3

به چالش کشیده شدن صوفیه بصره توسط امام سجاد(ع)

  • کد خبر : 53770
  • ۰۳ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۲
به چالش کشیده شدن صوفیه بصره توسط امام سجاد(ع)
عابدان و زاهدان بصره که دارای تفکر عثمانی بودند، در زمان خشکسالی مکه به این شهر آمده و برای بارش باران به درگاه الهی استغاثه کردند که اثری نبخشید؛ امام سجاد(ع) برای روشن کردن چهره‌ی زاهد‌ نمای آنها، در همان مجلس دست به دعا برداشته و باران شروع به باریدن کرد.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، برای اعتباربخشی به خود، اسامی اهل‌بیت علیهم‌السلام را در کتابهایشان مطرح کرده‌اند؛ ولی برای اینکه مواضع اهل‌بیت علیهم‌السلام در مقابل آنها مشخص شود، باید دیدگاه و نحوه برخورد ایشان با متصوفه مورد بررسی قرار داد. باید توجه داشت که جریان انحرافی صوفیه از زمان امام صادق علیه‌السلام به صورت علنی اظهار وجود کرده اما ریشه در جریان زاهدنمایانی ریاکار دارد که در زمان ائمه قبلی با کمک خلفای اُموی برای مقابله با چهره‌ معنوی اهل‌بیت علیهم‌السلام مطرح شده بودند و امام سجاد علیه‌السلام در مقابل این زاهدنمایان قدم علم کرد و تلاش در برملا کردن چهره واقعی آنها داشت.

اهل‌بیت علیهم‌السلام با شیوه‌های مختلفی تلاش کرده‌اند، چهره واقعی آنها را به مردم نشان دهند تا مردم در دام آنها گرفتار نشوند. امام سجاد علیه‌السلام نیز با توجه به جایگاه زهدی که در جامعه داشتند، برای برملا کردن چهره زاهدان و عابدان دروغین زمان خود تلاش کرده‌اند.

مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج، نحوه مبارزه امام سجاد علیه‌السلام را با اشخاص شاخص اهل زهد آن زمان را بیان فرموده و نقل کرده است: «در یکی از سال‌ها به خاطر نباریدن باران، شهر مکه دچار خشکسالی شده بود، بعضی از عبّاد اهل بصره همچون مالک بن دنیار، ثابت بنانی، ایوب سجستانی، حبیب فارسی و… برای رفع این مشکل وارد مسجدالحرام شده و هر چه به درگاه الهی استغاثه کردند، اثری نداشت. در همین بین، جوانی خوش سیما، غمگین و محزون وارد شد و پس از طواف و زیارت کعبه الهی، خطاب به جمعیت کرد و فرمود: ای جماعت! آیا در جمع شماها کسی نیست که مورد محبّت خدای مهربان باشد؟ جمعیت گفتند: ای جوان! وظیفه ما دعا و درخواست کردن است و استجابت دعا بر عهده خداوند رحمان می‌باشد.

جوان فرمود: چنانچه یک نفر از شما محبوب پروردگار می‌بود، دعایش مستجاب می‌گردید؛ سپس به آنها اشاره کرد که از نزدیک کعبه کنار روید و آنگاه خودش نزدیک آمد و سر به سجده الهی نهاد و چنین اظهار داشت: «سَیدی بِحُبِّک لی إلاّ سَقَیتَهُمُ الْغَیثَ»؛ «ای مولا و سرورم! تو را قسم می‌دهم به آن محبّت و دوستی که نسبت به من داری، این مردم را از آب باران سیراب فرما». ناگهان باران فراوانی شروع به باریدن کرد. ثابت بنانی گوید: به او گفتم: ای جوان! از کجا دانستی که خدایت تو را دوست دارد؟ فرمود: چنانچه خداوند کریم، مرا دوست نمی‌داشت، به زیارت خانه‌اش دعوتم نمی‌کرد؛ پس چون مرا به زیارت خود پذیرفته، دوستم می‌دارد و به همین جهت وقتی دعا کردم مستجاب شد. پس از آن جوان، اشعاری را به این مضمون سرود: «هرکه پروردگار متعال را بشناسد و عارف به او باشد؛ ولی در عین حال خود را از دیگران بی‌نیاز نداند، شقی و بیچاره است. بنده خدا به غیر از تقوا و پرهیزکاری چه چیز دیگری می‌تواند برایش سودمند باشد؟ با اینکه می‌داند تمامی عزّت‌ها و سعادتمندی‌ها و خوشبختی‌ها تنها برای افراد باتقوا و پرهیزگار خواهد بود. ثابت بنانی گوید: پس از آن از اهالی مکه سؤال کردم که این جوان کیست؟ گفتند: او علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب -یعنی امام سجاد، زین العابدین– علیه‌السلام می‌باشد».[1]

طبق نقلی که جناب طبرسی بیان داشته‌اند، نکات متعددی از عملکرد عابدان و زاهدان زمان امام سجاد علیه‌السلام و نحوه عملکرد آن حضرت در مقابل آنها روشن می‌شود:

1). بصره بعد از جنگ جمل، به شهری با تفکر عثمانی[2] تبدیل شد و افرادی با تظاهر به زهد، در این شهر با این سابقه پرورش یافتند.

2). افراد زاهدنما در این شهر در مناسبت‌های مختلف، به خصوص در خشکسالی مکه می‌خواستند چهره‌ای مثبت از خود نشان دهند، تا بتوانند با این عمل، تفکر خویش را ترویج داده و گروهی با ظاهری زاهدنما و تفکری عثمانی در سطح خارج از بصره ایجاد کنند.

3). امام علیه‌السلام بعد از اینکه دعای آن جماعت اثری نبخشید، فرصت را غنیمت شمرده و تلاش کرد باطن آن‌ها را برای مردم  برملا کند تا کسی فریب ظاهر زاهدنمای آنها را نخورند و نشان داد که آنها نزد خداوند جایگاهی ندارند.

4). امام سجاد علیه‌السلام در آخر امر و برای تثبیت جایگاه معنوی خویش در بین مردم، برای باریدن باران دعا کرده و فوراً باران شروع به باریدن کرد.

در نتیجه باید گفت که امام سجاد علیه‌السلام، با نشان دادن این کرامت الهی، در مقام تثبیت جایگاه معنوی خویش و مبارزه با زاهدنمایانی بود که با تبلیغات و پشتوانه حکومت بنی‌اُمیه مطرح شده بودند.

پی‌نوشت:
[1]. طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج ، نشر مرتضى، مشهد، اول، 1403 ق، ج‏2، ص: 317.
[2]. عثمانیه اصطلاحی سیاسی و نام فرقه‌ای است که بعد از کشته شدن عثمان شکل گرفته و و معتقد بودند که عثمان مظلومانه کشته شده و امام علی علیه‌السلام با سکوت و کناره‌گیری خود، با کشندگان عثمان هم‌نوایی کرده است؛ در نتیجه امام علی (ع) نیز در جرم آنان سهیم است.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=53770

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!