به گزارش پایگاه خبری مفاز، از ابتدای ظهور بهائیت، اعمال قدرت رهبران بر اعضا به شکلهای گوناگون وجود داشت؛ اما از دوره شوقی افندی (سومین رهبر بهائیت)، نظام و تشکیلاتی منسجم باعث دوام و گسترش بهائیت شد. شوقی با بهرهگیری از تعالیم میرزاحسینعلی بهاء مبنی بر تشکیل بیتالعدل الاعظم، برای وضع قوانین و امور جاری بهائیان۴۸ به تقلید از اروپاییها به بهائیت صورت تشکیلات حزبی داد و محافل منتخب محلّی و ملّی را در شهر حیفای اسرائیل پدید آورد و در برخی کشورها، آنها را به عنوان محافل مذهبی یا حتی شرکتهای تجارتی ثبت کرد تا به صورت قانونی به تبلیغ بهائیت اقدام کند.1
بیتالعدل، مسئول امور روحانی و اداری جامعۀ بینالمللی بهایی است و تشریع در امور غیر عبادی را انجام میدهد. هر پنج سال یکبار، نُه نفر به وسیله همه اعضای محافل ملّی بهائیان جهان انتخاب میشوند و بالاترین مرجع تصمیمگیری بیتالعدل، دارالتبلیغ بینالمللی است و واحدهای دیگر، زیر نظر دارالتبلیغ انجام وظیفه میکنند. هر کشور، یک محفل ملی و هر استان، یک محفل استانی و در ادامه، محفل شهرستان، محفل بخش و محفل ده قرار میگیرد و هریک از این محفلها، چهل لُجنه (گروه) دارند.2
وجود چنین تشکیلات منسجمِ سلسلهمراتبی و منظم، تمام اطلاعات را از پایین به رأس رسانده و تصمیمات رهبران را سریع و صریح به دورترین نقاط عالم ـ حتی در یک روستا ـ منتقل خواهد کرد. پیروی از دستورات محفل ملّی، بر بهائیان آن کشور واجب است و تخلّف از آن، محرومیتهای گستردهای را در پی دارد و متخلّفان به اشدّ وجه، مجازات میشوند.3
ساختار قدرت به طور جدی و در کلیه لایههای تشکیلات بهائیت به خوبی ملاحظه میشود؛ به طوریکه هیچیک از اعضا، حق ندارد از آنچه درون تشکیلات میگذرد، بپرسد. به گفته عباس افندی (عبدالبها)، لِم و بِم،4 هیچ جایی در بهائیت ندارد. بدین منظور تمام اعضا درگیر کارهای تشکیلاتی میشوند و تمام وقت آنها در کلاسهای آموزشی، مأموریتها، ضیافتهای نوزده روزه و غیره پر میشود5در این صورت قدرت اندیشیدن درباره اعمال و اهداف تشکیلات و مسائل بهائیت، از آنها گرفته میشود.
در صورتیکه عضوی، شهامت پرسشکردن داشته باشد، با اقداماتی گشتاپوگونه به وسیله مؤسسه معارف و لُجنه صیانت (مانند حفاظت اطلاعات) روبهرو میشود. این سیستم اطلاعاتی، روابط و اعضای جدید و قدیم را به طور دقیق کنترل میکند.6
در صورتیکه عضوی مخالفت ورزد، مجازات میشود؛ به طوریکه ادامه زندگی برایش ممکن نیست. این مجازات، دو مرحله دارد: یکی طرد اداری و دیگری، طرد روحانی. در طرد اداری، فرد خاطی از تشکیلات بهائیت و فعالیتهای آن کنار گذاشته میشود و در صورت نوع و شدّت خطا، طرد روحانی میشود. در این حالت، فرد طردشده از جامعه بهائیت کنار گذاشته میشود و حتی نزدیکترین افراد (مثل پدر، مادر و فرزند و همسرِ) وی، حق گفتوگو و ارتباط با او را ندارند.7 نمونه آن، طرد روحانی یکی از بهائیان به نام صادق آشچی، به دستور شوقی افندی، به جرم سفر به اسرائیل، بدون اجازه و برنامهریزی تشکیلات است.8
یکی از بهائیان مسلمانشده در مصاحبهای که انجام داده، آورده است که عدهای از بهائیان، در دل مسلماناند و هیچ اعتقادی به بهائیت ندارند؛ ولی جرئت ابراز آن را ندارند؛ زیرا از تشکیلات بهائیت و مجازات سنگین طرد روحانی وحشت دارند و میترسند که از طرف افراد خانواده و فامیل خویش طرد شده و ادامۀ زندگی برایشان ناممکن شود.9
ادامه دارد…
ویژگیهای بهائیت به مثابه یک فرقه(1)
پی نوشت:
1. شوقی افندی، ص 42-41.
2. اسماعیل رائین، همان، ص 176.
3. زاهد غفاریهشجین و اکّار، «بهائیت و سیاست و مناسبات آن با دول خارجی». رهیافت انقلاب اسلامی، ش 14، ص 57-54.
4 چون و چرا.
5. مهناز رئوفی، سایة شوم، ج 32، ص 79 – 25.
6. علیرضا محمدی، همان، ص 177.
7. علیرضا روزبهانی بروجردی، در جستجوی حقیقت (کاوشی در فرقه بهائیت)، ص 87-86.
8. افندی شوقی، توقیعات مبارکه ( لوح قرن)، ص 41.
9. ویژه نامۀ ایام، 1386: 59