باستان گرایی؛ فتنه ای خاموش در پوشش ملی گرایی معنویت گرایی و جهان مدرن سهم ادیان مختلف در تروریسم نخستین اظهار نظر اسماعیلیان در مورد سریال رمضانی الحشاشین ویدئو| شهید مطهری: جنگ جهانی اول پس از طرح کشور یهود در فلسطین راه افتاد هماندیشی اصحاب ادیان و مسئله غزه برگزار میشود ديدگاه شخصيتها در مورد انجمن حجتيه معاون مفتی مصر: گفتوگوی بین ادیان برای وحدت جامعه ضروری است رسوخ باور جدایی دین از حقوق بشر در عصر رنسانس/ بررسی دیدگاه قرآن به حقوق انسان تشرف نایب رئیس لیگ مبارزان حرفهای آمریکا به اسلام آیا پرداختن بیش از حد به سریال حشاشین، باعث رواج آن نمی شود؟ مروری کوتاه بر زندگینامهی علامهی کُرد بدیعالزمان ماموستا سعید نورسی نظر علمای دینی و اندیشمندان غربی درباره خاستگاه تصوف/ انحراف صوفیان، ریشه تصوف را تکذیب نمیکند
مری بویس در کتاب زردشتیان: باورها و آداب دینی آنها، از آیینی کهن میگوید که با وجود قدمتی که دارد، همچنان یک دین زنده است و به حیات خود ادامه میدهد. در این اثر به ابعاد مختلف دین زردشتی در طول تاریخ پرداخته شده و نویسنده این آیین را از مناظر مختلفی موردبررسی قرار داده است. کتابی که پیش رو داریم، میتواند منبع خوبی برای دانشجویان ادیان و مذاهب، دانشجویان تاریخ و هر فردی باشد که به دنبال بیشتر دانستن از زردشت و زردشتیان است.
باید دانست که یلدا واژهای سریانی است. یعنی این کلمه از یک زبان سامی (به نام زبان سریانی) و منشأ آن در بینالنهرین بوده است و لذا این واژه ابداً ریشه آریایی ندارد. بنا بر متنِ اَوِستا، «میترا» که نام دیگر آن، مِهر است، اصلاً یک الهه بانو نیست! بلکه مذکّر (نرینه) است. در اوستا: اَشی یشت (اَرت یشت)، بند 16 آمده است که میترا (مهر) برادر ایزد اَشی است و در نتیجه میترا پسر اهورامزدا است.
جشن شب یلدا، نه ریشه زرتشتی دارد و نه مُهر تأییدی از سوی زرتشت. بلکه این شب، توسط بسیاری از مردمان غیرآریایی (و ایضاً آریایی) گرامی داشته میشد. پس از اسلام، این جشن مانند دیگر مظاهر هویتی ایرانیان، رنگ و بوی توحید به خود گرفت و جامه عشق و عرفان بر تن کرد.
قوه قضائیه با صدور بخش نامه ای که به روسای دادگستری ها ابلاغ شده است، اعلام کرد: ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی، بر پیروان ادیان الهی شناخته شده در قانون اساسی(ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی) صدق نمی کند و تقسیم ارث می بایست بر اساس دین فرد درگذشته انجام شود.
خسرو انوشیروان، پادشاه زرتشتیِ سلسله ساسانی، در دوران حکومت خود پیروان مزدک، مردم بلوچستان (حتی زنان و کودکان)، مردم گیلان و... را کشتار کرد. او نه فقط محاربین، بلکه معترضان غیر مسلح را نیز زجرکُش میکرد.
پس از این که بین گُشتاسپ (پادشاه ایران) و ارجاسب (پادشاه توران) اختلاف افتاد، زریر (برادر گشتاسپ) و اسفندیار (پسر گشتاسپ) شمشیر خود را از نیام بیرون آورده؛ گفتند که ما دست از دین زرتشت نمیکشیم و هر کس را که پیرو دین زرتشتی نشود، خواهیم کُشت و سرش را خواهیم برید و بر نیزه خواهیم کرد.
حکیم ابوالقاسم فردوسی هیچ ترس و واهمهای ندارد که از بدیهای شاهان و پهلوانان سخن بگوید. در حقیقت، ایشان، تاریخ را با همه شیرینیها و تلخیهایش پذیرفته است. یک نمونه، اینکه ایشان فرمودند رستم (قهرمان شماره یک شاهنامه) در هر وعده غذایی به تنهایی یک گورخرِ کامل را میخورد و به هیچ کس هم رخصت نمیداد که بر سر سفره بنشیند به جز کسانی که همخوناَش بودند.
منطق اسلام در باب توحید بسیار صریح و روشن و منطقی است. اما نگاه دین زرتشتی به خداوند، نگاهی بسیار ابتدایی و در سطحی نازل و آمیخته با خرافات است.
در تاریخ چند هزار سالهی زرتشتی، به تعداد انگشتان دست هم نمیتوان دانشمند نامدار یافت. اما در نقطه مقابل، در اثر اهتمام قرآن و پیامبر اسلام به قلم، نگارش و علم آموزی بود که امروز میبینیم اکثر قریب به اتفاق دانشمندان بزرگ ایرانی، مسلمان بودند.