3

درآمدی بر آینده نگری در ادیان

  • کد خبر : 34976
  • ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۵
درآمدی بر آینده نگری در ادیان
ویژگی مهم آینده‌نگری ادیان این است که پیشگویی‌های پیامبران الهی توانسته‌اند آرمان‌خواهی نهفته انسانی را، به یک رویکرد فراگیر در جوامع بشری تبدیل نمایند؛ زیرا آثار رویکرد جوامع به سمت ایده نجات گرایانه ادیان الهی، فراگیر و همه جانبه می‌باشد.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، در رابطه با چگونگی و نوع نگاه به آینده، دو نگرش کلی همواره وجود داشته است؛ در یک نگاه‌‌، آینده بشر تاریك و ظلمانی تلقی گردیده و هیچ فرجام امید بخشی برای آینده بشر، قابل تصور نمی‌باشد. نگاه دوم، نگرش مثبت و سازنده‌ای است که آینده بشر را مثبت و سرشار از امید ارزیابی كرده و به چشم‌‌انداز روشن و آفتابی که در انتظار تاریخ بشر است، چشم دوخته‌ است. این دیدگاه، نگرش غالب و در حال فراگیر شدن است. گرچه ممکن است دیدگاه سومی نیز فرض شود و کسانی باشند که زمان آینده را در زمان حال خلاصه و توجه مردم را از فراسو به هم اكنون معطوف نمایند، اما حقیقت این است که این گروه نیز نمی‌توانند از آینده به طور کلی چشم ببندند، بلکه آنان نیز زمان حال را می‌باید با نیم نگاهی به آینده سامان دهند. از این لحاظ باید گفت: آینده‌نگری و نگاه مثبت به آینده، یک امر فراگیر و همگانی است.

استاد شهید مرتضی مطهری این دو نوع نگاه را نسبت به آینده، ناشی از تفاوت در نوع جهان‌بینی افراد می‌داند، وی می‌گوید: «نگرش مثبت، نگرشی است كه غالب معتقدان به ماورا و خدا و نیز اكثر پیروان ادیان ـ اعم از آسمانی و غیر آسمانی ـ بدان باور داشته و نشاط و بالندگی فردی و اجتماعی خویش را در آن جست‌و‌جو می‌كنند؛ نگرش مثبت به آینده هم در ساخت و ساز انسان و جوامع انسانی نقش مهمی داشته و هم در معنا بخشیدن و هدفمند كردن زندگی انسان‌ها، نقش تأثیرگذاری خواهد داشت.

چه این‌که نگرش منفی، غالباً از آن كسانی است كه به ماوراء اعتقاد ندارند و جهان و جهانیان و ارتباط میان آن‌‌ها را مادی محض می‌پندارند. به تعبیر دیگر، اینان دیدگاه ماتریالیستی دارند؛ از این‌رو بعضی فیلسوفان به جهان و به انسان، هر دو بدبین هستند؛ جهان را در مجموع خود، یك امر نبایستی، یك شیء نامطلوب و انسان را هم در میان مخلوقات این عالم، یك موجود شرور و یك موجودی كه اسیر یك سلسله غرایز پست و پلید است و از وجود این موجود، در واقع جز شر چیزی برنمی‌خیزد، می‌دانند. آنان معتقد هستند، جهان شر است و انسان هم شرورترین موجودات».1

نقش ادیان در شکوفایی اندیشه آینده نگر

نکته مهم در رابطه با سیر تاریخی اندیشه فرجام شناسی، توجه به نقش اساسی و بی‌بدیل ادیان الهی در شفاف سازی دورنمای آینده از یک‌سو و توسعه و شکوفایی نگاه مثبت به آینده از سوی دیگر است. زیرا گرچه اندیشه‌ فرجام‌‌خواهی و آینده‌‌نگری، دارای ریشه‌‌های فطری و انسانی و سابقه کهن تاریخی است، اما این بحث در حوزه گفتمان بشری، قبل از هر چیز، ره‌ آورد گفتمان دینی بوده و منادیان اصلی آن، پیامبران الهی و کتب آسمانی می‌باشند.

ویژگی مهم آینده‌نگری ادیان این است که پیشگویی‌های پیامبران الهی توانسته‌اند آرمان‌خواهی نهفته انسانی را، به یک رویکرد فراگیر در جوامع بشری تبدیل نمایند؛ زیرا آثار رویکرد جوامع به سمت ایده نجات گرایانه ادیان الهی، فراگیر و همه جانبه می‌باشد.

اصل نجات تنها در توان خداوند متعال است؛ نجات او، رحمت عامه است و لطف و عنایت او در همه حال، بندگان را شامل می‌شود و آنها را از انواع خطرها، وسوسه‌های فكری و روحی و القائات شیاطین در امان می‌دارد. برای همین هدف اساسی، خداوند متعال، پیامبرانش را برای نجات بشر از ظلمت‌ها، گمراهی‌ها و تباهی‌ها فرستاده است. پس نجات، گستره وسیعی از حیات آدمی ـ از بدو خلقت و حیات فكری و مادی او گرفته، تا حیات دینی و معنوی و اخرویش ـ را شامل می‌شود.2

از این نظر، موضوع فرجام‌نگری و توجه به فردای تاریخ را، می‌باید ره‌آورد تعلیمات ادیان آسمانی و انبیای الهی دانست که همواره نگاه بشریت را به سوی آینده روشن و بهجت‌آوری، معطوف نموده و فرا‌رسیدن چنین دوران ایده‌آلی را برای فردای تاریخ بشر، بشارت داده‌‌اند. به همین جهت این نگرش در میان پیروان ادیان و کسانی که دارای جهان‌بینی توحیدی هستند، نمود بیشتری دارد؛ زیرا مكاتب الهی، از آن جا كه جهان را دارای خالق حكیم، دانا و توانا می‌دانند و تدبیر جهان را بر اساس اراده حق تعالی توجیه می‌كنند، آینده و فرجام بشریت را روشن ارزیابی كرده‌اند.

به هر میزانی که جوامع بشری از آموزه‌های دینی تأثیر پذیر بوده‌اند، در میان آنان امید به آینده رسوخ بیشتری داشته است. متفکر شهید استاد مطهری در این مورد که گسترش رویکرد دین گرایانه، جامعه را در نهایت به سمت پذیرش ایده حکومت عدل جهانی، نزدیک‌تر خواهد نمود، می نویسد: «در طول تاریخ گذشته و آینده، نبردهاى انسان تدریجاً بیشتر جنبه ایدئولوژیك پیدا كرده و می‌‏كند و انسان تدریجاً از لحاظ ارزش‌هاى انسانی به مراحل كمال خود، یعنی به مرحله انسان ایده‏آل و جامعه ایده‏آل نزدیك‌تر می‌‏شود، تا آن‌جا كه در نهایت امر، حكومت عدالت، یعنی حكومت كامل ارزش‌هاى انسانی- كه در تعبیرات اسلامی از آن به حكومت مهدى(عج) تعبیر شده است- مستقر خواهد شد و از حكومت نیروهاى باطل، حیوان مآبانه، خودخواهانه و خودگرایانه اثرى نخواهد بود».3 بنا‌براین اهمیت و تأثیرگذاری آینده نگری و پیشگویی‌های ادیان بدان جهت است که برپایه آموزه‌های یقین‌آور وحیانی و اخبار غیبی پیامبران الهی و كتب آسمانی، از آینده گزارش می‌دهد.

مشترکات ادیان ابراهیمی

درآموزه‌های ادیان ابراهیمی، نقاط اشتراک مهمی وجود دارد که شالوده اصلی نگرش این ادیان بر این وجوه مشترک، استوار است. با نگاه درون‌دینی به آموزه‌های آینده‌نگر ادیان ابراهیمی، مشاهده می‌شود که الگوی غالب بر پیشگویی فرجام شناسانه هرکدام از این ادیان بزرگ، پیش‌ بینی‌جهانی‌شدن و غلبه بر سایر ادیان است. این آموزه مخصوصاً در آینده‌نگری اسلامی، بیش از سایر ادیان، مورد تأکید واقع شده است.

مهم‌ترین اصول مشترک در آموزه‌های دینی ادیان ابراهیمی که به‌طور آشکار و پررنگ مشاهده می‌شود، عبارت‌اند از:
الف) اعتقاد به پیروزی حتمی حق بر باطل و حاکمیت پاکان در آینده.
ب) محوریت رهبر الهی وآسمانی دراین تقابل(منجی موعود).
ج) تأکید بر ماهیت دینی نظام آینده (غلبه جهانی دین).
این محورها را، می‌توان جزء مهم‌ترین اصول مشترک میان آینده نگری ادیان ابراهیمی، به شمار آورد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* . کارشناس و پژوهشگر مباحث مهدویت.
. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج15، ص999.
2 . مطهری، مرتضی، تكامل اجتماعی انسان، ص352.
3 . مطهرى، مرتضی، مجموعه‏ آثار، ج‏24، ص 427.

قنبرعلی صمدی ـ دوماهنامه امان شماره 27

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=34976

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.