به گزارش پایگاه خبری مفاز، وقتی راجع به فرقه ها و افرادی که به وسيله شيادان، تحت کنترل و نفوذ قرار گرفته اند مي شنويم، بلافاصله تلاش مي کنيم خودمان را از چنين افرادی جدا کنيم. به نظر مي رسد وقتی در خصوص موارد اعمال نفوذ روانی بی حد و حصر مطلع مي شويم اصرار داريم بگوئيم که ” هيچ کس نمي تواند مرا وادار به انجام چنان کار هايی بکند. همانطور که اغلب سربازان اعتقاد دارند که گلوله تنها به ديگران اصابت ميکند، اغلب مردم نيز تمايل به باور اين موضوع دارند که وضعيت ذهن و روان خودشان آسيب پذير نيست.
مردم اين موضوع بسيار جدی را به شوخی ميگيرند که برخی سوء استفاده گران، با بکار گيری از برخورد های عتاب آميز و ايجاد بحث و جدل، واقعا مردم را وادار به انجام خواسته هايشان ميکنند. جرج اورول Orwell George در سال ١٩٨۴ رمانی تحت عنوان برادر بزرگ Brother Big نوشته بود که در آن رهبر دولت، يعنی همان “برادر بزرگ”، بر زندگی همه مردم کنترل کامل داشت. شعار ” برادر بزرگ مراقب شماست ” به مردم يادآوری ميکرد که او همه چيز را در خصوص آنچه انجام مي دهند مي داند.
فرد معمولی به کسانی که در فرقه ها در گير شده، در دام افرادی که مردم را گول ميزنند افتاده، يا در يک گروه با روابط ظالمانه به مدت طولانی باقی مانده اند از موضع بالا نگاه ميکند. افراد عادی جامعه اينطور تصور ميکنند که اين وضعيت فقط برای افراد ضعيف و ساده انديش پيش می آيد، و سپس خود را از قربانيان فرقه ها، کلاهبرداری ها، و نفوذ فوق العاده ذهنی متمايز مينمايند.
عليرغم اين ذهنيت که مردم معمولی به فرقه ها جذب نميشوند، طی ساليان روشن شده است که هر کسی مستعد گول خوردن توسط اين شيادان سوء استفاده گر ميباشد. در حقيقت، اکثريت نوجوانان و بزرگسالانی که در فرقه ها گير افتاده اند، برآمده از طبقه متوسط، نسبتا تحصيلکرده، و بدون مشکل جدی تا قبل از جذب شدن بوده اند.
تحقيقات نشان ميدهد که تقريبا دو سوم کسانی که به فرقه ها پيوسته اند از خانواده هايی با روابط معمولی آمده اند و در زمانی که وارد فرقه شده اند رفتار متناسب با سنشان داشته اند. در خصوص يک سوم باقيمانده، تنها ۵ تا ۶ درصد دارای مشکلات روحی جدی تا قبل از پيوستن به فرقه بوده اند. مابقی از آن بخش يک سوم باقيمانده در نهايت دارای افسردگی خفيف مربوط به فقدان هويت (برای مثال، مرگ ناگهانی در فاميل، بازماندن از ورود به دانشگاه، يا شکست در عشق) يا بحران های جنسی و رفتاری مربوط به سن و سال خود بوده اند.
زمينه های روحی، خانوادگی و اجتماعی معينی ممکن است برخی افراد جوان را بيشتر از ديگران در برابر جاذبه فرقه ها آسيب پذير نمايد، زيرا فرقه ها راه حل های فوری، ساده، جذاب و متمرکز در برابر مشکلات زندگی و جامعه ارائه مي کنند.
نوع ديگر آسيب پذيری با فاکتور تنش بارز ميگردد، و اين زمانی است که فرد، خصوصا يک نوجوان يا جوان، احساس ميکند که در برابر تعدد تصميماتی که بايد بگيرد خورد شده است. تناقض زندگی، پيچيدگی جهان، و تعداد تضادهايی که در رابطه با وجوه بسيار زندگی روزمره با آن روبروست در آن سن رخ مي نمايند.
علاوه بر مواجه شدن با تصميمات شخصی که فشار بسياری وارد ميکنند، بسياری نوجوانان اقدام به چسبيدن به هر ارزش، اعتقاد، و هدف خاصی ميکنند که در برابرشان ارائه شده است.(1)
پی نوشت:
1) فرقه‌ها در میان ما- نوشته مارگارت تالرسینگر- ترجمه ابراهیم خدابند
