به گزارش پایگاه خبری مفاز، آیتالله محمدجواد طبسی، استاد حوزه علمیه، شامگاه ۱۴ مهرماه در نشست علمی «پاسخ به شبهاتی پیرامون امام رضا(ع)» با بیان اینکه یکی از القاب امام رضا(ع)؛ عالم آل محمد است، گفت: این لقبی است که پدرشان امام کاظم(ع) به ایشان دادند؛ فرمودند از او معالم دین را سؤال و فرمایشاتش را عمل کنید؛ امام صادق(ع) هم چنین چیزی را فرمودند. برخی میگویند این لقب بعدا به امام عطا شد ولی اینطور نیست بلکه در هنگام تولد این لقب داده شده بود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا قتل امام رضا(ع) توسط مامون صورت گرفته است یا خیر؟ و سندی وجود دارد؟ افزود: اسناد زیادی در این مسئله وجود دارد؛ در مورد اینکه امام حسین(ع) هم توسط یزید کشته شده این تردید را ایجاد میکنند؛ امام حسین(ع) در کربلا و یزید در شام بود ولی جریان امام رضا(ع) و مامون اینطور نیست، زیرا خودش امام رضا(ع) را فراخوان کرد و ولیعهد قرار داد و نزدیک امام بود.
وی افزود: شیخ عباس قمی نقل کرده است که مامون مستقیما دستور قتل امام(ع) را داد. یکی از معتمدین مامون نقل کرده که یک شب خلیفه دنبال من فرستاد در حالی که ۳۰ نفر از غلامان خود را آماده کرده بود. مامون از همه قول زبانی و تعهد گرفت هر چه را میگویم انجام دهید، گفت ۳۰ نفر با شمشیر سراغ امام رضا(ع) بروید و او را شهید کنید و وقتی او را از بین بردید شمشیرها را پاک کنید و برگردید؛ اینها سراغ امام(ع) رفتند در حالی که در محراب بود؛ امام چیزی زیرلب فرمودند که نشان میداد امام از نیتشان با خبر است و حرزی به تن داشت که شمشیرها اثر نکرد، البته اینها فکر کرده بودند حرز است.
شواهدی بر قصد مامون برای شهادت امام رضا(ع)
طبسی بیان کرد: اسناد فراوانی مبنی بر تهدید مامون نسبت به امام(ع) داریم، البته شیخ مفید خوشبین بوده و گفته است که غیر از امام علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و موسی بن جعفر(ع) که به شهادت رسیدند، بعید نیست امام رضا(ع) هم شهید شده باشند ولی مامون از ابتدا قصد داشت امام(ع) را از میان بردارد. او انگور یا انارهایی را مسموم کرده و امام(ع) را مجبور کردند تا بخورند، امام(ع) امتناع فرمودند ولی او گفت هیچ راهی جز اینکه از اینها بخوری وجود ندارد. نقل شده که امام(ع) سه نوبت فرمودند که مرا معاف کن تا برخی تصور نکنند ایشان خود را به هلاکت انداخته است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: مامون خودش ابتدا چند دانه انگور و یا انار را که مسموم نبود خورد و بعد به امام(ع) اصرار کرد؛ امام(ع) اگر بیش از این مقاومت میکرد تبعات دیگری رخ میداد و از جمله اینکه در صورت درگیری گفته میشد امام قصد داشت مامون را بکشد و خودش جانشین شود. امام(ع) یقینا علم به شهادتشان داشتند و پیشگوییها دال بر این مسئله است. وقتی ضحاک از طرف مامون مامور شد تا امام را از مدینه به مرو ببرد امام(ع) برای وداع به مقبره رسولالله(ص) رفتند و چند بار وداع کردند در حالی که بیتابی داشتند و وقتی از ایشان علت را جویا شدند فرمودند این سفر آخر من است. همچنین وقتی خواستند از اقوام خداحافظی کنند فرمودند این مسافرت آخر من است و قدری بر من گریه کنید و اهل بیت(ع) گریه مفصلی کردند.
طبسی اضافه کرد: در عیون اخبارالرضا(ع) روایات متعددی مبنی بر تهدیدات مامون نسبت به امام(ع) وجود دارد؛ مامون قسم خورده بود که اگر بر امین پیروز شود خلافت را به اهلش یعنی امام رضا(ع) بسپارد ولی در عمل به جای آن، به تهدید و قتل امام(ع) رو آورد. امام نه خلافت را پذیرفتند و نه تمایلی به ولایتعهدی داشتند ولی در پذیرش آن هم امام(ع) را مجبور کردند زیرا قصد داشت تا امام(ع) را از چشم مردم بیندازد نه اینکه بخواهد شخصیت ایشان را بالا ببرد؛ مامون، نماز امام رضا(ع) و برخی جلسات را بهم ریخت تا اقبال مردم به ایشان کم شود.
طبسی تصریح کرد: ائمه(ع) علم به آینده خود دارند مثلا امام حسین(ع) هم میدانستند شهید میشوند، ولی مامور به تکلیف هستند. امام رضا(ع) حتی محل دفنشان را مشخص کرده بودند. البته شیخ صدوق و مرحوم شهید مطهری، گفتهاند که از ابتدا مامون قصد کشتن امام(ع) را نداشت ولی بعدا تصمیم به این موضوع گرفت. شهید مطهری مامون را شیعه امامکش میداند ولی وجه شیعه بودن او چیست؟ کسی که اینقدر مشکل و مانع بر سر راه امام(ع) ایجاد میکند آیا میتواند شیعه باشد؟ از این دست شیعیان در طول تاریخ زیاد بودهاند و نمونه امروزی آنها شیعه انگلیسی است.