات برگزیده و برای بقیه، لعنت ابدی مقدر فرمودهاست. بسیاری از آمریکاییها، حتی کسانی که دیگر به خدا اعتقاد ندارند، خود را یک ملت برگزیده میبینند.³
پیوریتانها در آغاز شکلگیری، از پوششهای زهد و اخلاق استفاده میکردند. آنان معتقد بودند باید به خوشیهای زودگذر جهان کنونی بیاعتنا بود. هنوز این قوانین سختگیرانه و نگرش خشکاندیشانه در میان آنان متداول است. پیوریتانها عمیقاً تحتتأثیر همین انگیزههای مذهبی ناشی از کتاب مقدس، معتقد بودند یهودیان باید به سرزمین مقدس برگردند. برای مثال توماس برایتمن، متفکر پیوریتانها در تفسیر خود بر عهد عتیق، بازگشت یهودیان در فلسطین را پیشگویی میکرد.⁴ اما سرانجام با ظهور فعالیتهای همهجانبهی سیاسی جهت استقرار یهودیان در فلسطین، این فرقه به طور فزاینده، غیرمذهبی و سیاسی شدهاست.
این تفکر تغییر ماهیتداده، در حال حاضر، قدرتمندترین، بانفوذترین و فراگیرترین جریان و تشکیلات مذهبی سیاسی در آمریکاست. آنها در این عقیدهی راسخ متحدند که اسرائیل، استثناء و صهیونیسم، برنامهی خدا برای خاورمیانه است و بایستی از طریق مختلف نظیر مالی، تبلیغات، دعا و اقدامات سیاسی و نظامی از آنان حمایت صورت گیرد. تحقق برخی پیشگوییهای عهدینی نظیر شکلگیری دولت اسرائیل، ساخت معبد سوم اورشلیم و نبرد آرمگدون، مستلزم عدم مصالحه با اسلام و مسلمانان است⁵ از این رو هجمه به اسلام به طور جدی در دستور کار آنان قرار دارد.
به طور خلاصه، ارتباط یهود و فرقهی پیوریتان را اینگونه میتوان تحلیل کرد: کینه و بغضی که پیش از قرن۱۶م میان یهود و مسیحیت وجود داشت، در قرن۱۶م با ظهور پروتستان، اندکی کم شد. قرن ۱۷ و ۱۸م دوران برقراری رابطه بود و قرن۱۹ رسماّ پیوندشان محکم گردید. در این قرن به سبب حمایت همهجانبهی آنان از صهیونیسم، از سوی ملیگرایان یهودی نظیر تئودور هرتصل مسیحیت صهیونیستی بر آنان اطلاق شد.
۱. کرنز ارلای، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، صفحه۳۷۵
۲. رضا هلال، مسیحیت یهودی و فرجام جهان، صفحه۷۰
۳. آرمسترانگ، خداشناسی از ابراهیم تا کنون، صفحه۳۲۰
۴. عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، جلد۲،صفحه۳۲۸
۵. سایزر، صهیونیسم مسیحی نقشه راه به سوی آرماگدون، صفحه۴۶۲