3

فرقه گرایی و الاهیات خاص محرومان

  • کد خبر : 48441
  • ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰
فرقه گرایی و الاهیات خاص محرومان
به نظر ماکس وبر، فرقه‌ها معمولاً در میان افراد محروم و کسانی که در حاشیه اجتماع قرار دارند، رشد می‌کنند.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، به نظر ماکس وبر، فرقه ها معمولاً در میان افراد محروم و کسانی که در حاشیه اجتماع قرار دارند، رشد می‌کنند. وی اصطلاح «الاهیات خاص محرومان» را درباره آنها به کار می‌برد. فرقه‌ها به تبیین و توجیه وضع حاشیه‌ای خود و اعضای محروم خویش می‌پردازند. مهم‌تر این است که به اعضا ـ به تناسب وضع حاشیه آنها یا فقری که به آن دچارند ـ امکانات داده می‌شود1

فرقه‌ها یا عمری کوتاه دارند یا تبدیل به «نحله» می‌شوند. این بدان جهت است که سطوح اعتقادی و شور و اشتیاق لازم برای حفظ آنها نمی‌تواند تا مدت طولانی پایدار بماند و اگر از عزلت اجتماعی و حاشیه‌ای بودن آنها به هر دلیل کاسته شود، چه بسا باورهای آنها فرو ریزد و اعضا جذب جامعه شوند. این، هنگامی پیش می‌آید که ارزش‌های موعظه‌شده به وسیله فرقه، باعث ثروتمند شدن اعضا شود و بدین وسیله به حاشیه‌ای بودن آنها در جامعه پایان دهد.2

امروزه فرقه‌گرایی و اندیشه‌های خرافی رواج یافته و بیشتر آنها، منشأ غربی دارند. زمینه‌های مذهبی باعث شده تا فعالیت کیفی و کمّی این فرقه‌ها، مثل رام‌الله، شیطان‌پرستی، فالون دافا، اکنکار و عرفان‌های دروغین، گسترش یافته و در سال‌های اخیر، بسیاری از جوانان مجذوب آنها شوند. صالح سبحانی از اعضای ارشد فرقه رام‌الله، پس از آگاهی و جدایی از آن فرقه گفته است:

فرقه‌ها از نگاه بیرونی، مجمع‌الجزایری از صحبت‌های خوب، زیبا و عامه‌پسند هستند و حتی مباحثی که مطرح می‌کنند، ممکن است در قالب اصول معنوی هم قابل دفاع باشد؛ اما آنچه در بررسی فِرَق از دید پنهان می‌ماند، نه عقاید آنان، بلکه روابط و عملکرد تشکیلاتی آنان است که عموماً و بلااستثنا، بر پایه مرید و مرادی است. اغلب فِرَق، فعالیت‌هایشان را با ظاهری زیبا و جذاب، حتی در پوشش مؤسسات رسمی و قانونی و دارای مجوز در جامعه ارائه می‌دهند؛ اما با ورود به مراکز فعالیتی و بررسی روند کارها و برنامه‌هایشان، می‌توان به ماهیت فرقه‌ای آنان پی برد. آنها دارای رفتارهای دوگانه هستند. در ظاهر به مسائلی تظاهر کرده و در باطن به چیز دیگری عمل می‌نمایند.3

در اغلب فرقه‌ها، افرادی به صورت خودانتصابی در رأس قرار می‌گیرند. سرکردگان فرقه‌ها مدعی‌اند، علم ویژه‌ای دارند که دیگران از آن محروم‌اند. این افراد، خودمحور و قدرت‌طلب‌اند و خیلی به قدرت‌نمایی و تسلط بر امورات مریدانشان تمایل دارند. اغلب سرکردگان به وسیله بعضی مریدانِ مسخ‌شده و فریب‌خورده و هم‌دستانشان، شخصیتی خاص و منحصربه‌فرد در بین اعضای فرقه و بیرون از فرقه وصف می‌شوند. آنها برای خاص جلوه دادن خودشان و جذب افراد، ظواهر خاصی برای خویش درست می‌کنند یا به گونه‌ای خاص سخن گفته و ژست‌های خاصی می‌گیرند تا به این وسیله خود را از دیگران متمایز جلوه دهند.4

نمونه بارز چنین رهبری‌هایی، فرقه فالون دافا در چین است که پس از ادّعای پیامبری، مدّعی خدایی شد و در سال ۱۹۹۹ م به امریکا پناهنده شد و با حمایت این کشور به هدایت پیروانش که به ادعای خویش، بیش از ۱۰۰ میلیون نفرند، در بیشتر از شصت کشور دنیا ـ از جمله ایران ـ پرداخت. زمینه ظهور فرقه فالون دافا در چین، کاهش شاخص‌های رفاه اجتماعی در کنار خلأ معنوی و غریزه فطری نیاز به معنویت در جامعه‌ای با بیش از چهار دهه سابقه در ترویج باورهای کمونیستی است که بستری مناسب برای پذیرفته‌شدن فرقه‌هایی نوظهور مانند فالون دافا را فراهم کرده است تا رهبران آنها با ابداع مذاهبی جدید، مدعی نجات مردم از تنگناهای اجتماعی و پاسخ‌گوییِ نیاز طبیعی آنها به توسل و کمک‌خواهی از نیروهای ماورایی باشند.5

پی نوشت:

1. استفن مور و سینکلر استفن پ، دیباچه ای بر جامعه شناسی، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، ص 340.

2. همان، 341-340

3. صالح سبحانی، «پله پله تا سیاهی»، سراب، ویژه‌نامه فرقه‌های منحرف نوپدید، ص 39.

4. همان، ص 40.

5. آناهیتا احمدی، «خدایی که به آمریکا پناهنده شد»، سراب، ویژه نامة فرقه‌های منحرف نوپدید، ص 56-57

(معرفت ادیان؛ زاهد غفاری هشجین، عباس کشاورز شکری، حمید اکار)

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=48441

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!