به گزارش پایگاه خبری مفاز، علیرغم حرام دانستن تأویل در فرقه بهائیت، تأویل در این مسلک شایع بوده، اساساً این مسلک بر تأویلات مبتنی است. «بهاء» در کتاب اقدس تصریح و تهدید میکند که: هر کس که عبارات این کتاب را تأویل کرده و از معنای ظاهری آنها بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود: «انّ الذی یأَوّلُ ما نُزِّلُ مِن سماء الوحی و یخرُجُه عن الظاهر انّه ممّن حرَّف کلمهالله و کان من الاخسرین فی کتابٍ مبین» (اقدس، ص۱۰۲٫)
اشراق خاوری نیز می گوید: «از جمله وصایای حتمیه و نصایح صریحه اسم اعظم [یعنی بهاء]، این است که ابواب تأویل را مسدود نمایید و به صریح کتاب، یعنی به معنی لغوی مصطلح قوم تمسک جویید» (گنیجنه حدود و احکام، ص ۳۴۰ ـ ۳۴۱٫)
علیمحمد شیرازی می گوید: «اذن نیست از برای أحدی که تفسیر کند به آنچه در بیان نازل شده».(ر.ک: مهدی کریمی، بهائیت از ادعا تا واقعیت، نسخه الکترونیکی، ص۵۶)
گلپایگانی، مطالب کتب مقدسه الهیه را به سه دسته احکام و شرایع و سنن، ذکر حوادث ماضیه و ذکر حوادث آتیه تقسیم کرده، تأویل را در قسم آخر جایز میداند.( ر.ک: ابوالفضل محمدبن محمد رضا الجرفادقانی، الفرائد فی بیان وجوه اقسام الدلیل و البرهان و جواب مسائل انتقد بها حضره الشیخ عبد السلام علی أهل الایقان، ص۳۵۳-۳۵۴٫)
گرچه فهم معانی آیاتی که ذکر حوادث آتیه می کنند را خارج از توان همه مردم و علما و فلاسفه دانسته، با استناد به آیات و روایاتی، مختص امی غیر متألمی که نازل از حضرت أحدیت است و نیز قائم موعود میداند.۲۱ با فرض پذیرش این ادعا، با اثبات عدم امی غیر متألم بودن «باب» و «بها» و حتی شیخ احمد احسائی، از باب تأکید بیشتر، فهم معانی آیات مذکور از توان اینها هم خارج خواهد شد. در این صورت، باز هم باب تأویل که گلپایگانی آنرا به زحمت توجیهات بیشمار گشوده بود، مسدود میگردد.
نمونههایی از تأویلات ابداعی بهائیت و غیر مستند
۱٫ مراد از معرفتالله، معرفت مظهر اوست. مراد از پناه به خدا، پناه به مظهر اوست. مراد از لقاءالله، لقاء مظهر اوست.۳۵
۲٫ مقصود از سماء در کلمات نبویه، سماء دیانت و سماء امر الله است.۳۶
۳. منظور از شمس، قمر و نجوم در یک مقام، امر الله و اولاد او در ظهور دیانت جدیده است. در مقامی دیگر، ارکان، احکام و فقهای دیانت سابقه است.۳۷
۴٫ اطلاق تلویحی «شمس»، به مفهوم «مظهر الهی»، به نقطه بیان (باب) از سوی بها.۳۸
۵. منظور از لقاء، لقای جمال او(بها).۳۹
۶. منظور از مشارق و مغارب، مظاهر الهی و از بین رفتن آنهاست.۴۰
۷. «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ»، یعنی سماء ادیان، که در هر ظهور مرتفع میشود و با ظهور بعد شکافته میشود؛ یعنی باطل و منسوخ میگردد.۴۱
۸. تفسیر «ابرار» در آیه ۵ سوره دهر به بهائیان.۴۲
۹. منظور از «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»، من (بها) هستم.۴۳
۱۰. تفسیر آیه «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ»(ابراهیم: ۴۸)، به قلوب کسانی که بدون سواد بودند، ولی خداوند به آنها علم لدنی داد.
۱۱. «أرض و سماوات» در آیه ۶۷ سوره زمر، سماوات به معنای سماوات ادیان و أرض به معنای أرض معرفت و علم است.
۱۲. در آیه ۷۲ سوره الرحمان، «حور مقصورات» = معانیای که در غرفههای حکمت، محصور گشتهاند.
۱۳. در آیه ۱۰ سوره دخان، «دُخانٍ مُبِینٍ یَغْشَی النَّاسَ هذا عَذابٌ أَلِیمٌ» مراد آن حوادثی است که برای امتحان مردم است، مانند، قتل موسی(ع)، تغییر قبله و داستان مریم«س».
۱۴. در آیه ۷۴ سوره الرحمان، سؤال به معنای شناخت از روی سیمای آنهاست. وقتی نگاه به صورتشان میکنند، همه چیز را میفهمند و دیگر نیازی به سؤال کردن به مفهوم مصطلح آن ندارند.۴۴
۱۵. اینها برای اثبات گفتههای خویش، از قرآن استفاده کرده و تفسیر به رأی میکنند تا جایی که علاوه بر آنکه بهاء خودش را همطراز قرآن ناطق، یعنی ائمه اطهار(ع) دانسته، بلکه تفسیرهای شخصی خود را بر تفسیرهای منقول از ائمه اطهار(ع)، مقدم شمرده، خود را مصداق «ابرار» در آیه شریفه «إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً» شمرده است.۴۵ اصولاً شخصیتسازی برای خود و سایر سران بهائیت، لازمه رسیدن به اهداف و منویات درونی «بها» و سایر سران بهایی است.
۱۶. امام صادق(ع) میفرمایند: منظور از کرّوبین، قومی از شیعیان ما در خلف عرش هستند. در این مورد، بها میگوید: و اگرچه از ذکر خلف عرش معانی بسیار منظور بوده، هم برحسب ظاهر، هم بر حسب باطن ولکن در یک مقام مدلّ است بر عدم وجود شیعه، چنانچه در مقام دیگر میفرماید: مؤمن مثل کبریت احمر است و بعد به مستمع میفرماید: آیا کبریت احمر دیده[؟] ملتفت شوید، به این تلویح که ابلغ از تصریح است، دلالت میکند بر عدم وجود مؤمن.۴۶
۱۷. تأویل مفهوم ختم نبوت: با توجه به آنچه گذشت، وقتی حضرت رسول اکرم(ص) میفرمایند: منم آدم و نوح و موسی و عیسی و نیز فرمود: اما النبیون فأنا، پس میتواند بگوید: منم آخرین نبی، زیرا بعد از آنکه بدء النبی، بر آن حضرت صادق است، ختم النبی هم صادق است. مظهر خدا اولیت و آخریت بر او معنا ندارد، همچنانکه در خدا معنا ندارد.۴۷
۱۸. باب قیامت را روز ظهور شجره حقیقت [خودش] دانسته و سخن احدی از شیعه یوم قیامت را نفهمیده، بلکه همه موهوماً امری را توهم نموده که عندالله حقیقت ندارد.۴۸ مراد از برزخ را هم فاصله بین دو ظهور پیامبران دانسته است.۴۹
بها منظور از قیامت را قیام خود برای نبوت دانسته۵۰ و از ساعه، واژه قرآنی به معنی قرآن قیامت است، ساعت بعثت خودش را اراده کرده، و از اینرو، آیات قرآن را به خودش تأویل کرده است.۵۱ او هم مانند باب، قیامت را به معنایی که علمای اسلام قائلند، موهوم میداند.۵۲
۱۹. منظور از مصیبت و بلای آخرالزمان، که در کتاب مکاشفات یوحنا، به عنوان نبرد آرمجدّون (باب ۱۶، آیه ۱۴) به آن اشاره شده و در متون مقدس دیگر، هم به آن اشاره شده، «حادثه بدشت» و نیز جنگ جهانی اول و دوم است. البته، مترجم همین مقاله نبرد آرمجدون را نبرد نهایی خیر و شر و بهطور کلی، مبارزه شدید نور با ظلمت دانسته، میگوید: علاوه بر مسیحیت، دین زرتشتی نیز آن را پیشبینی کرده است.۵۳
۲۰. منظور از الصیحه، القارعه، الحاقه، الساهره، الطامه، الصاخه، الازفه، الفزع الاکبر، الصور، الناقور و مثل آنها، الواح(نامههای بها)است.۵۴
۲۱. مراد از «وجه الله» در آیه «کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ»، وجود بها است.۵۵
۲۲. یکی از محققان بهایی، هزارهای که در کتاب مقدس به آن اشاره شده است، که بعد از ظهور حضرت مسیح(ع) است،۵۶ این هزاره را ابتدا به سه هزاره قبل، حین و بعد از هزاره تقسیم نموده، میگوید: مراد از هزاره، هزاره قبل است که از سال شروع ادعای باب (۱۲۶۰ق) شروع شده است و در آن صلح و امنیت برقرار میشود. (صلح اصغر و اکبر) و دلیلش، سخن عبدالبها است.۵۷
پی نوشت ها:
۲۵. عبدالبهاء، مقاله شخصی سیاح، ص ۶۲٫
۲۶. رساله تنبیه النائمین، منتشره از سوی مؤمنان به بیان.
۲۷. عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، ج۲، ص۱۳۴٫
۲۸. حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، ص ۱۴۲-۱۳۹، همو، اقتدارات، ص ۱۰۵- ۲۸۴٫
۲۹. همو، آثار قلم اعلی، ج ۳، ص ۱۱۸٫
۳۰. ر.ک: محمود صدری، دانشنامه جهان اسلام، ص ۷۳۸-۷۳۹٫
۳۱. امانالله شفا با استنادات بسیار به منابع بهایی امی نبودن باب و بها را اثبات نموده چنین میگوید که ادعای خلاف آن از سوی عبدالبها به خاطر فریب اغنام الله بوده است. .ر.ک: امانالله شفا، نامهای از سن پالو، ص ۶۷-۸۸٫
۳۲. زعیمالدوله، مفتاح باب الابواب، ص۷۳٫
۳۳. نصرتالله محمدحسینی، حضرت باب شرح حیات و آثار مبارک و اصول اصحاب عهد اعلی، ص۱۵۱٫
۳۴. امیر پورصالحی، قائم موعود اسلام(ص) و مدعیان مهدویت، تاریخ معاصر ایران، پاورقی ص۶۹٫
۳۵. جواد تهرانی، بهائی چه میگوید، ص۷٫
۳۶. ر.ک: گلپایگانی، فرائد، ص۳۷۲٫
۳۷. همان، ص ۳۷۳٫
۳۸. ایقان، ص۱۳۵٫
۳۹. همان، ص ۱۴۲٫
۴۰. همان، ص۳۶٫
۴۱. همان، ص۳۷٫
۴۲. همان، ص۳۵٫
۴۳. همان، ص۱۵٫
۴۴. تمام تأویلات مذکور از ایقان است. ر.ک: اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ص۲۹-۳۰؛ ایقان، ص ۷۶٫
۴۵. ایقان، ص ۳۵٫
۴۶. همان، ص ۶۶٫
۴۷. همان، ص ۱۳۶٫
۴۸. ر.ک: علّامه مصطفوی، محاکمه و بررسی باب و بها.
۴۹. جواد تهرانی، بهائی چه میگوید، ص۷٫
۵۰. ایقان، ص۶۵٫
۵۱. ر.ک: اقدس، ص۱۰۲، س۳؛ مکاتیب عبدالبها، ص۳۳، س۱۵؛ اقدس، ص۲۵۲، س۹؛ مکاتیب ثانی عبدالبها، ص۱۶۵، س۱۱؛ که علائم قیامت در برخی از اینها شمرده شده از نظر آنها.
۵۲. «اکثر علما چون این آیات را ادراک ننمودهاند و از مقصود قیامت واقف نشدهاند، لهذا جمیع را به قیامت موهوم من حیث لا یشعر تفسیر مینمایند.» (ایقان، پیشین، ص۶۵).
۵۳. استفن لمبدن، مقاله بلای عظیم، ارمجدون، و هزاره معهود.
وی مینویسد: اصطلاح مصیبت و بلا، که در کتاب مقدس و قرآن در مورد معاد آمده مانند سوره واقعه منظور، حادثه دشت بدشت -که طی آن باب اعدام و اسلام نسخ شد- و دو جنگ جهانی است. همچنانکه حضرت ولی امر الله در کتاب گاد پاسزبای میفرمایند: «در آن روز تاریخی نقره ناقور به صدا درآمد و نفخه صور مرتفع گردید. طامه کبری، که در آیات قرآنیه مذکور است، ظاهر و هویدا گشت.» قرن بدیع، طبع کانادا، ص۹۶٫ طبق منابع بهائی نبرد آرماجدون دارای مفاهیمی از این قرار است: ۱٫ معنی ظاهری: همان جنگهای ملموس و عینی سده بیستم است؛ ۲٫ معنای غیرظاهری: انواع حرکتهای ایذایی ضدبهایی یا حمله عینی و ملموس عقیدتی به بهائیت. انبیاء بها (در سال ۱۸۵۸ در فقره ۶۳ کلمات مکنونه فارسی با تعبیر: «بلای ناگهانی و عقاب عظیم») و عبدالبها (باتعبیر: چه که در انتهی نورانیت ملکوت بر ظلمت عالم ناسوت غلبه خواهد کرد. (نجم باختر، مجلد یک، ش ۱۰، صفحات ۲ـ۱٫)آنرا پیشبینی نمودهاند. ضمن اینکه عبدالبها، نتیجه آنرا که پیروزی بهائیان باشد را نیز پیشبینی نمودهاند.آرمجدون، که به عنوان کوه مجِِِِِدّو شناخته میشود و اکنون غالباً با کوه کرمل یکی دانسته میشود و مسیح هم در عکّو (عکا) پتولمائیس که نزدیکترین نقطه ورود به میدان نبرد ارمجدون مذکور در عهد جدید است فرود میآید.
۵۴. همان.
۵۵. همان: در آثار مقدسه بهائی به این نکته اشاره شده است که در لحظه قبل از اعلام امر، مظهر ظهور الهی وقتی که هنوز کسی به هدف او پی نبرده و به حضرتش اقبال نکرده، وجود «خلقت» هدفمند معلق میگردد؛ و کل شیء به هلاکت میرسد مگر وجود آن حضرت، یعنی «وجه الله». بعد از آن به فضل الهی و با اقبال پیروان و اصحابش، «خلق جدید» صورت میگیرد. (به بیان عربی و فارسی در مورد قیامت و موت رجوع کنید)
۵۶. مکاشفات، باب ۲۰ آیه ۱ به بعد.
۵۷. همان با استناد به سخن عبدالبها در:
Tablets of abdu baha abbas vol.III (compl. A.R. windust، chicago: Bahai publishing so ciety), p. 659-660.
امیرحسین منطقی (معرفت ادیان، سال دوم، شماره سوم، تابستان ۱۳۹۰)