به گزارش پایگاه خبری مفاز، حجت الاسلام والمسلمین کلانتری، تولیت حرم مطهر شاهچراغ پیرامون «جریان شناسی سیاسی در تاریخ معاصر ایران» اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب دائماً به نسل جدید از جمله دانشجویان و طلبهها تأکید دارند که حتماً تاریخ سیاسی معاصر را مطالعه کنید. لذا در این راستا باید چندین کتاب بهصورت مفصل مطالعه شود.
وی به معرفی برخی از این کتاب های مفید پرداخت و گفت: کتاب «تاریخ سیاسی معاصر ایران» در دوجلد، تألیف سید جلال الدین مدنی، به لحاظ سرفصل، یکی از کامل ترین کتاب ها است. حقیقتاً میتوان گفت مطالعه این کتاب از واجبات است، که مباحث آن از عصر قاجار شروع میشود و به سال های پیروزی انقلاب اسلامی میرسد. کتاب دیگر در این زمینه، «سازمان ها و جریان های مذهبی _ سیاسی ایران» تألیف رسول جعفریان است، که جریانات سال ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۵۷ را بازگو میکند، کتاب با ارزشی است که بخشی هم مربوط به شهر شیراز، جریان حزب برادران و حکومت اسلامی که مرحوم آیتالله سید نورالدین حسینی الهاشمی برپاکردند، است.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری بیان کرد: کتاب دیگر «مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سال های پس از انقلاب اسلامی)»، تألیف جان فوران نویسنده انگلیسی است که این کتاب، تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران را از پانصد سال پیش تاکنون، یعنی از عصر صفویه تا انقلاب اسلامی، بررسی میکند. کتاب بسیار دقیقی است که بر اساس اسناد تاریخی موجود در انگلیس و آمریکا نوشته شده است. در حوزه انقلاب اسلامی هم که صدها کتاب به زبان های مختلف، تألیف و هزاران مقاله، نوشته شده است.
روشنفکری چگونه وارد کشور ما شد؟
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در ادامه به جریان شناسی تاریخ معاصر ایران پرداخت و گفت: اگر بخواهیم به لحاظ سیاسی در تاریخ معاصر، تحلیل جریان شناسی انجام دهیم، دو کلانجریان فکری در تاریخ سیاسی کشور ما وجود دارد. دو کلانْ جریان فکری که هم در حوزه سیاست، هم در حوزه فرهنگ و هم در حوزه اقتصاد، روبروی هم قرار دارند.
وی افزود: از عصر قاجار و دوره ناصرالدین شاه، جریان روشنفکری در ایران، تحت عنوان “منورالفکری” آغاز میشود. اگر بخواهیم مشخصاً نام ببریم، سه نفر از پرچمداران منور الفکری در ایران که تلاش زیادی برای نهادینه کردن آن در کشور انجام دادند، عبارتند از: میرزا مَلکَم خان، میرزا فتحعلی خان آخوند زاده و حاج سیاح محلاتی. میرزا ملکم خان که ارمنی الاصل بود و سپس مسلمان شده و اهل اصفهان بوده است، آخوند زاده که تبریزی بوده و پدری روحانی داشته و حاج سیاح محلاتی که ۱سیاح و جهانگرد بوده است و خاطرات خود را در دو کتاب به نامهای “سفرنامه حاج سیاح محلاتی” که حاوی خاطرات خارج از کشور و کتاب “خاطرات حاج سیاح محلاتی”، که شامل خاطرات داخلی خود می باشد، نوشته است.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ اظهار کرد: اینها پرچمداران اولیه روشنفکری در ایران هستند، که نگاه کلی آنان، این بود که اگر بخواهیم کشور پیشرفت کند و از این انحطاط اقتصادی و اخلاقی و استبداد قاجار نجات پیدا کند، هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه باید از فَرق سر تا ناخن پا فرنگی شود.
وی ادامه داد: اولین جرقه روشنفکری اینچنین زده میشود که پوشش و آرایش و به طور کل سبک زندگی باید فرنگی باشد؛ این اولین جریان روشنفکری در کشور بود. به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، روشنفکری در ایران از ابتدا بیمار متولد شد. یعنی اینها تحفهای که بعد از رفتن به اروپا به ارمغان آوردند چنین چیزی بود. این افراد، علم اروپا را نیاوردند، سختکوشی و نظم و صرفهجویی نهادینه شده در فرهنگ اروپاییها را نیاوردند، بلکه ظاهر و پوشش و نیمه عریانی را آوردند. کنار رفتن لباسهای محلی، استفاده از کراوات، نیمه عریان شدن، اصلاح صورت آنچنانی و مشروب و اختلال زن و مرد را که آن جا دیدند به اینجا آوردند.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری بیان کرد: در آن زمان دانشجویانی که برای تحصیل به خارج اعزام میشدند، یا از طرف دولت بود یا فرزندان سرمایهداران بودند که با هزینه پدر میرفتند، اینها باید علم و تکنولوژی را میآوردند ولی متأسفانه فرهنگ ظاهری غرب را به ارمغان آوردند. چنین تفکری داشتند که ما اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید ظاهراً، باطناً، جسماً و روحاً اروپایی شویم وگرنه نمیتوانیم پیشرفت کنیم.
کدام تفکر عامل بیچارگی ما بود؟
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی پیرامون ویژگی های نخستین جریان روشنفکری در ایران، گفت: این جریان، سه مشخصه اصلی داشته است؛ نخست، تقلید صد درصدی ظواهر و فرهنگ غرب. ضمن اینکه به شدت با تقلید در دین مبارزه میکردند، اما با همه وجود، مقلّد غرب بودند. آنها به دنبال فلسفه مثلا نحوه پوشش در غرب نبودند، بلکه فقط میخواستند دقیقاً و عین آن در اینجا اجرا شود.
وی افزود: آنها تقلید در بی بند و باری را جایز میدانستند ولی تقلید در دینداری را نمیپذیرفتند. آنچه که اقبال لاهوری میگوید: “خَلق را تقلیدشان بر باد داد/ ای دو صد لعنت بر این تقلید باد”. مُراد، تقلید روشنفکرانه از فرهنگ و بی بند و باری غرب است. ویژگی این جریان روشنفکری اولیه، تقلید بی چون و چرا از غرب بود.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ پیرامون دومین ویژگی گفت: مشخصه دوم، ضدیت با دین و همه شؤونات دینی بود. با صدای بلند اقرار میکردند آنچه که عامل بیچارگی ما می باشد، دین است که باید برچیده شود.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری در مورد ویژگی سوم جریان روشنفکری اولیه در تاریخ معاصر ایران گفت: سومین ویژگی، ضدیت با فرهنگ، تمدن و سنتهای کهن ایرانی بود. سنتهای کهنی که در کشور ما ریشههای چند صد ساله داشته است را به تمسخر گرفته و خواستار برچیده شدن آن بودند. این جریانی است تحت عنوان منورالفکری که در زمان رضاخان در فرهنگستان لغت فارسی، روشنفکری را جایگزین آن کردند.
وی افزود: این جریان، مقلّد جدی فرهنگ و تمدن غربی است که در عصر قاجار بهصورت بیمار در کشور ما متولد شد. روبروی آن، یک جریان فکر دینی است که جریان روشنفکری میخواهد با این جریان دینی مبارزه کند. جریانی که معتقد است با همه وجود باید معتقد و ملتزم به اسلام باشیم، از ارزش های اسلامی دفاع کرده و برای نهادینه شدن آن تلاش کنیم. این دو کلانْ جریان روبروی هم قرار داشته و دارند.
تصریح کرد: در داخل جریان روشنفکری، شعبههای مختلفی ایجاد میشود؛ از جمله روشنفکری دینی، مانند مرحوم شریعتی، جلال آل احمد، بازرگان، سحابی و نهضت آزادی. خود آنها هم همین اصطلاح روشنفکری دینی را بهکار میبردند. این یکی از شعبههای روشنفکری است که میخواهد با آن جریان روشنفکری افراطی مقابله کند و روشنفکری دینی را مطرح میکند، یعنی در عین حال که معتقد به دین هستیم تلاش میکنیم داشتههای اروپا و فرهنگ و تمدن را هم حفظ کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری ادامه داد: لذا بیشتر اوقات، آیات، روایات و ارزش های دینی را بر وفق سنتهای اروپایی تحلیل و تفسیر میکردند. مرحوم یدالله سحابی در کتاب خود با عنوان «قرآن مجید، تکامل و خلقت انسان» به وضوح بیان داشته که آیاتی از قرآن که در مورد خلقت انسان است، دقیقاً نظریه داروین (دانشمند انگلیسی در قرن نوزدهم میلادی) را مطرح میکند. در واقع برای جمع بین تدین و روشنفکری چنین سخن میگوید. یک جریان التقاطی وحشتناک هم به نام «مجاهدین خلق»، از درون همین جریان روشنفکری دینی سر برمیآورد و متولد میشود.
وی افزود: از این طرف، شاهد جریانی به نام تحجّر هستیم که شعبهای از جریان تفکر دینی است. از درون کلانجریان دینی که در مقابل جریان روشنفکری است، فکر متحجّرانه شکل میگیرد، انجمن حجتیه متعلق به این جریان است و حضرت امام (رحمت اللهعلیه) چقدر از جریان تحجّر مینالیدند.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ اظهار کرد: اینان، چقدر به عالمان و مجاهدین راستین جریان فکر دینی و جریان اسلام ناب، ظلم کردند، چنانکه امام خمینی(ره) در منشور روحانیت در مورد این موضوع مفصل صحبت کردند. به اعتقاد من از همان روزی که جریان روشنفکری در ایران به صورت بیمار متولد شد، و به تبع آن آموزش و پرورش جدید و دانشگاه بهصورت بیمار متولد شد، اینها در کشور ما استمرار پیدا کرد تا به عصر انقلاب رسید.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری بیان کرد: آنچه در انقلاب اسلامی اتفاق افتاده، پیروزی جریان تفکر دینی ناب اسلامی به رهبری یک اسلامشناس فقیهِ مؤمنِ ملتزم متعهدِ به اسلام ناب است که در این مقطع تاریخی، این جریان به اوج میرسد و حاکمیت را به دست میگیرد.
تفکر ناب اسلامی، دین را معارض با پیشرفتهای جدید بشر نمیداند
وی افزود: تفکر ناب اسلامی یعنی تفکری که با همه وجود، به همه دین و همه آیات و همه سنت معتبر، بهصورت مو به مو، معتقد و پایبند است و این را اصلا معارض با پیشرفتهای جدید بشر نمیداند. تکیه بر عقل سلیم را جزئی از اسلام ناب میداند. رسیدن به قلههای علم را بخشی اصلی از اسلام ناب میداند. اسلامی که میگوید « طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ – تحصیل علم و دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب و لازم است» (پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم/ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد علیهم السلام، جلد۱، صفحه۲).
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی با اشاره به جایگاه رفیع علم در اسلام گفت: در اسلام ناب، علم یک جریان خیلی جدی، همه جانبه و مورد تشویق اسلام است. این تفکر به پیروزی میرسد و انقلاب شکل میگیرد. بعد از انقلاب نیز این دو جریان روبروی هم هستند و امروز نیز همینطور است و جریان روشنفکری بیمار، کما فی السابق به حیات خود ادامه داده و از تمام فرصت ها استفاده می کند، روزنامه، تریبون، کرسی تدریس و مجله دارد و مسیر خود را طی میکند و روبروی تفکر ناب اسلامی ایستاده است.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ اظهار کرد: اینکه در جریان میهمانی ده کیلومتری عید غدیر در تهران، یک جریان شاد و یک جریان به بهانههای مختلف به شدت ناراحت میشود، بهدلیل رودررویی این دو جریان است، که کف خیابان خود را نمایان ساخته است. اگر دولتی روی کار میآید که مقداری از غرب رو برمیگرداند و به سمت شرق میآید، یک عده خوشحال و یک عده ناراحت میشوند، دقیقا به سبب وجود همین دو جریان فکری در عرصه سیاست است.