2

تناقضات قرآنی سید ابوالفضل برقعی

  • کد خبر : 45466
  • ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۰
تناقضات قرآنی سید ابوالفضل برقعی
سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر ایران است که دیدگاه‌های خاص و متناقضی دارد؛ بسیاری از عقاید تشیع که توسط خود او احصاء و ضروری اعلام شده، در آثار دیگرش، نفی و باطل گردیده است.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، بررسی جریان‌های دینی و مذهبی ایران در دو قرن اخیر، حاکی از وجود گروهی از منحرفین است که همگام با جریان قرآن‌گرا در جهان اهل تسنن، فعالیت خود را با نام اصلاح‌گری در میان شیعه آغاز کردند. در نگاه این جریان، بازگشت به هویت اصیل اسلامی و مقابله با انحطاط جامعه مسلمان، منوط به بازگشت و تمسک به قرآن بود؛ زیرا در نظر ایشان، بسیاری از اندیشه‌های خرافی که مایه جمود فکری و فرهنگی است، ناشی از غفلت از قرآن و گرایش به اخبار و احادیث نادرست است. افرادی همچون ابوالفضل برقعی، شریعت سنگلجی، حیدر علی قلمداران، سید مصطفی طباطبایی و … را می‌توان از پیروان و بزرگان این جریان دانست.

نکته‌ای که در این نوشتار در پی بیان آن هستیم، تناقضاتی است که در مبانی این افراد وجود دارد؛ افرادی همچون سید ابوالفضل برقعی که در یک برهه از زمان، فهم صحیح از قرآن را منوط به تفسیر معصوم می‌داند و در برهه‌ای دیگر، مبلغ تفکر قرآنیون است.

ابوالفضل برقعی در جلد دوم عقل و دین که مربوط به بخش اول حیات علمی اوست، درباره اهمیت و ضرورت نیاز انسان به تفسیر قرآن می‌نویسد: «اما دلیل نقلی بر این‌که قرآن به تنهایی کافی نیست و احتیاج به معلم و مفسر دارد، آیات خود قرآن است. از آن‌جمله این آیه است: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ [جمعه/2] اوست آن كس كه در ميان بى‌‌سوادان فرستاده‌اى از خودشان برانگيخت، تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.» پس آن‌که گفته «حسبنا کتاب الله» اشتباه کرده و برخلاف خود قرآن سخن گفته…»[1]

وی در کتاب منظومه خویش که به نام گلشن قدس معروف است و در آن، یک دوره عقاید حقه را به نظم در آورده، درباره نیاز تفسیر قرآن به حدیث، چنین سروده است:
«بود قرآن یکی از معجزاتی          که باقی مانده حجت بهر آتی
ولی چون مجمل آمد، بعض قرآن     شدی محتاج تفسير امامان
احادیث صحیحه اهل عصمت         بود ردش چو انکار دیانت»[2]

اما وی که خود ضرورت نیاز قرآن به تفسیر را بیان کرده است، در مقطعی با یک تغییر صد و هشتاد درجه‌ای، مبانی اعتقادی خود را تغییر داده و به صراحت، تفسیر قرآن و استفاده از روایات تفسیری ائمه (علیهم‌السلام) را نفی کرده و در ذیل آیه «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا [محمد/24] آیا منافقان در آیات قرآن تفکر نمی‌کنند، یا بر دل‌هاشان قفل‌ها (ی جهل و نفاق) زده‌اند» می‌گوید: این آیه رد می‌کند قول کسانی را که می‌گویند حدیث امام باید آیه قرآن را تفسیر کند، زیرا خدا بر منافقین و کفاری که امام و رسول را قبول نداشتند، تدبر در قرآن را لازم دانسته و حقیقت قرآن بدون حدیث امام فهمیده می‌شود.»[3]

در پاسخ به این تناقض، باید گفت: صدر اسلام که شما مدعی هستید، مسلمانان قرآن را به خوبی درک کردند، این درک و فهم به خاطر این بود که به شخص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) براى فهم تمامى جوانب دین، از جمله قرآن کریم، دسترسی داشتند.

هم‌چنین باید گفت که مخاطبان قرآن، تنها مردم عصر نزول نیستند؛ بلکه پیام هدایت آن برای همه عصرها و دوره‌‌ها و برای همه مردم بوده و چنین امری مستلزم ضرورت تفسیر قرآن مطابق با نیازها و مسائل هر عصر و زمان است؛ خصوصاً با توجه به تکامل فهم بشر و پیشرفت سریع علوم تجربی.

بدین جهت، وجود مفسرانی که بتوانند مسائل هر عصری را بر آیات قرآن عرضه کرده و پاسخ‌های مناسب را ارائه کنند، ضروری است.

پی‌نوشت:
1. برقعی، ابوالفضل، عقل و دین، ج2، ص96 و 97.
2. همو، گلشن قدس، ص17.
3. برقعی، ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج2، ص603.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=45466

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!