4

مراتب صوفی؛ بهانه ای برای شریعت گریزی

  • کد خبر : 52041
  • ۲۳ تیر ۱۴۰۲ - ۸:۱۰
مراتب صوفی؛ بهانه ای برای شریعت گریزی
فرقه های صوفیه بین شریعت و طریقت و حقیقت مراتبی را خلق کرده و از این رهگذر بهانه ای برای شریعت گریزی یافته اند. البته تسامح در احکام عملی و شرعی اسلام، وجه مشترک همه مکاتب صوفیه بوده است.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، پایبندی به فقه و شریعت اسلامی محور و میزان سنجش اعمال عبادی یک شیعه است و عرفان شیعی از رهگذر بندگی و عبودیت در چارچوب شریعت شکل گرفته و همه اعمال سالک بر طبق موازین شریعت اسلامی پذیرفته میشود بطوریکه عمل به شریعت در همه مراحل سلوک لازم و قطعی بوده و سالک هرگز از آن بی نیاز نمی گردد.

این حقیقت چنان واضح است که حتی ابونصر سراج طوسی در این باره چنین میگوید «فقها با مخالفان دین و گمراهان به صورتی مستدل و معقول سخن گفتهاند و برهانهای روشن آورده اند و به متن قرآن و نص حدیث چنگ آختهاند و اوامر و نواهی و واجب و حرام و مستحب و مکروه را بیان کردهاند مذهب عارفان نیز باید چنین باشد که حتی به انجام مکروهات نیز دست نیازند. آنان پس از انجام واجبات و مستحبات، و ترک محرمات و مکروهات، حتی باید از کردارهای بی فایده نیز اجتناب نمایند.1

امام علی در خصوص در هم تنیدگی عرفان و شریعت می فرماید: «أَلَا وَإِنَّ شَرَائِعَ الدِّینِ وَاحِدَةٌ وَ سُبُلَهُ قَاصِدَةٌ مَنْ أَخَذَ بِهَا لَحِقَ وَغَیْمَ وَمَنْ وَقَفَ عَنْهَا ضَلَّ وَ نَدِمَ: بدانید، که راههای دین (شریعت) همه یک راه است راهی هموار و مستقیم. هر که قدم در آن نهد به مقصد رسد و غنیمت برد و هر که بدان راه نرود گمراه شود و پشیمانی برد.2

فرقه های صوفیه بین شریعت و طریقت و حقیقت مراتبی را خلق کرده و از این رهگذر بهانه ای برای شریعت گریزی یافته اند. البته تسامح در احکام عملی و شرعی اسلام، وجه مشترک همه مکاتب صوفیه بوده و مریدان خود را با گذر از مرحله شریعت، از پایبندی به احکام شرعی بی نیاز نموده و با گذر از  مرحله طریقت آنان را بی نیاز از مراقبه دانسته و در نهایت با ورود به مرتبه حقیقت فعل و قول آنان را میزان و ملاک دین معرفی می کنند.

جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی نیز بر این باور بوده و میگوید: این مجلد پنجم است از دفترهای مثنوی و تبیان معنوی در بیان آن که شریعت همچو شمع است ره می نماید و بی آن که شمع به دست آوری راه رفته نشود و چون در ره آمدی آن رفتن تو طریقت است و چون رسیدی به مقصود آن حقیقت است و جهت این گفته اند که لَو ظَهَرَتِ الحَقائق بَطَلَتِ الشَّرائِعُ همچنان که مس زر شود و یا خود از اصل زر بود او را نه علم کیمیا حاجت است که آن شریعت است و نه خود را در کیمیا مالیدن که آن طریقت است چنان که گفته اند طَلَبُ الدَّلیلِ بَعْدَ الوُصُولِ إلى المدلُولِ قَبیح و تَرَکَ الدَّلِیلِ قَبْلَ الوصول إلى المدْلُولِ مَذْمُومٌ، حاصل آن که شریعت همچون علم کیمیا آموختن است از استاد یا

از کتاب و طریقت استعمال کردن داروها و مس را در کیمیا مالیدن است و حقیقت زر شدن مس کیمیا دانان به علم کیمیا شادند که ما علم این میدانیم و عمل کنندگان به عمل کیمیا شادند که ما چنین کارها میکنیم و حقیقت یافتگان به حقیقت شادند که ما زر شدیم و از علم و عمل کیمیا آزاد شدیم!».3

البته باید توجه داشت که این جماعت با ارائه این سه مرحله به دنبال یک هدف عمده هستند و آن اینکه خود را برتر از فقهای شیعه نشان دهند بدینگونه که فقها را حافظان مرحله پوسته و لاشه بی ارزش در دین وخود را حافظان مرحله مغز و حقیقت معرفی کنند.

در طول تاریخ نیز اغلب رویکردهای ماده گرایی، به همراه اصیل دانستن لذت مداری ظهور یافته و لازمه اصیل دانستن لذت در حوزه مدرنیسم کنار گذاشتن هر ضابطه و قانونی است که آزادی و لذت مادی انسان را محدود می کند در چنین نگاهی مهمترین چیزی که می تواند انسان را با راه بندهای گوناگون به کنترل خود درآورده و از برخی لذائذ دنیوی محروم نماید، شریعت باوری و التزام به بایدها و نبایدهای آن میباشد از این رو رویکرد مادی در فرقه های عرفان نما منجر به کنار راندن شریعت از مدار دین شده است.

به عنوان نمونه اشو در کتاب آواز سکوت گفته است: «این کلمه را به یاد داشته باشید در شریعت شما بیچاره می مانید چون در کنار یک پیکر بی جان قرار میگیرید»4

همچنین پائولو کوئیلیو در کتاب اعترافات یک سالک در جواب سوال «مذهب یعنی چه؟ میگوید: «من آن را نحوه گروهی پرستش میدانم آدم میتواند بودا الله یا خدای مسیح را پرستش کند. فرقی نمی.کند برای من مذهب یعنی این و نه مجموعه ای از قراردادها و دستوراتی که به دیگران تحمیل شود».5

سید مرتضی رازی موضع خود در قبال این تفکر را چنین ابراز کرده است: «صوفیان میگویند که ما واصلیم به حق و نماز و روزه وزکات و حج و احکام دیگر مقرر شده که سالک بدان مشغول شود و تهذیب اخلاق کند و او را معرفت حاصل گردد یعنی به حق رسد و چون واصل شد تکلیف از وی برخاست و هیچ از شرایع دین بر او واجب نیست هرچه او کند نیکو کند6 همچنین علامه حلی در کتاب کشف الحق و نهج الصدق گفته است: «من جماعتی از صوفیه را در حرم امام حسین مشاهده کردم که به هنگام اقامه نماز مغرب و عشاء، یکی از آنان نماز به جا نیاورد سؤال کردم که علت ترک نماز آن شخص چه بود؟ یک نفر از آن جماعت در جواب گفت آن شخص چه حاجت به نماز دارد در حالی که واصل شده است.7

آقای مروجی به تبعیت از متصوفه و عرفانهای کاذب این باور انحرافی را چنین تبیین کرده است طهارت انسان چند مرحله دارد؛ تطهیر ظاهری که با علم به شریعت حاصل می شود سپس تطهیر نفس و حذف رذائل و جذب فضائل که طریقت است و بعد از آن تطهیر قلب و رسیدن به وادی حقیقت است.

در جایی دیگر گفته است: «وقتی به حقیقت رسیدی، ترک شریعت می شود. مثلا وقتی سفینه از زمین کنده شد و به جو رسید باید موتورش را خاموش کرد وگرنه همینجور ادامه میدهد و کار خراب میشود. پس باید در این مرحله سرعت را کم کنی و متوجه امور دنیایی شوی. مانند پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم که سرعت گیرایشان عایشه بود و گاهی خودش را متوجه ایشان میکرد تا سرعتش کم شود!». همچنین می گوید در پایان راه ما دیگر با شرع پیش نمی رویم چرا که شرع و آنچه در شرع و در رساله های مراجع آمده است برای این جمع نیست بلکه برای کسانی است که در سطح پایین تر قرار دارند و از حقایق و معادن معرفت دور هستند». این درحالی است که سیدحیدر آملی میگوید: «شریعت آن است که تو را به امر الهی بر پا دارد طریقت آن است که تو به امر الهی به پا خیزی و حقیقت آن است که تو به حق قیام کنی و یا شریعت یعنی حق را عبادت کنی و طریقت یعنی او را حاضر بدانی و حقیقت یعنی او را مشاهده نمایی 8 و در ادامه این عبارت را می آورد.

بدان که شریعت و طریقت و حقیقت اگرچه بر حسب حقیقت یکی هستند اما حقیقت از طریقت و طریقت از شریعت اعلی تر است.

همچنین است اهل هر یک از اینها زیرا شریعت مرتبه ابتدایی یا اولیه است و طریقت مرتبه وسط است و همچنان که بدایت است که تمامی مراتب سه گانه، شریعت طریقت و حقیقت را طی کرده و به مرتبه نهایی رسیده است. 9

همچنین مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی آورده است مخفی نماند بر برادران دینی که به جز التزام به شرع شریف در تمام حرکات و سکنات و تکلمات و لحظات و غیرها راهی به قرب حضرت ملک الملوک جل جلاله نیست و به خرافات ذوقیه – اگرچه ذوق در غیر این مقام خوب است کما هو دأب الجهال و الصوفیه خذلهم الله راه رفتن به این طریق) لایوجب الا بعداً حتی شخص هرگاه ملتزم بر نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد اگر ایمان به عصمت ائمه اطهار آورده باشد باید بفهمد که از حضرت احدیت دور خواهد شد و هکذا در کیفیت ذکر بغیر ما ورد عن السادة المعصومین» 10

نکته قابل توجه اینکه در منزل آقای مروجی 11 دو اتاق به نام اتاق «شریعت» و «اتاق حقیقت» وجود دارد اتاق شریعت مخصوص جلسات خصوصی است و اتاق حقیقت اتاقی است برای انجام اموراتی که با شریعت همخوانی ندارد.

برگرفته شده از مقاله مروج انحراف (علی عرفانی)
پی نوشت:
۱. ابونصر سراج طوسی، اللمع فی التصوف، ص۷۰.
2. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰
3. دیباچه دفتر پنجم مثنوی
4. اشو، آواز سکوت، ص ۷۹
5. پائولو کوئلیو اعترافات یک سالک، ص ۳۳
6. رازی، تبصرة العوام، ص ۴۹
7. حلی، کشف الحق و نهج الصدق، ص ۵۸
8. سید حیدر أسرار الشریعة وأطوار الطریقة و أنوار الحقیقة،ص8
9. همان، ص۳۱.
10. بهاری همدانی کتاب تذکرة المتقین، ص ۱۷۷
11. حمیدرضا مروجی از جمله کسانی است که با برگزاری کلاس‌هایی تحت عنوان «عرفان و اخلاق» آموزه‌های انحرافی فرقه ضاله صوفیه را ترویج می‌دهد.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=52041

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!