به گزارش پایگاه خبری مفاز، آیا اسرائیل در حال نابودی است یا این صرفا خواست قلبی یا توهم عدهای از مسلمانان است؟! آیا باور کنیم که اسرائیلی که کل جهان پشتوانه آن است ممکن است روزی نابود شود؟
پاسخ این سوال را چند روز قبل روزنامه اسرائیلی هاآرتص داد وقتی گفت “گویا نصرالله راست میگفت که اسرائیل مثل خانه عنکبوت است”؟!
اگر از اعتراف هاآرتص عبور کنیم و حتی وقایع امروز اسرائیل و درگیریها بر سر البته در ظاهر اصلاحات قضایی نتانیاهو را هم در نظر نگیریم، با ذکر چند نکته قضاوت را به شما میسپارم:
اول: جامعه اسرائیل متشکل از چند دسته است، مذهبی های سرسخت مثل ارتدوکس ها، حریدیها، حسیدیها و سکولارهای سرسخت که البته دیندار هستند و عدهای که کاملا بیدین هستند. اما اسرائیل مگر به طمع تشکیل یک کشور یهودی شکل نگرفت؟! پس چگونه در حال حاضر بخش عمدهای از جامعه ظاهراً یهودی حتی حاضر به پذیرش قواعد اولیه یهودی نبوده و به دنبال جامعهای باز و حتی همجنسبازی هستند که در حال حاضر عمده مخالفان نتانیاهو از این دستهاند!
دوم: جامعه اسرائیل متشکل از یهودیان سفاردهی، مزارحی و اشکنازی با فرهنگهای یهودی کاملا متفاوت هست که این فرهنگها با اختلافات فراوان درون قومیتی بسیار زیاد دائماً در حال تنش با یکدیگرند.
سوم: یادمان نرود مردم اسرائیل نه از یک کشور بلکه از چند ده کشور متفاوت با فرهنگ های متفاوت در قالب نژاد یهودی دور یکدیگر جمع شدهاند. وقتی معیارهای دینی که میتواند جمع کننده این مردم کنار هم باشد کنار رود، آیا آن زمان میتوان معیار نژادی را برای کنار هم جمع شدن این آورگان مختلفالحال کافی دانست؟
چهارم: در بطن بسیار عمیق جامعه یهود، در عین وحدت باورنکردنی آنان یک اختلاف و رقابت و حسادت عمیق نهفته است، همان حسادتی که منجر به اختلاف دوازده قبیله و در نهایت اضمحلال پادشاهی اسرائیل و گم شدن ده قبیله از قبائل یهود شد. حسادت و رقابت عجیبی که تاکنون وجود داشته و شاید به همین دلیل است که عهد عتیق از جمع شدن و تصرف سرزمینی قوم یهود شدیداً منع کرده و آن را مشروط به ترک گناهان دانسته که تقریبا امری محال است و به نوعی جمع شدن این قوم در مکان واحد را با آتیهای از در هم کوبیدگی ذکر کرده است.
پنجم: خستگی و فرسایش این نگونبختان اشغالگر بر اثر فشار فلسطینیها که صاحبان اصلی این سرزمینند و مسلمانان که این سرزمین از سرحدات آنان محسوب میشود علاوه بر محوریت مهم و نقشآفرین بیت المقدس که حتی یهودیان از ورود به آن منع شدند نیز خود عامل از هم پاشیدگی یهودیانیست که شاید در اقلیت بودهاند اما همیشه سعی کردهاند آرامش خود را تامین کنند؛ چیزی که امروز در سرزمین های اشغال شده بر آنان زهر شده…
آیا کشوری، آن هم مجعول و اشغال شده با این مشکلات و با جمعیت اندک در سرزمینی با حداقل امکانات و منابع طبیعی، قابلیت زیست و ادامه دادن مسیر را دارد؟ قضاوت با شما