6

گسترش قادریه صوفی در چین

  • کد خبر : 50461
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۲
گسترش قادریه صوفی در چین
"طریقه قادر" که در قرن دوازده میلادی در بغداد تأسیس شد، یکی از اولین فرقه صوفی بود و ایده های خاص خود در مورد شریعت اسلامی، فقه، شیوه های اعمال و مراسم مذهبی تأثیر عمیقی بر نسل های بعدی صوفی داشت. گسترش فرقه قادریه در چین با خواجه عبدالله آغاز شد که آموزه ها را به سه شاگردش آموزش داد و شاگردان نسل بعدی اش تأثیر عمیقی بر توسعه قادریه داشت.

قادریه صوفی یکی از چهار فرقۀ اصلی صوفی چینی است و خاستگاه آن را می توان به “طریقه قادر” در آسیای مرکزی ردیابی کرد و گمان می رود فرقه قادریه با گسترش “طریقه قادر” در چین شکل گرفته باشد. در دوران حکومت امپراطور کانگ شی (Kang xi) (سال 1684 میلادی)، مبلغ خواجه عبدالله برای تدریس آموزه های قادریه صوفی به چین آمد و آموزه ها را به سه شاگرد خود  تعلیم داد. از آن زمان، فرقه قادریه وارد مرحله ای از توسعه شدید شد، و به تدریج شاخه های زیادی مانند دا گونگ بی (Da gong bei) (گنبد بزرگ)، یانگ مین(Ynag men)، گوئو گونگ بی(Guo gong bei)، لینگ مینگ تانگ(Ling ming tang)، وین چوان تانگ(Wen quan tang) و شیانگ یوان تانگ(Xiang yuan tang) را تشکیل داد. در توسعه بلند مدت، فرقه قادریه نظام مدیریت سازمانی خوبی را تشکیل داده است.

یک : طریقه قادریه و فرقه قادریه در چین

“طریقه قادر” که در قرن دوازده میلادی در بغداد تأسیس شد، یکی از اولین فرقه صوفی بود و ایده های خاص خود در مورد شریعت اسلامی، فقه، شیوه های اعمال و مراسم مذهبی تأثیر عمیقی بر نسل های بعدی صوفی داشت. گسترش فرقه قادریه در چین با خواجه عبدالله  آغاز شد که آموزه ها را به سه شاگردش آموزش داد و شاگردان نسل بعدی اش تأثیر عمیقی بر توسعه قادریه داشت.

اول: “طریقه قادریه” صوفی آسیای مرکزی

طریقه صوفی با تولد صوفی ظاهر نکرد، بلکه در مرحله خاصی در تکامل فکر صوفی ظاهر شد. در ابتدا برخی صوفیان متدین به تدریج به دلیل عادات و مقاصد معنوی مشترک برای تشکیل سازمان های کوچک مختلف گرد هم آمدند و سلسله مراتب صوفیان در درون سازمان وجود نداشت. بعدها با تغییر هویت یک صوفی معروف که تعادل درون سازمان اصلی را شکست، شروع به تفاوت سلسله مراتبی در درون سازمان کرد و به تدریج به نوعی رابطه استاد – شاگرد تکامل یافت، به این ترتیب، ظهور شاگردانی وجود داشت که روح و روش های تمرینی معلم را به ارث می برند. پس از مرگ معلم، محل اقامت و آرامگاهش به گنبد تبدیل شده که پیروانش این گنبد را  پرستش می کنند، و خود معلم اغلب توسط شاگردانش “پیغمبر” نامیده می شد و افسانه های مختلف و آثار مقدس در باره معلم به عنوان “هاله مقدس” وجود دارد و هاله ای از نور که جاذبه این هاله بدون شک برای معتقدان بسیار بزرگ بود، بنابراین مقیاس سازمان گسترش یافت و در نهایت به فرقه ای تکامل یافت.

تا سده های دوازده و سیزده میلادی، فرقه های صوفیانه به طور گسترده ای در جهان اسلام برقرار شد و “فرقه قادریه” آسیای مرکزی یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین آنها بود. “فرقه قادریه” که در قرن دوازده میلادی در بغداد تأسیس شد، نام خود را از عالم معروف عبدالقادر گیلانی (1166-1078) می گیرد و پس از مرگش توسط پسرانش تأسیس شد و یکی از اولین فرقه های تأسیس شده توسط صوفیه بود. عبدالقادر گیلانی در گیلان (ایران کنونی) در ساحل جنوبی دریای سیاه به دنیا آمد و در سن 18 سالگی برای تحصیل در رشته های حدیث، شریعت و فلسفه به بغداد آمد و در دانشگاه نظامیه درس خواند، سپس بغداد را ترک کرد و به عنوان یک درویش به مدت 25 سال خود را وقف مطالعه فرقه حنبلی در بیابان کرد. در سال 1127 میلادی، عبدالقادر گیلانی به عنوان مبلغ به بغداد بازگشت و مشهور شد و در سال 1344 به عنوان مدیر مدرسه نظامیه بغداد منصوب شد و شاگردان و پیروانش خانقاه را در بغداد تأسیس کردند که به مرکز تبلیغاتی طریقه قادری نیز تبدیل شد. عبدالله قادر گیلانی بر اعمال سخت و تقوا و عقل تاکید داشت، وعظ های  او فلسلفی بود و تعداد زیادی از پرستش کنندگان  را از جاهای دور به خود جلب کرد و حتی بسیاری از مسیحیان و یهودیان تحت الهام او به اسلام گروید و افراد بی شماری از روح او الهام گرفته بودند[1]. او معتقد بود که صوفی باید سخاوت ابراهیم، صبر ایوب، دعای زکریا، فقر بودن یحیی، ریاضت موسی، خلوت کردن عیسی و پرهیز از نفس محمد را داشته باشد[2].پس از درگذشت عبدالقادر گیلانی، شاگردان و پیروانش او را به عنوان شیخ مورد احترام قرار دادند و نوشته ها، خطبه ها و دعاهای او را در کتاب های کلاسیک مبلغ جمع آوری کردند.

طریقه قادریه به کلام اهل سنت پایبند است، از فقه اسلامی پیروی می کند، طرفدار مدارا، تقوا، فروتنی و خیرخواهی است و بر روی عمل معنوی “طریقتی” تمرکز دارد. در فرایند گسترش، طریقه قادریه مجموعه ای از فقه، اصول و شیوه های عملی را تشکیل داد و  شیوه های عملی از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت بود. قرائت “ذکر” پس از نماز هر روز از آیین های مذهبی مهم طریقه قادریه است، و محتوا تقریبا به این قرار است: استغفر الله و اتوب الیه، سبحان الله و الحمد لله اللهم صلی علی محمد و علی آل محمد و علی اصحابه.

طریقه قادریه از قرن 15، ابتدا به آسیای مرکزی، هند، مصر، سودان و شمال آفریقا و سپس به ترکیه در قرن 17 گسترش یافت. در حدود قرن 18 میلادی، طریقه قادریه به چین معرفی شد که عمدتاً در استان های شان شی(Shan xi)، گانسو(Gan su)، چینگهای (Qing hai)، نینگشیا (Ning xia)، سیچوان (Si chuan) و جاهای دیگر بود.

ب: سفر خواجه عبدالله به منطقه ی خه هوانگ[3] (He huang)

در سلسله چینگ، گروهی از مبلغان صوفی به طور متوالی در منطقه شمال غربی خه هوانگ چین آمدند، آنها از غرب آسیا، آسیای مرکزی و جاهای دیگر آمدند، هدف اصلی گسترش دکترین صوفیانه بود که توسط مردم محلی به “قطب” معروف است، حاجی عبدالله یکی از آنها بود. مسلمانان منطقه خه هوانگ مسلمانان همواره حاجی عبدالله را از نوادگان نسل 29 محمد تلقی می کرده اند و او را به چهره ای برجسته در میان مسلمانان محلی تبدیل کرده و به ویژه مورد احترام ویژه ای قرار گرفت و او آموزه های قاردیه را در میان مسلمانان منطقه خه هوانگ گسترش داد و از سوی پیروان قادریه به عنوان “مبتکر قادریه” مورد احترام قرار گرفت.

خواجه عبدالله در منطقه الاین (Al Ain) مدینه به دنیا آمد. او در جوانی برای تحصیل در رشته های کلام اسلامی، فلسفه، پزشکی، نجوم و غیره به مصر، بغداد، تهران و اورشلیم سفر کرد و بعدها خانقاه علی قادریه در شهر مقدس مکه، مهر بزرگ را به دست گرفت.

خواجه عبدالله در سال 1674 میلادی از راه دریا وارد شهر گوانگ ژو در چین شد و بعدها در استان های هوبئی (Hu bei)، هونان (Hu nan)، شانشی، گانسو و جاهای دیگر موعظه کرد. خواجه عبدالله برای موعظه به چین آمد که باعث پاسخ شدید در منطقه محلی شد و پیروان زیادی از جاهای مختلف آمدند. در شهر حه ژو (He zhou) استان گانسو، خواجه عبدالله فردی به نام چی جینگ یی (Qi jing yi) را به عنوان شاگرد گرفت و خود را وقف آموزش آموزه های قادریه کرد. در سال 1288 شهر به نام لانگ زونگ (Lang zhong) استان سیچوان در گذشت، و پس از 16 سال موعظه در چین، در کوه پانلونگ (Pan long) به خاک سپرده شد، جایی که به نام “مسجد بابا”[4]، گنبد وی بود.

پ: آموزش دادن خواجه عبدالله به “سه شاگرد”

“سه شاگرد” به سه شاگرد اصلی خواجه عبدالله یعنی آقای چی جینگ یی (Qi jing yi) از شهر هژو استان گانسو، آقای شیان می ژن (Xian mei zhen) از استان چینگ یانگ و ما شان رین (Ma shnag ren) از استان یوننان اشاره دارند. این سه نفر بعدها فرقه ی خود را راه اندازی کردند، و به تدریج سه شاخه تشکیل شدند: فرقۀ چی، فرقۀ شیان و فرقۀ ما. بعدها چون فرقۀ شیان برای پیروی از خفیه تغییر کرد، بنابراین تنها دو شاخه از خواجه عبدالله به آموزه های قادریه اعتقاد داشتند.

فرقۀ چی، فرقه ای که توسط چی جینگ یی تاسیس شد، بعدها به عنوان “گبند بزرگ” شناخته شد. چی جینگ یی، مجبوبترین شاگرد خواجه عبدالله و مهم ترین جانشین قادریه در چین بود. فرقۀ شیان، فرقه ای که توسط شیان می ژن تاسیس شد. شیان می ژن، اهل شهر هوانگ زونگ (Huang zhong) استان چینگهای است. این فرقه نسبتا خاص تر بود، و بعدها به خفیه تغییر کرد، اما فرقۀ شیان اولین گسترش خواجه عبدالله را فراموش نکرد. بنابراین هر نظرات خاص خود را در مورد اینکه آیا فرقۀ شیان متعلق به قادریه یا خفیه است، دارد. آقای ما تونگ (Ma tong) معتقد است که فرقۀ شیان تئوری های این دو فرقه (فرقه شیان و فرقه خفیه) را جذب کرده است، مانند تأکید آن بر دکترین و نه تدریس، این ایده که دکترین بالاتر از تدریس است از فرقۀ قادریه می آید، در حالی که ایده ی تشکیل خانواده و آوردن فرزندان از فرقۀ خفته می آید[5].

فرقۀ  ما، فرقه ای که توسط ما شان رین در بوننان تاسیس شده است، هم اکنون فرقۀ یانگ از فرقه ی قادریه آمده، همان گسترش توسط ما شان رین به نسل های بعدی رسیده است. این فرقه ما در یوننان، اهمیت زیادی به چینی شناسی داشت و اغلب از چینی برای توصیف آموزه های فرقه خود استفاده می کرد.

دو: فرقه تصوف گنبد بزرگ قادریه

گنبد بزرگ قادریه توسط آقای چی جینگ یی، شاگرد بزرگ خواجه عبداللیه تاسیس شده است و یکی از فرقه های مهم ترین شاخه های قادریه در چین است، و جانشین و انتشاردهنده اصلی قادریه در چین محسوب می شود. از زمانی که چی جینگ یی گنبد بزرگ را تأسیس کرد، نسل های پی در پی مرشد گسترش دادن دکترین قادریه را به عنوان ماموریت خود قرار داده اند و فرقۀ گنبد بزرگ نیز سیستم ذاتی خود را در توسعه درازمدت تشکیل داده است.

الف: استاد (یا مرشد) چی جینگ یی و تاسیس فرقه تصوف گنبد بزرگ

چی جینگ یی، اسم عربی مولانا هلال الدین و گفته جد او عرب است. بر اساس روایت ها، اجداد او عرب بودند که پس از کمک به سلسله تانگ برای فرونشاندن “شورش آن شی” در شهر چانگ ان (Chang an) ساکن شدند و بعدها نوادگانش برای فرار از آفت جنگ در دوران سلسله  مینگ به شهر هه ژو استان گانسو نقل مکان کردند.

چی جینگ یی در سال 1656 در شهر هه ژو به دنیا آمد، پدرش قبل از تولدش فوت کرده بود و مادرش هنگامی که سه ساله بود درگذشت و او توسط مادربزرگش بزرگ شد. او از دوران کودکی بسیار باهوش بود و در سن هفت سالگی وارد دبستان مسجد و در سن 12 سالگی وارد دبیرستان مسجد شد و در آنجا زیر نظر امام ما تیان لونگ (Ma tian long) با تمرکز بر کلاسیک های اسلامی و کنفوقیسم چینی تحصیل کرد.

در سال 1674، خواجه عبدالله برای موعظه به شهر هه ژو آمد و چی جینگ یی را به عنوان شاگرد پذیرفته شد و دکترین قادریه را به او آموزش داد.  پس از آموختن دانش های دینی زیادی از خواجه عبدالله، چی جینگ یی از دستورات استاد خود اطاعت کرد و شروع به گسترش آموزه های قادریه اسلامی کرد و ردپای او در سراسر مناطق وسیع شمال غربی و جنوب غربی چین گسترش یافت. او آموزه های اسلامی را در استان های شان شی، گانسو، سیچوان و یوننان تبلیغ می کرد و دکترین قادریه را گسترش داد و شاگرد می گرفت و تدریس می کرد. او با ایمان متدین، دانش عمیق و زندگی فقیرانه، پرهیز از نفس، مورد حمایت و عشق اکثریت مؤمنین قرار گرفت. با تلاش های او و شاگردانش، نفوذ فرقه قادریه اسلامی به تدریج گسترش یافت و شاگردان و پیروانش  در سراسر شمال غربی وجود داشت.

در سال 1715 میلادی، استاد چی جینگ یی با شاگردانش به شهر شی شیانگ (Xi xiang) استان شان شی برگشتند، چهار سال بعد در 11 سپتامبر در شی شیانگ درگذشت و مقبره اش “یو جئو تینگ” (You jiu ting) نامیدند. بعدها بازسازی شد و به “لو لینگ تینگ” (Lu ling ting) تغییر نام داد. هنگامی که شاگردان لین شیا (Lin xia) از وفات استاد چی جینگ یی اطلاع پیدا کردند، مقبره او را به حومه غربی لینک شیا منتقل کردند، نام “گنبد بزرگ” کنونی همین مقبره استاد چی جینگ یی است. پیروان در شهر لین شیا در آنجا پرستشگاه ساختند و نام مقبره اش را “یونگ جئو تینگ” (Yong jiu ting) نامیدند

ب: شاگردان اصلی استاد چی جینگ یی

استاد چی جینگ یی در طول دوران مأموریتی خود (تبلیغ دینی) همواره خود را وقف بازدید از علماء، تدریس آموزه های قادریه و پرورش دادن شاگردان کرده است. استاد چی جینگ یی حدود بیست شاگرد اصلی وجود داشت که در این میان آنها، شاگرد ما رو یوان (Ma ru yuan)، ما چانگ چینگ (Ma chang qing)، تو هوا چینگ (Tuo hua qing)، ما تینگ یی (Ma teng yi) و ان دینگ چوان (An ding chuan) تأثیر زیادی داشته اند. آنها کمک های برجسته ای برای کمک به استاد چی جینگ یی برای تبلیغ دینی و تأسیس گنبد بزرگ انجام داد.

استاد ما رو یوان، از اهالی شهر لین شیا استان گانسو و به عنوان “مرشد بزرگ” مفتخر است. ما رو یوان در کودکی زادگاهش را ترک کرد و بعدها با خواجه عبدالله در باو نینگ (Bao ning)  استان سیچوان آشنا شد و به مدت پنج سال از خواجه پیروی کرد. پس از وفات  خواجه، پیش استاد چی جینگ علم دینی یاد می گرفت. ما رو یوان از شخصیت اخلاقی بالایی بود و ده سال خود را وقف خدمت به استاد چی جینگ یی کرد. پس از وفاتش در 26 آوریل 1744 در سمت غرب گنبد بزرگ لین شیا که اکنون “گنبد مرشد بزرگ” است به خاک سپرده شد. این گنبد بعدها تخریب شد و سپس به جای به نام “گنبد کوه سرخ” انتقال کرد.

استاد ما چانگ چینگ، از اهالی شهر لین شیا استان گانسو، دانشمند و فرد فاضل بوده است. او در کلاسیک چینی و پزشکی ماهر بوده و در استان های سیچوان و شان شی تبلیغ می کرده و شاگردان زیاد داشت، و مدت هاست که در مسجد بابا در شهر بائو نینگ استان سی چوان زندگی می کرد. او در 18 نوامبر 1716 درگذشت و در سمت غرب مسجد بابا به خاک سپرده شد.

استاد تو هوا چینگ (Tuo hua qing)، اهل شهر لین شیا است و آدم با شخصیت و فضل است و پایبند به اعمال دینی بوده است و در زبان چینی و پزشکی ماهر بوده، و همراه استاد چی جینگ یی در سه استان یعنی استان گانسو، استان سی چوان و استان شان شی تبلیغ دینی می کرد. پس از وفات استاد چی جینگ یی، او طرفداری از ساختن گنبد بزرگ بود. او در ژوئن 1760 درگذشت و در سمت جنوب گنبد بزرگ به خاک سپرده شد، و بعدها به گنبد کوه سرخ نقل مکان کرد.

ما تینگ یی (Ma teng yi)، اهل شهرستان دونگ شیانگ (Dong xiang) استان گانسو است و پیروانش لقب “مرشد بزرگ” به او داد. استاد ما تینگ یی به زبان های عربی و فارسی مسلط بود، و از علمای کلاسیک بود. در ابتدا ما تینگ یی افکار استاد چی جینگ یی را نپذیرید، و به آنها شک کرد و انتقاد کرد، اما توسط استعداد و شخصیت استاد چی جینگ یی، او را به عنوان معلم پذیرفت و از آن زمان به بعد به یکی از حامیان قوی استاد چی جینگ یی تبدیل شد. او در نوامبر 1758 درگذشت و در سمت غرب گنبد بزرگ به نام “گنبد تای زی”[6] به خاک سپرده شد.

ان دینگ چوان (An ding chuan)، قوم هان، اهل جینانگ سو (Jiang su) و یکی از مقامات در سلسله چینگ بود. وی از تأثیر استاد چی جینگ یی استعفا داد و در غار در شهر چینگچان منزوی شد. وی در 20 ژوئیه 1708 درگذشت و در جایی به نام شو لونگ شان (Xu long shan) به خاک سپرده شد.

پ: به ارث رسیدن “دائو تونگ” گنبد بزرگ

برای ارث و ارتقاء فرقه ها، هر فرقه خانواده وراثت خود را دارد. ما آن را “دائو تونگ” می نامیم. “دائو تونگ” یک تبارشناسی معنوی است که به آموزه های صوفی و عمل مربوط به آیین ها اشاره دارد[7].”دائو تونگ” کلید فرقه ها، رکن معنوی و مبنای بقا و توسعه فرقه ها است و ادامه و توسعه فرقه ها بدون “دائو تونگ” دشوار است. این “دائو تونگ” هم از بنیان گذار یک طریقه صوفی و ایده های آن به ارث می رسد و هم از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

صوفی معتقد است که “دائو تونگ” نامرئی است و بر اساس “دائو” (دکترین) استوار است. “نامرئی” در اینجا به این معنی است که قابل مشاهده نیست، دست یافتنی نیست، نهادی عینی موجود نیست، بلکه یک چیز معنوی است. چه قادریه و چه خفیه باشد، و چه جحریه و چه کبرویه باشد، اگرچه “دائو تونگ” آن ها متفاوت است، اما همگی تلاش می کنند “دائو تونگ” خود را با پیامبر محمد (ص) مرتبط کنند و اطمینان حاصل کنند که “دائو تونگ” آنها را می توان به پیامبر محمد ردیابی کرد، به طوری که “دائو تونگ” آنها معتبر به نظر می رسد.

گنبد بزرگ قادریه معتقد بود که منبع “دائو تونگ” از امام علی آمده است. با توجه به «تاریخچه ای کوتاه از گنبد قدیمی مسجد چینگ جوء (Chengjue) در شهر لین شیا (Linxia) »، اجداد گنبد دکترین اسلامی را به صورت شفاهی آموزش می دادند. در «مجموعه ریشه های اسلام» ثبت شده است: “استاد (خواجه عبدالله) به حه ژو (لین شیا کنونی) آمد و به مردم گفت خودش از مدینه آمد و یکی از پیروان امام علی است و فرقه قادریه را تبلیغ می کند”[8]. از نقل قول فوق می توان به این نتیجه رسید که فرقه قادریه از مدینه و توسط خواجه عبدالله به چین آمده و از دائو تونگ امام علی گرفته شده است و امام علی نیز اجداد (مبتکر) فرقه قادریه است.

چی دائو هه (Qi dao he)، نسل ششم گنبد بزرگ، امام علی را به شدت ستود و جایگاه علی در اسلام را کاملاً تأیید کرد. او این جمله را در «مجموعه ریشه های اسلام» دارد: “ای امام علی، شما معجزه از معجزات هستی، من شما هستم، شما من هستید”[9]. این جمله امام علی را در لحن پیامبر محمد (ص) که جلوه ای ملموس از چی دائو است ستایش می کند و تفکر امام علی را ستود. از این، ما می توانیم یک ریشۀ فکر از دائو تونگ به دست یافتیم: خواجه عبدالله ← امام علی ← پیامبر محمد (ص).

ت: ویژگی های اساسی فرقه تصوف گنبد بزرگ

فرقه گنبد بزرگ (قادریه) نیز مانند دیگر  فرقه های اسلامی چین از «قرآن» و «حدیث» پیروی می کند. تفاوت در این است که گنبد بزرگ اهمیت زیادی به ریاضت و تفکر می دهد که از ویژگی های گنبد بزرگ است. فرقه گنبد بزرگ معتقد است که تنها از طریق ریاضت و تفکر می توان هدف “توحید و نزدیک شدن به پروردگار” را به دست آورد.

در سطح عمل، دکترین و عمل فرقه گبند بزرگ شبیه به فکر تائوی چینی است، اما گنبد بزرگ معتقد است که به هیچ وجه توسط فکر تائو شکل گرفته است. گنبد بزرگ معتقد است که دکترین و عمل های آن از عناصر تائو استفاده کرد، اما از تائوئیسم نیامد است.

فرقه گنبد بزرگ نیز دارای برخی چیزها است که با فرقه های دیگر متفاوت است، و این چیزها حتی مورد مخالفت فرقه های دیگری نیز قرار دارند. به عنوان مثال، مرشد فرقه گنبد بزرگ روزی دو بار در جلوی مقبره استاد چی جینگ یی بخور می سوزاند و سجیده می کند. این رفتار مورد انتقاد فرقه های دیگری شد و آنها معتقدند که این رفتار بر خلاف «قرآن» محسوب می شود و مسلمانان تنها می توانستند از خدا سجیده کنند. اما فرقه گنبد بزرگ متعقد است که استاد چی جینگ یی حکیم مورد علاقه خداست، بنابراین آنها از چی جینگ یی سجیده نمی کنند بلکه به خدا سجیده می کنند.

فرقه گنبد بزرگ اهمیت زیادی برای پزشکی و یادگیری زبان چینی دارد، بنابراین بسیاری از مرشد در فرقه گنبد بزرگ طب سنتی چینی را یاد گرفتند و مردم را معالجه می کنند. مهارت پزشکی فرقه گنبد بزرگ در مقعیت مهمی را در تاریخ پزشکی کلاسیک در چین اشغال می کند و آن هم ثروت پزشکی در سرزمین مادری چین است.

[1] تانگ مینگ شینگ(Tang meng sheng): «صوفی هندی و نقش تاریخی آن»، پکن: انتشارات اقتصادی، 2012، صفحه 10.
[2] عبدالمجید سندی: «جنبش صوفی در پاکستان»، لاهور، 1994، صفحه 75.
[3] منطقه خه هوانگ نام جمعی دو دره است که بر اثر تأثیر رودخانه هوانگ و رودخانه زرد شکل گرفته اند.
[4] مسجد بابا: یکی از سه مکان مقدس گبند بزرگ است که در سال ۱۶۹۱ ساخته شده است.
[5] ما تونگ: «منشاء فرقه های اسلامی در چین»، یینگ چوان، انتشارات نینگ شیا، 1986، صفحه 96 الی 97.
[6] “گنبد تای زی”: در حدود سال 1760 ساخته شد که در سال 1928 بر اثر آتش جنگی تخریب شد و در سال 1934 بازسازی شد، مقیاس همان مقیاس قبل بود و تا زمان انقلاب فرهنگی مقبره دوباره تخریب شد و بخش های دیگر توسط اداره های دولت استفاده شد.
[7] جین یی جئو (Jin yi jiu): «صوفی در چین»، پکن: انتشاران علوم اجتماعی، 2013، صفحه 246.
[8] چی دائو هه: «مجموعه ریشه های اسلام»، نشریات فرقه گنبد بزرگ لین شیا در سال سیزدهم جمهوری خلق (1924)، صفحه 14.
[9] چی دائو هه: «مجموعه ریشه های اسلام»، نشریان فرقه گنبد بزرگ لین شیا در سال سیزدهم جمهوری خلق (1924)، صفحه 10.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=50461

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!