به گزارش پایگاه خبری مفاز، حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد طباطبایی؛ مدرس مؤسسه امام خمینی(ره) در نشست «پروتستانتیزم و ایجاد بحران در مرجعیت دینی» به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
در طول قرون وسطی انواع فسادها از سوی کشیشان صورت گرفته بود و طبیعتا این امر پتانسیل اعتراض بر ضد تشکیلات پاپ و سلسله مراتب روحانیت در کلیسا را فراهم کرد لذا مرجعیت دچار تزلزل شد و بعد از پروتستانتیزم، دو مسئله بسیار پررنگ شد؛ یکی شعارهایی بود که تفکر خود را در قالب آن بیان میکردند و دیگری عملکرد رهبران اولیه پروتستانتیزم بود که بسیار هوشمندانه و قوی، مرجعیت دینی را مورد هدف قرار میدائند. مهمترین مسئله درباره پروتستانتیزم، تأکید افراطی بر کتاب مقدس است که بنده معتقدم این شعار ظرفیت آن را داشت که اگر از آن سوء استفاده شود همه چیز را در مسیحیت به باد دهد و رهبران پروتستان هم نهایت استفاده را از این شعار کردند.
توجه صرف به کتاب مقدس در پروتستانتیزم
یکی از رهبران پروتستان میگوید «من معتقدم اول و آخر آئین پروتستانتیزم، همین کتاب مقدس است» لذا این شعار توانست جریان هزار ساله مسیحیت را به چالش بکشد و در نتیجه مرجعیت دینی، دیگر پایگاه مهمی به لحاظ اثباتی ندارد لذا پروتستانهایی همانند مارتین لوتر و کالون به راحتی توانستند جایگاه آنان را متزلزل کنند. لذا کالون میگوید «من فقط نهادهای بشری را میپذیرم که از کتاب مقدس بیرون آمده باشد» این شعارها بسیار هوشمندانه انتخاب شده بود در حالیکه آنان میتوانستند ساختارهای دیگری را مورد هجمه قرار دهند.
لازم به ذکر است که پروتستانتیزم جریان اعتراض را تبدیل به یک جریان مردمی و عمومی کرد و از این جهت موفق شد؛ نه اینکه لزوما نقدهای آنها عالمانه بوده باشد چراکه بیشتر نقد آنها به پاپ و فسادهای او بود و وقتی برخی افراد به لوتر گفتند بیائید پاپ را عوض کنیم اما آنها میگفتند باید اساساً اندیشه پاپ کنار برود نه صرفاً شخص او. به عقیده من، در چنین شرایطی، نه پاپ و نه اسقفها حق ندارند به یک مسیحی دستور بدهند و مشخص است که مردم هم از چنین چیزی حمایت میکنند. از سوی دیگر تمسک کردن به تمسخر و اهانت به دستگاه کلیسا یکی دیگر از شگردهای آنان برای از بین بردن تقدس ظاهری مرجعیت دینی بود.
نحوه ایجاد بحران در مرجعیت دینی
کار به جایی میرسد که ناسزاگویی و پرخاشگری از خصوصیات روشنفکرمأبانه مبارزان پروتستان بوده است. لذا ایجاد بحران در مرجعیت دینی، ماحصل این وقایعی است که رخ داد و پروتستانها پاپ را پائین کشیدند تا ظاهرا کتاب مقدس جای او را بگیرد اما این به معنای تغییر در ظاهر مرجعیت نبود بلکه تغییر در ماهیت مرجعیت بود و شخصی که مرجعیت داشت، تبدیل به کتابی شد که نه زبان گفتن دارد و نه میتواند بگوید در اختلافات، فلان کار را انجام دهید لذا با این ترفند که مرجعیت را عوض نمیکنیم، بحران مرجعیت را کلید زدند چراکه ناخودآگاه جامعه با این سؤال مواجه شد که اکنون چه کسی قرار است این کتاب را تفسیر کند که در نهایت جواب این شد که هر کسی باید خودش به کتاب مقدس مراجعه و جواب سوالاتش را بگیرد.
بعد از تضعیف کاتولیکها، مردم دیدند کتاب مقدس نمیتواند اِعمال مرجعیت کند بلکه لازم بود کسی مقصود اصلی در اندیشههای دینی را بیان کند بنابراین هر کسی به اظهار نظر درباره مسائل دینی میپرداخت و نتیجه آن هم هرج و مرجی شد که خود پروتستانیسم نتوانست جلوی آن را بگیرد. اندک اندک با شکلگیری جریانی که در سده شانزدهم بر ضد کلیسا شروع و منجر به تضعیف مرجعیت دینی شد، در سده هجدهم کار به ضدیت با مسیح کشید و در سده بیستم ضدیت با خدا را شاهد هستیم. به همین علت است که بنده نگاهی منفی به پروتستانتیزم دارم.
اهمیت بیان شیوه جمعآوری اطلاعات
همچنین حجتالاسلام والمسلمین یاسر ابوزاده؛ مدرس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
لازم است ابتدا برخی نکات ویرایشی درباره مقاله بیان کنم. در کلید واژهها از تعبیر پروتستانتیزم اسلامی استفاده شده که به نظرم، این کلیدواژه نیست چون در همه متن یکی دو بار استفاده شده است و از کلمات پرتکرار متن نیست. به نظرم تعبیر پروتستانتیزم و نهضت اصلاح دینی، عملا یک تعبیر هستند لذا میتوانستید از کلمات دیگر به عنوان کلیدواژه استفاده کنید. همچنین در یکی از صفحات، تعبیری با عنوان «به سبب مهمانیهای شام مرگبارش» آمده که شاید تعبیری دقیق نباشد. همچنین در مقاله از تعبیرِ موزیک استفاده شده که تعبیری علمی نیست.
در مقدمه باید شیوه جمعآوری اطلاعات بیان شده و مشخص شود که این شیوه کتابخانهای است یا میدانی و… همچنین پیشینه و سوال اصلی تحقیق ذکر نشده است. بنده معتقدم متنهای مختلفی بر قلم نویسنده این مقاله تأثیر گذاشته و در بسیاری از موارد، متن یکدست نیست و تحت تأثیر کتب مختلفی قرار گرفته است. مثلاً در جایی از تعبیر کاردینالِ دانشمند استفاده شده که مشخص نیست منظور از این دانشمند کیست؟ در فهرست منابع انگلیسی هم مشاهده کردم که محل نشر برخی منافع ذکر شده و محل نشر برخی دیگر بیان نشده است. در ترجمه متن لوتر، تعبیر هدیه الوهی استفاده شده اما تعبیر درستتر، عطیه است که لازم بود در متن ذکر شود. در برخی از صفحات نیز نحوه استناددهی دارای اشکال است و مشخص نشده که کجاها از متن مقدس گرفته شده است لذا اگر چنین نکاتی در داخل گیومه میآمد بهتر بود.
لزوم ارائه تعریف جامع از مرجعیت دینی
نکته دیگر اینکه قرار بود مرجعیت دینی بررسی شود اما در این متن، تعریفی از مرجعیت دینی و حدود و ثغور و جنبههای مختلف آن بیان نشده است. اگر مرجعیت دینی از نظر شما فقط شخص پاپ است پس باید چند صفحه از این مقاله را حذف کرد چون عملا به این موضوع نپرداخته است. در ضمن بنده گمان نمیکنم که منظور از مرجعیت دینی صرفاً یک شخص باشد بلکه این موضوع به خود کلیسای کاتولیک برمیگردد. لذا اگر حدود و ثغور مشخص میشد متنی پربارتر فراهم میشد.
نکته دیگر درباره تأثیر مسئله پروتستانتیزم بر اندیشمندان مسلمان است که به صورت خلاصه به آن پرداخته شده است اما اگر به این بحث پرداخته میشد بسیار بهتر بود و تبدیل به یک اثر فاخر پژوهشی میشد. همچنین در مقاله، به فسادهای اخلاقی، مالی، اداری و انتسابات اشاره شده اما به عنوان تیتر جدا نیامده بلکه فساد اداری در ذیل فساد اخلاقی مورد اشاره قرار گرفته است در حالی که این مسئله ربطی به فساد اخلاقی ندارد. نکته مهمی که جا داشت دقیقتر به آن اشاره میکردید این بود که مشخص میکردید نقد شما به پروتستانتیزم در کجا بیان شده است؟ اگر این تحلیل و بررسی به صورت مشخصتری صورت میگرفت بهتر بود. انتظار میرود در هر مقالهای یک جمعبندی از هر بخشی از آن صورت بگیرد که به نظر میرسد چنین کاری در این مقاله صورت نگرفته است.