به گزارش پایگاه خبری مفاز، در یکی از این دست نوشتجات آمده است : ” در حالت سجده تبادل انرژی های منفی با زمین از هفت منطقه چاکرای پیشانی یا آجنا چاکرا ، چاکرای زانوها ، چاکراهای کف دستها و چاکراهای روی پاها و همچنین دریافت انرژی مثبت زمین از طریق این چاکراها می باشد.
اصولا انرژی قدرتمند زمین ، احساس شادی ، رضایت ، امید ، لذت و میل به ادامه حیات را ایجاد میکند. در حالت سجده ، چاکرای پیشانی که مرکز استدلال و منطق است ، متعادل میگردد بنابراین افرادی که سجدههای طولانی تری داشته باشند ، میتوانند این چاکرا را متعادل ساخته و به افرادی متقی تر و حتی روشن ضمیر تبدیل گردند. از همین روست که در اسلام نیز بر سجده طولانی سفارش فراوانی شده است.”
و یا در نوشته ای دیگر آمده است :” از نظر علمی نیز ثابت شده است که میزان انرژی حیاتی ، قبل و بعد از طلوع خورشید و قبل و بعد از غروب خورشید ، به بالاترین حد و میزان خود میرسد و میبینیم که در دین مبین اسلام نیز سفارش به نماز اول وقت ، یعنی درست قبل از طلوع و غروب خورشید شده است که قطعا یکی از دلایل این است که انرژی حیاتی بیشتری توسط نمازگزار دریافت شود. نماز ، دعا و عبادات جمعی نیز بسیار قدرتمند هستند زیرا انرژی جمعی ایجاد میکند. به همین دلیل است که در اسلام به نماز جماعت و دعاهای جمعی سفارش اکید شده است.”
گرچه در حسن نیت مروجان این نگرش به دین نمی توان تردید کرد و بسیاری از این افراد در تلاشند تا با اثبات این موارد، دلبستگی و التزام به مناسک دینی را در جامعه تقویت نمایند اما این دوستان گرامی از سه نکته غافلند:
۱٫ آیا تشریع عبادات دینی برای این آثار و کارکردها بوده است و یا این که اساسا خداوند خواسته است که انسانها با عبادت و عبودیت در قالب این شعائر و سخن گفتن با معبود بی همتای خود، روح تشنه خود را سیراب نموده و اتکا به آن قدرت مطلق پیدا نمایند؟ تاکید بر سجده طولانی و ساییدن سر بر خاک، نشان تذلل و تضرع انسان در پیشگاه الهی است و بس . ارزش والای سجده در اسلام و این که بهترین و زیباترین حالت عبادی انسان در حال سجده است، از همین جاست .
۲٫ فارغ از این که بخواهیم وارد درستی مقوله انرژی درمانی و تاثیرات نماز و یا سایر عبادات بر چاکراها بشویم، این نوع نگرش کارکرد گرایانه به دین ، این خطر را به دنبال دارد که اگر بتوان همین آثار را با برخی تحرکات و فعالیتهای ورزشی به دست آورد که چه بسا آسانتر و سهل الوصولتر از مناسک دینی هم باشد، پس انجام مناسک دینی چندان ضرورتی ندارد و می توان آن فعالیتها را جایگزین عبادات دینی کرد. فی المثل بین الطلوعین به جای نماز صبح ، به ورزش صبحگاهی و ژیمناستیک در محیطهای باز و با طراوت مانند پارکها بپردازیم؛ چه بسا که به انرژی جمعی بالاتری هم دست پیدا نماییم!!
۳٫ تردیدی نیست که همه احکام الهی و خصوصا عبادات و مناسک دینی آثار مثبتی برای زندگی این جهانی ما دارد که به برخی از آنها هم در مضامین دینی تصریح شده است ( صوموا تصحوا). اما نگاه علمی به دین که بیشتر به دنبال تبیین علم پسند امروزی از دین است ، روحیه تعبد و تسلیم ایمانی را در وجود انسان تضعیف کرده و آدمی را در چارچوب عقلانیت و درک تجربی خویشتن محدود نموده و افق والای معارف دینی را بر انسان می بندد.