1

تحریف صوفیانه در انتهای دعای عرفه

  • کد خبر : 52455
  • ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۱
تحریف صوفیانه در انتهای دعای عرفه
عبارات ذیل دعای عرفه که با إِلٰهِى أَنَا الْفَقِیرُ فِى غِناىَ آغاز می‌شود؛ طبق دلائلی که علامه مجلسی در بحار نقل می‌نماید؛ از فقرات الحاقی است که به دعای عرفه اضافه شده است. طبق کلام دکتر همایی، این فقرات ذیل دعا از ابن عطاءالله اسکندرانی شاذلی صوفی قرن هفتم می‌باشد.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، متصوفه برای اینکه اعتقادات انحرافی خویش را در جامعه شیعی رواج و تثبیت نمایند، تلاش نموده‌اند برای اعتقادات انحرافی خویش از متون دینی، شواهدی پیدا نمایند؛ یکی از این اعتقادات که بین متصوفه از اهمیت بسیاری برخودار است؛ بحث وحدت وجود است.

متصوفه برای اثبات دیدگاه خویش در مورد وحدت وجود، به بعضی از آیات و روایات استشهاد نموده‌اند و یکی از دلائلی که آورده‌اند، عبارت: «کَیفَ یُستَدَلُّ عَلَیکَ بِمَا هُوَ فِی وُجُودِهِ مُفتَقِرٌ إِلَیکَ أَ یَکُونُ لِغَیرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ المُظهِرَ لَکَ»؛[1] «چگـونـه استدلال شود بر وجود تو به چيزى كه خود آن موجود، در هستی‌اش نيازمند بـه تـو است. و آيـا اساساً براى ما سواى تو (غیر تو) ظهورى هست كه در تو نباشد تا آن وسيله ظهور تو گردد؟»

این عبارات در ذیل دعای عرفه نقل شده است؛ پس ابتدا برای ارزیابی این دلیل، باید بررسی شود که عباراتی که ذیل دعای عرفه نقل شده، از امام حسین علیه‌السلام صادر شده است یا خیر؟

قرائنی وجود دارد که ثابت می‌نماید؛ عباراتی که ذیل دعای عرفه نقل شده، از امام حسین علیه‌السلام نمی‌باشد؛ یکی از این قرائن، این می‌باشد که این فقرات، در منابع اولیه‌ای این دعا نقل نشده است. مصباح الزائر، قدیمی‌ترین منبعی است که دعای عرفه را نقل نموده و منابعی دیگر همچون بلدالأمین کفعمی، از آن [مصباح] نقل می‌نمایند؛ منابع متأخر همچون بحارالانوار، نیز این دعا را از دو کتاب دعایی ذکر شده نقل می‌نماید و در منابع ذکر شده، این فقرات به عنوان ادامه دعای عرفه نقل نشده است.

علامه مجلسی رحمه‌الله در بحارالانوار، در مورد دعای عرفه و عبارت: «إِلهِی أَنَا الفَقِیرُ فِی غِنایَ…»،«خدايا! من در حال بى نيازى نيازمندم» در منابع دعایی می‌نویسد: «أقول قد أورد الکفعمی رحمه‌الله أیضاً هذا الدعاء فی البلد الأمین و ابن طاوس فی مصباح الزائر، کما سبق ذکرهما و لکن لیس فی آخره فیهما بقدر ورق تقریباً و هو من قوله: إِلهِی أَنَا الفَقِیرُ فِی غِنایَ…» إلی آخر هذا الدعاء. کذا لم یوجد هذه الورقة فی بعض النسخ العتیقة من الإقبال أیضاً»؛[2] «می‌گویم: به تحقیق کفعمی این دعا را در کتاب بلدالامین و سید بن طاوس در کتاب مصباح‌الزائر آورده‌اند و در آخر این دعا از عبارت إِلهِی أَنَا الفَقِیرُ فِی غِنایَ…تا آخر به اندازه یک برگ نیامده است. همچنین این قسمت آخر در بعضی ازنسخه‌های کتاب اقبال وجود ندارد.» طبق نظر علامه مجلسی‌ رحمه‌الله، از حیث کتاب‌شناسی نمی‌توان این عبارات را از امام حسین علیه‌السلام دانست؛ پس نمی‌توان از این عبارات بر مباحث عرفانی استدلال نمود.

قرائنی همچون عدم سازگاری عبارات این قسمت دعا، با ادعیه صادره از معصومین علیهم‌السلام و هماهنگی مضامین این دعا با کلام صوفیه وجود دارد که این احتمال را تقویت می‌نماید که این فقرات از امام حسین علیه‌السلام صادر نشده است.

جلال الدین همایی در توضیح «إِلهِی أَنَا الفَقِیرُ فِی غِنایَ فَکَیفَ لا أَکُونُ…» می‌نویسد: «اقتباس است از دعای روز عرفه، منسوب به حضرت امام سید‌الشهدا علیه‌السلام که در روایت آن، از این جهت اختلاف است که کفعمی در بلدالامین و مجلسی در زادالمعاد این فقرات را جزو آن دعا نیاورده‌اند. اما سیدبن طاووس رضی الدین علی بن موسی متوفّای ذی القعده 664 ﻫ. ق. در اقبال آورده است. نکته‌ مهم تازه‌ای که شاید نخستین‌بار از این حقیر می‌شنوید، این است که تمام این فقرات را عیناً و بی‌کم و زیاد در نسخه قدیم کتاب «الحکم العطائیه» دیده‌ام، شامل دعوات و مقامات عرفانی ابن عطاءالله اسکندرانی شاذلی تاج‌الدین ابوالفضل احمدبن محمدصوفی، عارف معروف سده هفتم هجری که وفات او را در 709 ﻫ. ق. نوشته‌اند و مسلّم دارم که در این‌باره تخلیطی (درهم کردن، مخلوط کردن) شده، اما تفضیلش از عهده این حواشی خارج است، والله العالم.»[3]

در نتیجه باید گفت عبارات ذیل دعای عرفه، در نسخه کتاب اقبال الاعمال و مصباح‌الزائر سید بن طاووس رحمه‌الله، وجود نداشته است و با توجه به دیدگاه حدیث‌شناس متبحر، علامه مجلسی رحمه‌الله و بیان دکتر همایی و دیگر متخصصین، این عبارات را نمی‌توان جزء دعای عرفه امام حسین علیه‌السلام دانست.

پی‌نوشت:
[1]. قمی، عباس، کلیات مفاتیح الجنان، اسوه، ص 272.
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنور، بيروت، دار إحياء التراث العربي، دوم، 1403 ق، ج ‏95، ص 227.
[3]. همایی، جلال الدین، مولوی‌نامه، سخن، یازدهم، ج 2، ص 18، حاشيه.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=52455

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!