0
برگی از نهج البلاغه؛

اى مرد نمايانى كه مرد نيستيد / شنیده ام به زنی غیر مسلمان تعدی شده است…

  • کد خبر : 27139
  • ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۴
اى مرد نمايانى كه مرد نيستيد / شنیده ام به زنی غیر مسلمان تعدی شده است…
تعدی سربازان معاویه به یک زن مسلمان و یک زن غیر مسلمان و فریاد امام علی (ع) از این ستم، فراز مشهوری از خطبه 27 نهج البلاغه است که اگر هزاران هزار بار خوانده شود کم است

پایگاه خبری مفاز – اطلاع يافته ام يكى از سربازان معاويه به يك زن مسلمان حمله كرده و ديگرى به زنى غير مسلمان كه با مسلمانان هم پيمان بوده است و سپس طلاهاى او را از بدنش بزور بيرون آورده است و زن تنها وسيله ى دفاعش التماس، خواهش و گريه و درخواست كمك بوده است. سربازان معاويه بدون رنج و زحمت و بدون ريختن يك قطره خون و زخم ديدن با دست پر بازگشته اند. اگر مرد مسلمانى از اين پس از روى تأسف و غصه بميرد سزاوار است و سرزنش نمى شود. بسيار جاى تعجب است بخدا سوگند اتحاد اينان در راه باطل و اختلاف و متفرق بودن شما در راه حق قلب را ريشه كن ميكند و غم را افزايش مى دهد.

روى شما زشت باد، زيان و ضرر متوجه تان گردد، هدف دشمن شده ايد. به شما حمله مي كنند، شما تكان نمى خوريد، با شما جنگ مي كنند، شما از خود دفاع نمى كنيد پيروان معاويه گناه مي كنند و شما به گناه آنان راضى هستيد. به هنگام تابستان مى گويم بجنگ آنها برويم مى گوئيد هوا گرم است مهلت بده هوا خنك شود، وقتى در هواى خنك دستور جنگ مى دهم مى گوئيد هوا سرد است صبر كن هواى سرد برود. همه ى اين بهانه ها بخاطر فرار از سرما و گرما است وقتى از گرما و سرما فرار مى كنيد بخدا سوگند بطور حتم از شمشير بيشتر فرار مى نمائيد. اى مرد نمايانى كه مرد نيستيد؛ كودكان بزرگسال نما با انديشه هاى نو عروسان، دوست داشتم شما را نديده بودم و نمى شناختمتان. بخدا سوگند شناختن شما غير از پشيمانى و غصه براى من نياورده مرگ بر شما قلبم را مالامال از چرك و خون كرديد، سينه ام را از غيظ انباشته ساختيد، ….

عربی این بخش از خطبه

وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالِاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى يُغَارُ عَلَيْكُمْ وَ لَا تُغِيرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ يُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي أَيَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَيْظِ أَمْهِلْنَا يُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا يَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّيْفِ أَفَرُّ .
البرم بالناس
يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً …..

متن کامل خطبه 27

27-  و من خطبة له ( عليه السلام ) و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا. و فيها يذكر فضل الجهاد، و يستنهض الناس، و يذكر علمه بالحرب، و يلقي عليهم التبعة لعدم طاعته :
فضل الجهاد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُيِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِيلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْيِيعِ الْجِهَادِ وَ سِيمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ .
استنهاض الناس
أَلَا وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَيْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الْأَوْطَانُ وَ هَذَا أَخُو غَامِدٍ [وَ] قَدْ وَرَدَتْ خَيْلُهُ الْأَنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَكْرِيَّ وَ أَزَالَ خَيْلَكُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالِاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى يُغَارُ عَلَيْكُمْ وَ لَا تُغِيرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ يُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي أَيَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَيْظِ أَمْهِلْنَا يُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا يَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّيْفِ أَفَرُّ .
البرم بالناس
يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَيَّ رَأْيِي بِالْعِصْيَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَيْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِي طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَكِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِيهَا مَقَاماً مِنِّي لَقَدْ نَهَضْتُ فِيهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِينَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّينَ وَ لَكِنْ لَا رَأْيَ لِمَنْ لَا يُطَاعُ .

متن فارسی

بعد از حمد و ستايش الهى و درود بر پيامبر عزيز اسلام صلّى اللّه عليه و آله «جهاد» درى است از درب هاى بهشت كه خدا آنرا براى دوستان مخصوص خود باز گذاشته است. جهاد لباس پرهيزكارى (مجاهد اسلام را از سرما و گرماى حوادث حفظ مى كند) جهاد زره ضد گلوله و سپر مورد اطمينان (براى حفظ اسلام) است. كسى كه جهاد را از روى بى اعتنائى ناديده بگيرد خدا باو لباس ذلت مى پوشاند، بلا را متوجه او مى گرداند، ذليل ضعيفان و كوچك ها مى گردد، فكرش خوب كار نمى كند، از حق كنار مى افتد، به نكبت گرفتار آيد و از عدالت محروم شود. شما آگاهيد كه من شما را روز و شب، مخفى و آشكار بجنگ اينها دعوت كرده ام و بشما گفته ام قبل از اين كه با شما بجنگند با آنها بجنگيد. بخدا سوگند هر ملتى كه دشمن در سرزمين (و خانه اش) جنگ كند بطور حتم ذليل خواهد شد. شما جنگ را بيكديگر حواله مى كنيد و همديگر را از دست مى دهيد و ذليل مى سازيد. ذلت شما بجائى رسيده كه بطور مداوم بشما حمله مي كنند و شما را مى كشند، غارت مي كنند و سرزمين تان را تصرف مى نمايند. اين پسر طائفه غامد (سفيان بن عوف از اهل يمن) است كه سربازانش (به امر معاويه) وارد شهر انبار شده اند، حسّان بن حسّان بكرى (فرماندار شهر) را بقتل رسانيده، سربازان شما را عقب رانده است. اطلاع يافته ام يكى از سربازان معاويه بيك زن مسلمان حمله كرده و ديگرى به زنى غير مسلمان كه با مسلمانان همپيمان بوده است و سپس طلاهاى او را از بدنش بزور بيرون آورده است و زن تنها وسيله ى دفاعش التماس، خواهش و گريه و درخواست كمك بوده است. سربازان معاويه بدون رنج و زحمت و بدون ريختن يك قطره خون و زخم ديدن با دست پر بازگشته اند. اگر مرد مسلمانى از اين پس از روى تأسف و غصه بميرد سزاوار است و سرزنش نمى شود. بسيار جاى تعجب است بخدا سوگند اتحاد اينان در راه باطل و اختلاف و متفرق بودن شما در راه حق قلب را ريشه كن ميكند و غم را افزايش مى دهد.

فرياد امام عليه السلام
روى شما زشت باد، زيان و ضرر متوجهتان گردد، هدف دشمن شده ايد. بشما حمله مي كنند، شما تكان نمى خوريد، با شما جنگ مي كنند، شما از خود دفاع نمى كنيد پيروان معاويه گناه مي كنند و شما به گناه آنان راضى هستيد. به هنگام تابستان مى گويم بجنگ آنها برويم مى گوئيد هوا گرم است مهلت بده هوا خنك شود، وقتى در هواى خنك دستور جنگ مى دهم مى گوئيد هوا سرد است صبر كن هواى سرد برود. همه ى اين بهانه ها بخاطر فرار از سرما و گرما است وقتى از گرما و سرما فرار مى كنيد بخدا سوگند بطور حتم از شمشير بيشتر فرار مى نمائيد. اى مرد نمايانى كه مرد نيستيد كودكان بزرگسال نما با انديشه هاى نو عروسان دوست داشتم شما را نديده بودم و نمى شناختمتان. بخدا سوگند شناختن شما غير از پشيمانى و غصه براى من نياورده مرگ بر شما قلبم را مالامال از چرك و خون كرديد، سينه ام را از غيظ انباشته ساختيد، با هر نفسى كه بر مى آورم جرعه، جرعه غصه هاى شما را مى نوشم. نظر من را با مخالفت و كار شكنى نابود ساختيد. كار من بجائى رسيده كه قريش مى گويند: فرزند ابى طالب مرد شجاعى است اما اطلاعات جنگى ندارد. خدا پدرشان را بيامرزد آيا كسى جنگجوتر، تمرين كرده تر، پيشقدم تر از من مى شناسيد. من هنوز بيست سالم نبود كه دست بشمشير بردم و در جنگ شركت كردم و اين برنامه تا زمان حاضر كه شصت سال از عمرم گذشته ادامه داشته است.

(بنا بر اين من آزموده جنگى هستم) اما وقتى گوش بحرف كسى ندهند نظر نخواهد داد.

 ترجمه: مصطفی زمانی – دعوت امام(ع) به جنگ (خطبه شماره 27)

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=27139

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.