2
و ناگهان طوفان

درنگی در باب عملیات طوفان الاقصی

  • کد خبر : 55498
  • ۲۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۹
درنگی در باب عملیات طوفان الاقصی
هجوم غافل‌گیرانه و بی‌سابقه نیروهای مقاومت فلسطین به ارتش رژیم اسراییل و شهرک‌های غلاف غزه دنیای سیاست را در شوکی کم سابقه فروبرد.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، هجوم غافل‌گیرانه و بی‌سابقه نیروهای مقاومت فلسطین به ارتش رژیم اسراییل و شهرک‌های غلاف غزه دنیای سیاست را در شوکی کم سابقه فروبرد. هم زمان با بمباران غزه، همه ما نیز در این دو سه روزه زیر بمباران انبوهی از اخبار، گزارش‌ها، تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها قرار گرفته‌ایم. نکاتی پراکنده را در خصوص این اتفاق تاریخ‌ساز قلمی می‌کنیم. حتی‌الامکان از زوایایی کم‌تر موردتوجه قرار گرفته:

۱- از همان ساعات ابتدایی هجوم حماس برخی با انگیزه دل‌سوزی و برخی دیگر که خود هماره رقیبان داخلی خودشان را با چوب توهم توطئه می‌زنند در لباس تردیدافکنی و در پوشش آینده‌نگری، مصرانه بر این باورند که اساسا محال است چنین عملیات شگفت‌آوری از زیر دید تیزبین سرویس های رژیم و امریکایی‌ها مغفول مانده باشد و این بیشتر به یک فالس‌فلگ خطرناک و تله‌ ماهرانه نتانیاهو و راست‌های افراطی برای نجات‌ خود از باتلاق سیاسی و قضایی کنونی از طریق خلق انسجام در درون رژیم می‌ماند. و الخ.

خب امکان ذاتی چنین سناریویی قابل نفی نیست. در سیاست هر ناممکنی، ممکن است. اما امکان وقوعی آن چه‌طور؟

به اختصار باید دانست که اساسا در ساختار متکثر، چندلایه و اکنون واگرای سیاسی و امنیتی رژیم، خلق چنین اجماعی برای به تله کشاندن حماس بدین شکل و بعدتر توان حفظ چنین مخفی‌کاری‌ای (ولو برفرض محال که از سوی یک لایه یا جریان صورت گرفته باشد) شبه محال و بلکه یقینا محال است. فراتر از این، جنگ به بهانه‌های واهی و با هزینه های به مراتب کمتر از این، نیز امکان پذیر بود. چونان نبردهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ و ۲۰۱۹ و ۲۰۲۲ که گاه بر سر چند موشک یا چند اسیر اتفاق می‌افتاد. در رژیم ستیزه‌جو و جباری هم‌چون اسرائیل، زدن جرقه یک جنگ ویران‌گر نیاز به چنین نمایش رسواکننده و زمین‌زننده‌ای نبود.

به چشم بصر هم که بنگریم، #رسوایی_صبح_شنبه چنان دامان رژیم را گرفته است که فرار از تبعات آن به این زودی ها امکان پذیر نخواهد بود. از دید این قلم فردای جنگ (اگر نه در حین جنگ) طومار حیات سیاسی نتانیاهو درهم پیچیده خواهد شد. بی‌بی از این جنگ پیروز خارج نخواهد شد. ولو آن‌که غزه را با خاک یک‌سان کرده و خاکش را به توبره بکشد. آن‌گونه که اولمرت با کم‌تر از این در جنگ ۳۳ روزه به زباله‌دان تاریخ رفت. این خط و این نشان. نیز بسیار دشوار است که در آینده نزدیک، یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی اعتمادشان را به دولت و دستگاه های امنیتی آن به دست آورند. به گمانتان فاکتور چنین تله یا دام رسواکننده و شوک آوری، قابلیت تسویه را خواهد داشت؟

بله! متوازن بودن مولفه های قدرت طرف مقابل و بازبودن دستش در سناریوچینی های بعدی (از جمله ویران کردن غزه و حتی نابودی کامل حماس و جهاد اسلامی) را نباید به حساب دام و تله گذاشت. به دیگر بیان از رفتار پسینی ضرورتا نمی‌توان توطئه پیشینی را استنباط کرد. ولو آن‌که این عملیات به ریشه‌کن شدن حماس و ویرانی کامل غزه منتهی شود. بله می‌توان از ارزش داشتن یا نداشتن اقدام حماس صحبت کرد.‌ اما با استدلال به غلبه زیان فعل بر منافع آن یا توان بالای نظامی رژیم و حامیان جهانی آن، ضرورتا نمی‌توان توطئه محور بودن آن را اثبات کرد.

۲. با مقدمه‌ای که گذشت طوفان_اقصی نشان داد که موساد و دستگاه های اطلاعاتی رژیم، آن‌قدرها هم که ترویج می‌شد، اشراف و کنترل اطلاعاتی ندارند. یا لااقل شکست ناپذیر نیستند. به مانند ارتشش. ما قبل‌ترها با حمله ارتش اسرائیل به ده‌ها محموله فیک یا غیرمرتبط در سوریه این را به تجربه دیده بودیم. اما طوفان اقصی یقینی‌ترش کرد.

تجربه صبح شنبه معلوم کرد که قدرت موساد بیش تر از آن که از تفوق تکنولوژیک، حمایت و پوشش بین‌المللی، آموزش‌های به‌روز، نخبه‌گزینی و ده‌ها مولفه قابل تحسین مشابه نشات گرفته باشد، از پستان تساهل، سهل‌انگاری، بی‌مبالاتی و آموزش‌ندیدگی رقیبان و دشمنانش تغذیه می‌کند. در واقع بیش از هر چیز این ضعف آموزشی یا رفتار حرفه‌ای حریف است که دست موساد را برای کشف و ضربه گشاده کرده است.

حسب آن‌چه این چند ساله از مطالعه الگوی رفتاری موساد می‌فهمم، کمین‌گاه موساد و اسرائیلی ها چیزی نیست جز روتین‌ها و رویه‌های کلاسیک و نسبتا ثابت، سیستم‌های گسترده و شبکه‌های هرمی رقیب، نبرد متقارن اطلاعاتی رقیب، تصدی‌گری افراد خام و غیرحرفه ای و گاه سوءاستفاده از ضعف‌های خاص مالی یا اخلاقی افراد.

با این تفسیر برخلاف دیدگاه‌های توطئه محور، موفقیت حماس در طوفان اقصی، قبل از هر چیز در گروی شکست شبکه‌های عریض و هرمی به هسته های مجزا و مکتوم عملیاتی و نیز مخفی‌کاری تمام در پنهان کردن ماهیت و ماموریت هر هسته از هسته دیگر بود. چیزی که می‌توان از آن به تحول رفتاری حماس و گذار از روتین های قبلی به تجربه نبرد اطلاعاتی نامتقارن یاد کرد. چیزی که یک شبه اتفاق نیفتاد. اما یک روزه جواب داد.

۳- اسرائیلی ها حتما انتقام خواهند گرفت. آن هم از نوع سخت‌اش. از مقاومت فلسطین به گونه‌ای. از حامیان آن ها به گونه‌ای دیگر. بازی برای اسرائیل و نتانیاهو، بازی مرگ و زندگی است. هیچ جای شوخی ندارد. طبیعتا چندین ترور، ربایش و انفجار علیه منافع مقاومت پیش رو خواهیم داشت. در فلسطین و لبنان و ایران و سوریه و شاید حتی جاهایی فراتر از آن. عنصر زمان برای نتانیاهو بسیار مهم است. بی بی زیر فشار شدید افکار عمومی و رقیبان داخلی حتی در میان راست های افراطی است. نیازمند اعمال خون بارترین و مخوف ترین سطح از توحش و انتقام است.

برای همین تمرکز بر به تاخیر انداختن ضربات انتقامی رژیم یا خنثی کردن آن از هر دو طریق پدافند عامل و غیرعامل می‌تواند نقش جدی در سالبه به انتفاء موضوع کردن این واکنش ها و یا حتی تسریع در سرنگونی نتانیاهو و کند شدن تیغ ماشین جنگی ارتش این رژیم داشته باشد.

به راستی چه می‌توان کرد؟

جدای از آمادگی صددرصد و اقدام فعالانه و جدی برای برهم زدن روتین های اعمالیِ تا قبل از شنبه، موارد ذیل می‌بایست یکی از مقدماتی ترین گام های پدافندی تمام محور مقاومت باشد: تغییر اماکن روتین حضور چهره های هدف، سخت گیری های صدبرابری در ورود و خروج به مراکز احتمالی هدف، بازرسی های از پیش تعریف‌نشده خیابانی و موضعی، شکست حلقه‌ها و شبکه‌های عریض به هسته های مجزای از هم، افزایش سطح مراقبت از چهره های هدف با تغییر الگوی رفتاری حفاظت از ایشان. دقت و احتیاط حداکثری و سیال در تعامل با فناوری های نوین ارتباطی. موساد بیش از هر چیز، از باگ روتین‌های کهنه و مستمر حریف استفاده می‌کند. بیشتر از هر چیز روتین‌شکنی کنید. غیرقابل پیش‌بینی شوید. همین.

۴- شاید اگر من جای حماس بودم در کم و کیف عملیات، انتخاب قربانیان و تعداد آن‌ها، تصاویر منتشره و… دقت بیشتری می‌کردم. اما جنگ است. معادلات و شرایط روانی خاص خودش را دارد. آن هم پس از دهه‌ها سرکوب و کشتار و قتل‌عام و تحقیر. گاه ممکن است، رفتاری صحیح نباشد اما طبیعی و قابل فهم باشد. باید جای آن غزاوی باشیم تا درک کنیم. با این حال این را از آن جهت نوشتم که برخی به دهه‌ها جنایت های اسرائیل که می رسد کور روز می شوند و به حماس که می رسد بینای شب. خلق‌الساعه فاز اخلاق برمی‌دارند. با این حال هم ما و هم حماس باید بدانیم که درکی که ما از ماهیت اسرائیل و جنایات آن داریم، ضرورتا جهان غیراسلام ندارد. و گرنه من هم اسرائیل را یک دولت پادگانی می‌دانم با شهروندانی غاصب و مستحق بدتر از آن چه روز شنبه گذشت. و این که فعل غصب، عملی است مستمر و استرجاع ملک مغصوبه حقی است که مشمول مرور زمان نمی‌شود. از قضا بیشتر نسل بنیان‌گذار بزرگ‌ترین عملیات غصب و خاک‌دزدی تاریخ معاصر به گور رفته‌اند و عنصر مادی و معنوی جرم را همین نسل‌های جدیدتر تداوم می‌بخشند و با رفتنشان از فلسطین به آن، پایان.

۵- بله! ممکن است اسرائیلی‌ها این بار موفق به نابودی زیرساخت‌ها و ترور تمامی رهبران حماس و اشغال مجدد غزه شوند. در سیاست، هر ناممکنی، ممکن است. اما این را باید دانست که مقاومت بیشتر از آن که به زیرساخت و سخت‌افزار باشد، به نسل‑مقاوم است. به عقلیه و ادراک مقاوم است. چنین نسلی حالا در فلسطین شکل گرفته و به خودآگاهی کامل و مرگ‌آگاهی مطلق رسیده است. حماس هم که برود، درختی تنومندتر از آن سربرخواهد آورد و غزه را و فراتر از آن را پس خواهد گرفت.

۶- بگذارید کمی نگران باشم. من بیش از هر چیز نگران سرریز شدن تبعات و آثار طوفان اقصی و تصعید منطقه ای محتمل بر فضای مالی و اقتصادی ایران هستم. به گونه ای که مردم ما چنین احساس کنند که اثر منفی جنگ مستقیما در سفره شان می‌نشیند، بی‌آن‌که از مزایای آن بهره‌ای برده شود. باید برای این فکری کرد. به غایت دشوار هم هست. اما اگر اثر ایجابی آن بر معیشت مردم تحریم‌زده ما و محور مقاومت احساس نشود، دیری نپاید که با مانورهای رسانه ای حریف و اثرات احتمالی فشارهای جدید، عملا شیرینی این پیروزی دلچسب به تلخی می‌گراید.

بله! در تمام این سال‌ها و ماه‌ها از نویسنده شنیده شد که راه‌حل محوری جریان مقاومت در خروج از بحران کنونی، نوعی تصعید امنیتی است. اما قید دارد. هوشمندانه و کنترل‌شده و البته ترکیبی و چندجانبه. مصرم که در صورت مدیریت بهینه صحنه نبرد که بسیار نیز دشوار هست و با بهره‌گیری کامل از نقاط ضعف طرف مقابل، این بار باید حل بحران معیشتی در غزه، لبنان، سوریه، یمن و عراق یکی از اصلی‌ترین و کلیدی‌ترین محورهای چانه‌زنی‌های پیش‌رو باشد. حماس و محور مقاومت باید بدانند که در عصر غلبه کارآمدی بر مشروعیت ذاتی، جنگ‑نان ، اهمیتی کم‌تر از جنگ مسلحانه ندارد. پس با هدف حفظ اکثریت، جنگ را در خدمت عادی‌سازی شرایط اقتصادی کل محور بگیرند.

۷- در میان تمام آن‌هایی که باید مراقب‌شان بود، بیشتر چشمتان مراقب #آن_مرد باشد که روزها می‌گذرد و گاه رنگ آفتاب به خود نمی بیند. همان مرد آرام و بی‌حاشیه ساکن در آن ساختمان چندطبقه در ضاحیه جنوبی بیروت. برای شکل گرفتن یوم‌النکبه اسرائیلی‌ها و ارتقای توان غزاوی ها خون‌دل‌ها خورده است. بیش‌تر از همه آن وقت که عده‌ای بی‌توجه به دینامیک‌های درون حماس با خائن دانستن این گروه بر سر قضایای سوریه، قطع ارتباط و کمک به این گروه را خواستار بودند. آن_مرد در پاسخ به طعنه‌ها، یک تنه ایستاد و خون‌دل خورد و روز به روز بر تقویت شاخه نظامی حماس در داخل همت گذاشت.

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.

۸- فالمغیرات صبحا

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=55498

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!