6

ذهن بودیستی

  • کد خبر : 50858
  • ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۲
ذهن بودیستی
نگاهی به کتاب «ذهن ذن، ذهن آغازگر»، اثر شونریو سوزوکی

به گزارش پایگاه خبری مفاز، شاید بتوان دهه ۷۰ شمسی را دوره « سونامی » کتابهای ترجمه ای خواند که با موج عظیمی از کتابها در حوزه های مختلف ، به ویژه معنویت و آیینهای شرقی و غربی همراه بود؛ آثاری که بعدها مورد نقد قرار گرفت واین موج ترجمه افسارگسیخته، فروکش کرد، اما آثارو تبعات آن تا مدتها در جامعه باقی ماند . تبعاتی که به شکل گیری جریانهای فکری، مکاتب و حتی فرقه هایی با رویکرد معنویت گرایی انجامید که برخی همچنان سرپا هستند و شماری به انتهای خط رسیدند . فرقه هایی مانند اکنکار ، مدرسه راه معرفت ، رام ا… ، عرفان حلقه و… از آن جمله اند . درست در همین برهه زمانی بود که نام بودیسم نیز به سبب همنوایی با بسیاری از مرامهای شرقی و غربی بر سر زبانها افتاد و تمرینهای ریاضت گونه آن با گرته برداری برخی جریانها رایج گردید . اما چنانچه اشاره شد، این فراگیری در روندی تدریجی با رو شدن ماهیت انحرافی جریانهای فوق الذکر و آسیب شناسی معنویتهای نوپدید ، کمرنگ شد.

هرچند به طور کامل به حاشیه نرفت و هرازگاهی در قالب ها و اشکال مختلف، شاهد ظهور وعرض اندام مجدد آن در جامعه هستیم. تازه ترین نمونه این امر را باید در انتشار کتابی با عنوان «ذهن ذن، ذهن آغازگر» مشاهده کرد . این اثر، ترجمه ای از کتاب منتسب به «شونریو سوزوکی » است که در سال ۱۳۹۸ ، برای بار دوم روانه بازار نشر شد. جالب آنکه درهفته های اولیه توزیع، عنوان کتاب پرفروش هفته را در برخی کتابفروشی های انقلاب از آن خود کرد. عنوان اثر، بیدرنگ اذهان جستجوگر را به سمت آیینهای شرقی می کشاند. « ذن » برای علاقه مندان این عرصه، واژه ای نام آشناست و برای عوام، کلمه ای جذاب و برانگیزاننده حس کنجکاوی که با تصویرسازی مناسب جلد (خوشنویسی ژاپنی)، نخستین ضربه وبه اصطلاح، قلاب را به ذهن مخاطب می زند. این کتاب ۲۰۷ صفحه ای را باید ترویج برهنه بودیسم عنوان کرد که پس از سالها خرید و فروش زیرزمینی ایندست کتابها، اینبار با مجوز، از بازار رسمی نشر کشور سر درآورده تا حدود ۲۰ سال بعد از سونامی کتب ترجمه ای دهه ۷۰ ، بار دیگر شاهد کتابی با همان مضامین و البته باز هم ترجمه شده باشیم. مروری بر کتاب، هر چه بهتر می تواند ما را با مضمون سراسربودیسمی آن آشنا کند . پیش از آن، بد نیست قدری به مؤلف اشاره کرد.

بودیستی در غرب

شونریو سوزوکی (۱۹۷۱ – ۱۹۰۴) که اثر، درواقع گردآوری، پیاده سازی و تدوین سخنان او توسط تنی چند از شاگردانش است، در کتاب اینگونه معرفی شده : «یکی از اثرگذارترین معلمان معنوی قرن بیستم بود و درحقیقت، بانی ذن در امریکاست . او کاهنی ژاپنی از مکتب سوتو بود… وی بنیانگذار مرکز ذن سانفرانسیسکو و مرکز ذن ماتن در تساجارا بود ». سوزوکی در ۲۱ نوامبر ۱۹۷۱ در مراسم نشست مانتین ، ریچارد بیکر را به عنوان وارث دارمایی خود منصوب کرد. سرطان او تا جایی پیش رفت که دو هفته بعد درگذشت. از محتوای کتاب برمی آید که نامبرده، نقش مؤثری در اشاعه تمارین ذن – موسوم به ذاذن – از رهگذر پایه گذاری مراکزی برای این مهم در امریکا داشته و توانسته در طول چند دهه، افرادی را به این مقوله جذب کند. مطابق گفته ریچارد بیکر « : یک گروه بسیار بزرگ پیرامون او شکل گرفت که اکنون به شش محل در کالیفرنیا گسترش یافته است .در خیابان پیج ۳۰۰سانفرانسیسکو ۶۰ شاگرد زندگی می کنند .او همچنین در مرکز ذن مانتین نیز حضور دارد که آنجا نیز ۶۰ شاگرد طی دوره های سه ماهه یا بیشتر زندگی و تمرین می کنند».

ساختار متفاوت
پس از آشنایی مختصر با این استاد بودیسم به محتوای کتاب می پردازیم ذهن ذن، ساختاری متمایزاز استانداردهای رایج نگارش کتب دارد؛ فقدان فهرست وآغاز هر فصل با یک مقدمه کوتاه (لید) که به اصطلاح، جان کلام آن فصل را در بر دارد، نمود بارز این تفاوت ساختاری است که ازقضا شباهت زیادی به هماندست کتب ترجمه ای دهه ۷۰ شمسی دارد؛ امری که علاوه بر قالب، محتوا را نیز شامل می شود . با این اوصاف، کتاب مشتمل بر یک پیشگفتار، سه بخش، پس گفتار و در نهایت ، کلام آخر می شود که مضامین مورد نظر خود را طی روندی پلکانی به مخاطب منتقل می کند. به این ترتیب که بخش اول، مقدمات و معرفی اصطلاحات و مفاهیم ذاذن و بودیسم را در می گیرد. بخش دوم، آموزش مبانی اعتقادی و بخش سوم، معرفی اهداف، غایت و عصاره مکتب فکری بودیسم را عرضه می دارد. نکته قابل تأمل در این کتاب، آموزش برهنه و مستقیم مبانی بودیسم از رهگذر تعلیم تمارین ذن، مبانی فکری-اعتقادی وتاریخچه و اصول این آیین است . به عبارت دیگر، برخلاف برخی کتابهای منتشرشده در این زمینه که پس از جمع آوری و ممیزی کتب ترویجی معنویتهای کاذب، به نوعی دست به عصا و تحت پوششهای مختلف -داستان، علم محوری ، روا نشناسی مثبت و …- به عرضه غیرمستقیم پیامهای مدنظر می پرداختند، کتاب حاضر با بی پروایی، سراغ موضوع خود رفته و اشاعه بودیسم را ازهمان عنوان و جلد، نشانه گرفته. اصطلاحات بودیسم در جای جای کتاب و به تناسب موضوعات در قالب متنی ساده و نسبتاً روان، مورد اشاره قرار گرفته و همه جا ردپای پاسداشت و تقدیس این آیین به چشم می خورد . می توان نتیجه هر بخش را نکوداشت یکی از مبانی اعتقادی بودیسم عنوان کرد . برای درک ملموستر این امر، در ادامه بخشهایی از کتاب ، مورد اشاره قرار می گیرد :

در ستایش بودیسم

• پلورالیسم:
«برخی از شما که اینجا ذاذن تمرین می کنید ، ممکن است به مذاهب دیگری اعتقاد داشته باشید، ولی این اشکالی ندارد. تمرین ما ربطی به آیین مسیح یا شینتو یا هندو ندارد . تمرین ما برای همه است . در روش ما نوک آن زاویه همیشه به سمت خودمکان است نه به سوی غیر. پس لازم نیست نگران تفاوت بودیسم با مذهبی باشی که به آن باور داری . بوداهای مختلف به افرادی مربوط می شود که تمرین خود را معطوف به بودایی خاص کرده اند .زمانی ناچار می شوی آن را دور بیندازی یا فراموشش کنی، ولی اگر راز تمرین ما را درک کنی، هرجا بروی، « رئیس » خودت هستی . تنها این بودا تورا کاملاً یاری خواهد کرد. این درکی از زندگی است که ضرورت تام دارد. بدون چنین درکی، مذهب هیچ کمکی به ما نخواهد کرد. مذهبمان، ما را محدود می کند و به سبب آن دردسربیشتری خواهیم داشت» . این عبارات ضمن تأکید برتکثرگرایی، نوعی برتری بودا و سرکوب دیگر آیینها ومرامهای اعتقادی را در دل دارد.

• ایمان چشم و گوش بسته:
«برخی شاید بگویند درک بودیسم برای ما محال است چون زمینه فرهنگی ما بسیار متفاوت است. البته که بودیسم را نمی توان از زمنیه فرهنگی اش جدا کرد اما وقتی در خلأ به سرمی بریم، همیشه امکانی برای درک وجود دارد .افرادی که حالت خلأ را می شناسند همیشه قابلیت پذیرش چیزها را دارند. اگر می خواهی چیزی را درک کنی، باید خودت را از یاد ببری، باید آن را مانند برق آذرخش در تاریکی مطلق آسمان بپذیری .همیشه باید در آسمان خالی تاریک زندگی کنیم» . « اگر خودت را فدای بودیسم کنی ، شاید من بسیار خوشحال شوم ولی تو چندان خوشحال نخواهی شد پس درکی اینچنین، بسیار بسیار مهم است». چنانچه پیداست ، سخن از اعتقاد بدون چون و چراست که لازمه آن، سیر درتاریکی و خلأ است . برای پذیرش بی قید و شرط این آموزه ها، شاید راهی بهتر از این نباشد!

نیروانا:
« پیش از اینکه به دنیا بیاییم، فاقد احساس و با کیهان ، یکی بودیم . به این می گویند ذهن بزرگ، جوهر ذهن یا ذهن محض . تولد ، ما را از یگانگی جدا می کند .وقتی سرشت اصیل و راستین خود را از سرگیریم، به نیروانا می رسیم . به همین دلیل است که می گوییم : به نیروانا رسیدن یعنی درگذشتن . آیا می توانی اصطلاح بهتری برای مرگ پیدا کنی؟ » برخی می گویند : « نیروانا که مقصود اصلی بودائیان می باشد به معنای فعّال مایشأ به عنوان مرتبت سرمدی، ثابت و لایتغیر است، فاسد ناشدنی و انحطاط ناپذیر است، ساکن و بدون جنبش است، درمحدوده زمان جای نمی گیرد، نامیرا است، به دنیا نیامده و شدن در آن راهی ندارد، علاوه بر همه اینها، نیروانا ویژگیهای دیگری نیزدارد . که عبارت است از قدرت، برکت، و شادمانی، امنیت، پناهگاه راستین و مکانی است امن، نیروانا حقیقت راستین و واقعیت اعلی است ، نیروانا عین خیر است هدف متعالی است، واحد است و تنها کمال ممکن و دست یافتنی است، دین بودایی تجسم یافته نیروانا است و این همان جنبه از آیین بودا است که شدیداً رنگ مذهبی دارد. آنچه بودائیان راجع به نیروانا بیان داشته و از او توصیف کرده اند تقریباً شبیه به اوصاف خداوندی است که ادیان توحیدی در مورد خالق و آفریننده جهان بیان می کنند . و اگر چنین باشد، می توان گفت که آیین بودا خداوند را قبول دارد ولکن نسبت به آن مانند ادیان دیگرتوجه نشده است. چون این آیین و مسلک، بیش از آنکه به یک دین شباهت داشته باشد به یک فلسفه شبیه است ولی پیروان او تدریجاً آیینش را به صورت یک آیین مذهبی درآوردند و خود او را که منکر عبادت و پرستش خدایان بود تا حد یک معبود بالا بردند و معابد ساختند و مجسمه بودا را درمعابر برپا کردند و گفته های او را پس از خودش گرد آوردند».

• سرشت بودایی:
« به جای درک عمیق از تعلیم ، به باور راسخ نسبت به آن نیازداریم ؛ باور به اینکه ما در اصل ، از سرشت بودا برخورداریم .اگر دراصل از سرشت بودا برخورداریم، به این دلیل ذاذن می کنیم که مانند بودا رفتار کنیم . پس باید روحیه، حالت جسمی و فعالیت خود را با روش سنتی، همساز کنیم».

موارد فوق ، تنها نمونه هایی برای درک ملموستر محتوای عرضه شده در کتاب بود؛ محتوایی سراسر بودیسمی، البته از منظرمکتبی خاص تحت عنوان ذاذن. با این اوصاف، پرسش آن است که : ترجمه و انتشار این کتاب با رویکرد آموزش محوری و ترویجی، بدون حتی کوچکترین گریزی در ارائه حواشی آسیب شناسانه یا دست کم، توضیحات ضروری درباب این مفاهیم و مبانی فکری از لحاظ جایگاه، ماهیت، قرب و بُعد آن با مبانی دین مبین اسلام و میزان اثرگذاری آن در سبک زندگی ایرانی -اسلامی ، تا چه حد ضرورت و کاربرد دارد؟ آیا تزریق برهنه و بدون نقد -در معنای عیارسنجی و با در نظر گرفتن جنبه های مثبت و منفی- ایندست آثار، برای اذهان کنجکاو، خطر انحراف، شبه آفرینی، تناقضات درونی یا کژاندیشی نخواهد داشت؟ دانستن و کسب علم از شرق و غرب ، به ویژه در حوزه های معرفتی و فلسفی، نیاز مبرم برای ارتقای سرمایه فرهنگی هر جامعه است، لیکن باید زمینه ها و لوازم درک همه جانبه و انتقادی فراهم باشد تا خطر کژاندیشی به حداقل رسد.

 

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=50858

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!