2

ارتباط حلقه و ریکی(1)

  • کد خبر : 47434
  • ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۷
ارتباط حلقه و ریکی(1)
در این نوشتار به بررسی اقتباسات طاهری از ریکی برای درمان پرداخته و مفاهیم مشترک ارائه می شود.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، ریکی به معنای انرژی کیهانی، در اواسط قرن ۱۹م توسط دکتر میکائو اوسویی در ژاپن تجدید حیات یافت.

هم در ریکی و هم در حلقه، به این نکته اذعان می شود که اتصال به شبکه شعور کیهانی، یک مجموعه آثار از جمله کسب آگاهی و دریافت الهامی را به همراه دارد!

در این باره در ریکی بیان می کند: وقتی بر ریکی تمرکز می کنید، ذهنتان شروع به آگاه شدن از آگاهی ریکی می کند و ممکن است آن را به شکل احساس هایی نظیر آسودگی، لذت، عشق، احساس خوب داشتن، امنیت، تزکیه نفس، آزادی، خلاقیت، زیبایی، تعادل، هماهنگی یا سایر حالت های مثبت تجربه کنید (گوپتا، ۱۳۸۲، ص۹۱).

حلقه نیز اساس کار خود را بر اتصال با شعور کیهانی می داند و از حلقه های رحمانیت عام، به شبکه شعور کیهانی، هوشمندی الهی و حلقه های وحدت نیز تعبیر می کند. درحقیقت، شبکه شعور کیهانی، همان هوش و خرد حاکم بر جهان هستی است؛ چراکه جهان هستی، متشکل از انرژی و آگاهی معرفی می شود که این آگاهی و شعور کیهانی، جهان را به حرکت درمی آورد و هر کس با آن پسوند رابطه برقرار کند، به درجه بالای آگاهی و رشد می رسد. از سوی دیگر، گفته می شود، آگاهی میل درونی است که هر ذره را به رقص و حرکت درمی آورد! به عبارت دیگر:

شبکه شعور کیهانی مجموعه هوش، خرد و یا شعور حاکم بر جهان هستی است که به آن آگاهی نیز گفته می شود و یکی از سه عنصر موجود در جهان هستی است. سه عنصر فوق عبارت است از: ماده، انرژی و آگاهی (طاهری، ۱۳۸۸ب، ص۶۷).

پس محرک جهان، آگاهی درون ذره است، نه نیروی ماورایی مطلق که منشأ تمام حرکت های جنبندگان از قدرت اوست. اینجاست که خداپرستی در نگاه آنان، رنگ و بویی کفرآمیز می یابد و توحید، جای خود را به مادی گرایی می سپارد. به عبارت دیگر، فاعلیت تام الهی در حرکت موجودات کنار زده می شود و فاعلیت استقلالی عالم ماده رخ می نمایاند.

درواقع، در متون عرفان حلقه ادعا می شود که هستی متشکل از سه عنصر است که یکی از آن سه، آگاهی است:

شبکه شعور کیهانی مجموع هوش، خرد و یا شعور حاکم بر جهانی هستی است که به آن آگاهی نیز گفته می شود و یکی از سه عنصر موجود در هستی است. سه عنصر مذکور عبارتند از: ماده، انرژی و آگاهی (همان، ص۶۷).

اصولاً هم در ریکی و هم در حلقه، هیچ کاری حتی درمان پیش از کسب آگاهی صورت نمی گیرد. در ابتدا با کسب آگاهی یک نوع شعور سلولی رخ داده، سپس این امر به سایر مباحث سرایت پیدا می کند. در ریکی بیان می دارد:

در ریکی (درمان گر) با مختصری از نیروی معنوی ریکی آماده می شود. در دوره پیشرفته، روش های بهره برداری از انرژی به مجرا نشان داده می شود که تمرین معنوی و شفابخشی فرد را افزایش می دهد. این قسمت عبارت است از: سطح خویشتن شناسی آگاهی از انرژی موجود در ما و انرژی طبیعت (پالان، ۱۳۸۴، ص۳۶).

و در ریکی، این آگاهی سبب رشد مرحله ای می شود و به تدریج، شخص به این کسب آگاهی اطمینان و اعتماد پیدا می کند:

رفته رفته، ملاحظه خواهید کرد که در شما اعتمادی درونی به این انرژی شکل می گیرد، اعتماد به خرد و قدرتی که بر تمامی زندگی تان چیره می شود. رشد مرحله ای حاصل می شود که شما را به بصیرت و دانش و حس آگاهی از وحدت با تمامی خلقت و به عشق می رساند (باگینسکی و شارامون، ۱۳۸۶، ص۴۶).

در واقع، ریکی بیان می دارد که ما در آستانه عصر نوینی هستیم که یا کیفیت تازه ای از آگاهی
بشر را عرضه می کند و یا آنکه ساختارهای کهن و ماندنی تر را ریشه کن می سازد. هر آنچه روی دهد، در ید قدرت ماست و مشاهده چگونگی گسترش علاقه به حقیقت، برای ما دلگرم کننده است (همان، ص۳۹).

ما با رابرت یونگ هم عقیده ایم، هنگامی که می گوید: بشریت هنوز به سرانجام نرسیده است و با خطرهای مرگباری در نبرد است، به او نهیب می زنند، تا خود را فاش سازد و گسترش بخشد. تنها چیزی که می تواند در درون ما آشکار شود، قابلیت هایی است که همیشه آنجاست، گشوده و در انتظار گسترش، هنر شفابخش ریکی، یکی از این قابلیت های شگفت انگیز است (همان).

حلقه نیز ادعا می کند که رسالت دریافت آگاهی برای بشر، به عهده اوست و به همین دلیل، همه قادر به اتصال به شبکه کیهانی هستند. این حلقه، دریافت آگاهی (وحی) توسط همگان را ممکن و آن را از دایره اختصاصی پیامبران خارج می کند و می گوید:

موارد زیر، هیچ گونه تأثیری در استفاده از هوشمندی الهی و دریافت آگاهی های آن ندارد:

ـ جنسیت، سن، ملیت، استعداد، سواد، معلومات، تفکرات، اعتقادات، تجارب عرفانی و…

ـ ریاضت، ورزش، نوع تغذیه و…

ـ سعی، کوشش، تلاش، اراده، تقلا و…

ـ تخیل و تصور و تجسم، ذکر و مانترا، نماد و سمبل، تلقین و تکرار، تمرکز و…

ـ نوع تیپ ساختاری فرد مانند تیپ دموی، صفراوی، سوداوی، بلغمی و یا تیپ های کافا، واتا، و پیتا و… (طاهری، ۱۳۸۸ب، ص۸۴).

فیض و رحمت الهی، در انحصار هیچ گروه خاصی نیست. افراد و گروه ها فقط می توانند معرف باشند تا اشخاصی که خود را از پرتو این نور نجات بخش، محروم کرده اند، در معرض آن قرار بگیرند. به عبارت دیگر، تنها می توانند نحوه در معرض قرار گرفتن را به آنها انتقال دهند و از آنچه که روزی آسمانی دارند، مانند روزی زمینی خود، به دیگران انفاق کنند إنَّمَا الْمُؤْمنُونَ الَّذینَ… مما رَزَقناهُم ینفقوُن (انعام: ۱۲۱)؛ یعنی براساس اتصال خود، برای آنها نیز ایجاد اتصال کنند. در این مورد، همه ادیان و مذاهب، اتفاق نظر دارند و همه پیام ها و نویدهای الهی، با رحمانیت شروع شده و خاتمه می یابد و از هر دری که وارد شویم، با رحمانیت او روبه رو هستیم (همان، ص۱۷و۱۸).

و با این تعبیر مشخص است که اصولاً طاهری آگاهی را مرادف وحی در ادیان توحیدی می داند. همان طور که ریکی نیز از آن تعبیر به کیفیت آگاهی تازه می کند (باگینسکی و شارامون، ۱۳۸۶، ص۳۹).

و این خود فریب طاهری را نشان می دهد؛ زیرا این آگاهی در مباحث شیطانی نیز وجود دارد. شیاطین نیز براساس قرآن کریم می توانند الهاماتی را به افراد داشته باشند: وَإِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَی أوْلِیَائِهِمْ (انعام: ۱۲۱). پس بر فرض اینکه در ریکی و حلقه، الهاماتی صورت بگیرد، دلیل بر الهی بودن آن نیست و غیراسلامی بودن آن در مباحث پیش رو بیشتر آشکار خواهد شد.

شفادهی در حلقه و ریکی

چاکراها در ریکی چنین توصیف می شوند:

فضای اول: اعضاء (مثل کبد)، سلسله اعصاب (مثل عصب سه قلوی مغز).

فضای دوم: مریدین ها (مثل مریدین کلیه).

فضای سوم: چاکراهای فرعی (مثل مراکز کف دست ها) و چاکراهای اصلی (مثل شبکه خورشیدی).

فضای چهارم: سطح کارمای فردی (مجموعه گناه ها و اشتباهات فرد، که در نتیجه تجسمات قبلی رشد کرده است).

فضای پنجم: سطح کارمای گروهی (مجموعه خطاهایی که به نوعی به گروه و اجتماع مربوط می باشد) (لوبک، ۱۳۸۴، ص۷۹).

درواقع، منظور بسترها و کانال های تمرکز انرژی در بدن است که این گونه بیان می شود. در مورد چاکرای فردی و گروهی نیز فرض در ریکی بر این است که مجموعه فرایندهایی که یک شخص در مورد خود یا جمع انجام می دهد، سطحی از انرژی را ایجاد می کند که برآیند و عکس العمل آن عمل انجام شده است. این سطح انرژی چنانچه در بدن افراد بماند، آسیب زاست و از منظر ریکی، باید به نوعی تخلیه شود تا بدن به یک سطح تعادل انرژی برسد. در این باره والتر لوبک در آموزش کامل ریکی چنین توضیح می دهد:

انسدادهای سطوح کارمیک، فقط درصورتی که درمان سراسر بدن به صورت متوالی و طولانی مدت و به همراه درمان های جانبی صورت گیرد، قابل درمان خواهند بود. ریکی انسدادهای تمام سطوح را درمان می کند، ولی در مورد فضاهای چهارم و پنجم، باید انرژی هایی که در آن منطقه گیر افتاده اند، فعال شده و بیمار به شکلی آنها را تجربه کند (همان).

این کلمات، تأکیدی بر روش درمانی ویژه! در ریکی است. همچنین توضیح می دهد:

بعد از همسویی با ریکی، کافی است ریکی را بخواهید تا جریان یابد. فقط آن را بخواهید، یا نیت کنید تا جریان یابد. حتی فقط با گفتن کلمه ریکی در شروع یک جلسه درمان، به راحتی جریان برقرار می شود.

ریکی همیشه حاضر است تا جریان یابد و هر وقت شما بخواهید جاری می شود. به سادگی دست هایتان را با نیت درمان روی شخص بگذارید، رِیکی شروع به جریان می کند (وینسر، ۱۳۸۶، ص۹۱).

این عبارات مبهم است! مگر ریکی یک شخص است که با خواستنش و بیان عنوانش و گفتن کلمه ریکی فراخوان شود و در بدن شخص درمان پذیر جریان یابد؟! اگر ریکی مجموعه قوانین طبیعی است، چرا همانند سایر قوانین فیزیکی به صورت ذاتی تأثیرگذاری ندارد و تنها زمانی که ما بخواهیم جریان می یابد!؟ مگر حوزه های انرژی الکترومغناطیسی یا اشعه های آلفا و گاما، که همه افراد تحت تأثیر آنها هستند، با مقاومت اشخاص اثر خود را از دست داده و یا با اراده آنها اثرپذیری شان مضاعف می شود!؟ ریکی به این سؤالات پاسخی نمی دهد و علی رغم ادعا هم در ریکی و هم در حلقه، که اینها قوانینی طبیعی هستند، می بینم که از رویه قوانین طبیعی پیروی نمی کنند.

در این باره به طور مشخص آمده است:

وقتی که یک مجرای ریکی [فردی که از طریق انرژی ریکی درمان می کند به دلیل جریان یافتن انرژی ریکی از طریق وی، او را مجرا یا کانال می نامند] عمل شفابخشی انجام می دهد. چاکراها را متعادل و متوازن می کند و موانع را برمی دارد، به طوری که عمل درمان (شفابخشی) تسریع می شود، چون چاکراها و نادی ها مجدداً انرژی دهی شده اند. ریکی ابتدا کالبد آئورایی (هاله ای)، سپس کالبدهای عاطفی و جسمی را درمان می کند. ریکی فقط به منظور درمان بیماری های جسمی و عاطفی مورد استفاده قرار می گیرد، می بینیم که ریکی چیزی فراتر از درمان بیماری های جسمی و عاطفی است (پالان، ۱۳۸۴، ص۱۵و۱۶).

حلقه نیز مانند ریکی ادعای شفادهی بیماران جسمی و روحی را دارد. طاهری بیان می کند:

بیمار توسط فرادرمانگر به شبکه شعور کیهانی متصل شده و مورد کاوش(اسکن) قرار می گیرد… در این مکتب درمانی، برای درمان همه انواع بیماری ها می تواند مؤثر باشد و درمانگر اجازه ندارد که نوعی از بیماری ها را غیرقابل علاج بداند… لذا برای شعور و هوشمندی کیهانی، هر نوع اصلاح و رفع هر اختلالی در بدن به آسانی امکان پذیر است (طاهری، ۱۳۸۸ب، ص۶۵ـ۶۷).

طاهری در کتاب عرفان حلقه پیرامون فرادرمانی بیان می دارد که کار درمان بیمار صرفاً بر عهده شبکه شعور کیهانی است!: برای انجام کار درمانگری، نظر به اینکه کار درمان صرفاً توسط شعور الهی انجام می شود، تعداد نفرات، چه به عنوان درمانگر و چه بیمار، تعیین کننده نیستند (طاهری، ۱۳۸۸ الف، ص۹۴).

و در جای دیگر، اهداف فرادرمانی را چنین تشریح می کند:

درمانگری، به عنوان یک روش تجربی برای درک عرفانی موضوع کمال، در راه رسیدن به اهداف زیر مورد استفاده قرار می گیرد: شناسایی و آشنایی عملی با هوشمندی حاکم بر جهان هستی (شعور الهی) رهایی از گرفتاری در خویشتن ـ خدمت به خلق و انجام عبادت عملی شناختن گنج درون و توانایی های ماورایی ـ انسان شناسی (به عنوان بخشی از خودشناسی) حرکت در جهت نزدیکی به دیگران و فراهم نمودن امکان وحدت (همان، ص۱۱).

همچنین طاهری نیز فرادرمانگر را به نوعی مانند آنچه در ریکی گفته می شود، کانال و مجرا معرفی می کند و ضمن تأکید چندباره فرادرمانگر را فقط وسیله ایجاد اتصال می داند و اصل درمان را فقط و فقط به شبکه شعور کیهانی منتسب می کند:

درمان توسط درمانگر انجام نشده، بلکه از طریق اتصال به شبکه شعور کیهانی صورت می گیرد. درمانگر تنها نقش یک رابط را بازی می کند، تا حلقه ای به نام حلقه وحدت که حلقه ای بسیار هوشمند است، تشکیل و فیض رحمت عام الهی در آن جاری شود و درمان صورت گیرد (طاهری، ۱۳۸۸ب، ص۶۷)… اصل: زمانی که فرادرمانگر برای فردی ایجاد اتصال کند، خود نیز در معرض اتصال و اسکن قرار خواهد گرفت (همان، ص۱۱۱).

اینکه هم در حلقه و هم در ریکی، اتصال به شبکه کیهانی علت شفادهی بیان شده، این است که همان هوشمندی الهی، اتفاقاتی را که پس از اتصال برای درمان پذیران می افتد، نمی توان شفای الهی دانست؛ زیرا این دست درمان ها ماندگار نبوده و در بسیاری از موارد یا بیماری ها بازمی گردند و یا تبدیل به بیماری های دیگر می شوند. انجام برخی فرایند ها بر روی بیماران، که زودگذر نیز هستند، دلیل بر الهی بودن آن نیست. در مکاتب غیرالهی نیز این گونه درمان ها اعمال انجام می گیرد.

محمودرضا قاسمی؛ معرفت ادیان، سال پنجم، شماره سوم

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=47434

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!