1

سير شكل گيري و تدوين احكام در يهود

  • کد خبر : 18286
  • ۰۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۲
سير شكل گيري و تدوين احكام در يهود
در سال هفتاد ميلادى، پس از ويرانى معبد اورشليم به دست روميان، دانشمندان يهودى كه در اطراف و اكناف پراكنده شده بودند، دست‏به تدوين «شريعت‏شفاهى‏» زدند و كتابى به نام ميشنا تاليف كردند.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، دين يهود، كه قديم‏ترين دين از مجموعه اديان ابراهيمى است، بر مبناى شريعت ‏بنا شده است و شامل احكام بسيار مفصلي است كه اساس آن به دوران قبل از حضرت موسي باز مي گردد. اين احكام از هفت قانون منسوب به نوح آغاز مي گردد. در حدود سده سيزدهم پيش از ميلاد، بنى‏اسرائيل از سرزمين مصر خارج شدند و عزم سرزمين كنعان كردند. سه ماه پس از خروج از مصر، موسى به فرمان خدا بر كوه سينا دو لوح دريافت كرد كه ده فرمان بر آنها نقش بسته بود. اين ده فرمان آغاز و مبناى شريعت موسوى است و تمام احكام شريعت‏يهود در همين فرمان‏ها ريشه دارند. ساختار كلي اين احكام را 613 فرمان تورات شكل مي دهد و با تدوين مجموعه 37 جلدي تلمود به حد كمال مي رسد و در نهايت مجموعه 4 جلدي شولحان عاروخ آن را ثبات مي بخشد.

تدوين احكام يهود در قالب سه دوره زمانى قابل بررسى هستند كه هريك بر محور منابعى استوار است:

الف) دوره كتاب مقدس (تورات يا تنخ): در اين دوره، كه تقريبا بين قرن سيزدهم تا چهارم پيش از ميلاد را دربرمى‏گيرد، كتاب مقدس عبرانى شكل گرفته است. محور اصلى بحث‏شريعت در كتاب مقدس، اسفار خمسه يا تورات است كه از طرف خدا بر موسى نازل شده است.
در اين نوشته هرگاه از كتاب مقدس سخن به ميان مى‏آيد، منظور كتاب مقدس عبرانى است كه آن را يهوديان «عهد» و مسيحيان «عهد قديم‏» مى‏نامند.

ب) دوره تلمودى: در سال هفتاد ميلادى، پس از ويرانى معبد اورشليم به دست روميان، دانشمندان يهودى كه در اطراف و اكناف پراكنده شده بودند، دست‏به تدوين «شريعت‏شفاهى‏» زدند و كتابى به نام ميشنا تاليف كردند. شارحان بعدى يهودى به تفسير ميشنا پرداختند و مجموعه عظيمى را به وجود آوردند كه تلمود ناميده شد. تدوين تلمود در اواخر قرن پنجم ميلادى به پايان رسيد. در اين نوشته، اين دوره را دوره تلمود ناميده‏ايم.

ج) دوره پساتلمود: پس از تدوين تلمود، بسيارى از دانشمندان يهودى به شرح و تفسير شريعت پرداختند كه آثار آنان به عنوان مراجعى معتبر در نزد يهوديان باقى ماند. مهم‏ترين اين مجموعه‏ها عبارت‏اند از:

1- راشى و توسافوت: در قرن يازدهم ميلادى، ربى شلومو بن اسحاق (راشى) تفسيرهايى درباره شريعت تورات و تلمود نگاشت كه به نام راشى معروف است. پس از وى، عالمان يهودى كار وى را جرح و تعديل كردند و اثرى را به وجود آوردند كه توسافوت يا ضمائم ناميده شده است.

2- ميشنا تورات: موسى بن ميمون در قرن دوازدهم اثرى در تفسير تلمود نگاشت و آن را ميشنا توراته به معناى تكرار شريعت نام نهاد. وى در اين كتاب، كه داراى اهميت‏بسيارى زيادى است، تمام احكام تورات و نيز احكام تلمود را به ترتيبى منطقى مدون ساخت.

3- اربع طوريم: در قرن چهاردهم، يعقوب بن اشر مجموعه‏اى در قانون و آيين‏هاى دينى و علم اخلاق يهودى تدوين كرد كه اربع طوريم (چهار رديف) نام گرفت.

4- شولحان عاروخ: ربى يوسف كارو در قرن شانزدهم كتاب شولحان عاروخ (سفره گسترده) را منتشر كرد كه تدوين نوينى از اصول و قوانين و آداب يهودى بود. اين اثر بعدها اصلاح شد و تاكنون كتاب رسمى قانون و مرجع يهوديان است.

دوره‏اى كه اين آثار در آن منتشر شد، با عنوان دوره پساتلمود مطرح شده است.

***
بنابر آيات تورات، اولين فرمان خداوند به آدم چنين بود: بارور شده و كثير شويد، زمين را پر كنيد و آن را تسخير كنيد (سفر پيدايش). مفسرين تورات آن را حكم ازدواج زن و مرد و توليد مثل دانسته اند.
همچنين بنابر عقيده يهود، هر انساني كه به7 قانون اخلاقي تورات، كه از آن به قوانين 7 گانه نوح تعبير مي شود ( طبق تفسير آيات 1تا17 فصل 9 سفر پيدايش)، وفادار باشد ، رستگار مي گردد.اين قوانين عبارتند از:
1- منع بت پرستي، 2- منع كفر گويي، 3- منع قتل، 4- منع زنا، 5- منع دزدي، 6- منع استفاده از گوشت حيوان زنده، و 7- ايجاد دادگاه عادل.

پس از خروج بني اسرائيل از مصر، 10 فرمان الهي در كوه سينا به ايشان نازل شد:
1-««من خد.ا، خالق تو هستم كه تو را از سرزمين مصر، از خانه بندگي بيرون آوردم»
2- « براي تو، معبودان ديگري در برابر من نباشد»
‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎3 – « نام خد.اي خالقت را بيهوده بر زبان مبر»9
4- « روز شبات (شنبه) را به ياد داشته باش كه آن را مقدس بداري… روز هفتم، شبات براي خد.اي خالقت است، هيچ كاري را انجام نده…»10
5- « پدرت و مادرت را احترام نما»11
6- « قتل نكن»
7- « زنا نكن»
8- « دزدي نكن»
9- « براي همنوعت شهادت دروغ نده»
10- « خانة همنوعت… و آنچه متعلق به همنوع تو است، آرزو مكن و به آنها حسد مبر»
***
حكم ديني در ادبيات عبري هلاخا ( راه و روش) يا ميصوا (صواب) نام دارد.
با اعطاي تورات ، مجموعه احكام و دستورهاي دين يهود كه به 613 فرمان معروف هستند، در دو بخش فرمانهاي امر (248 مورد) و فرمانهاي نهي (365 مورد) شكل گرفتند.
***

منابع فقهي يهود عبارتند از تنخ ( عهد عتيق)، تلمود، برايتا و شولحان عاروخ.

تَنَخ يا كتب مقدس يهود، مجموعه‌‌اي 24 جلدي و داراي بخشهاي زير است:
تورات، نِويئيم (انبيا) و كِتوبيم (مكتوبات).
الف) تورات :
تورات به معناي «شريعت» يا «قانون» و مهمترين قسمت تنخ است كه توسط موسي كتابت شده و متشكل از 5 سِفِر (جلد) است. آنها عبارتند از :
1- بِرِشيت (پيدايش) 2- شِمُوت (خروج) 3- وَييقرا (لاويان) 4- بَميدبار (اعداد) 5- دِواريم (تَثْنيه).
تورات با آفرينش جهان آغاز مي‌شود و با مرگ مُشِه (حضرت موسي) پايان مي‌‌يابد. همه دستورها و فرمانهايي كه يك يهودي موظف به اجراي آنهاست (613 فرمان)، از آن نشأت گرفته‌‌اند.
ب) نويئيم (انبيا)
دومين قسمت از تنخ (عهد عتيق) و شامل 8 جلد است. نويئيم به معناي «انبيا» و متشكل از نبوت پيامبراني است كه پس از درگذشت موسي تا اوايل آبادي بيت المقدس دوم، در مدتي نزديك به هزار سال، به هدايت و ارشاد مردم پرداخته‌‌اند. انبياي يهود 55 تن بوده كه 48 نفر آنها مرد و 7 نفر زن هستند. كتب نويئيم عبارتند‌‌از:
1- يِهُوشوعَ : با نبوت يهوشوع و ورود بني‌‌اسرائيل به سرزمين مقدس شروع مي‌‌شود و تاريخچه ملت يهود را پس از آن بيان مي‌‌كند.
2- شُوفْطيم (داوران) : از رخدادهاي زمان داوراني چون «دِوُورا»، «گيدْعُون» و «شيمشون» كه پس از يهوشوع رهبري مردم را به عهده گرفتند، سخن مي‌‌گويد.
3- شِموئل : اين كتاب، دوران پس از شوفطيم را در بردارد. آغاز آن با رهبري 40 سالة «عِه لي كهن گادول» بر بني‌‌اسرائيل است كه پس از وي شموئل اين وظيفه را بر عهده مي‌‌گيرد. همچنين در اين كتاب از گزينش شائول به نام اولين پادشاه بني‌‌اسرائيل و سلطنت داويد (حضرت داوود) سخن مي‌‌رود.
4- مِلاخيم (پادشاهان) : با شرح دوران پادشاهان بني‌‌اسرائيل پس از داويد كه از سلطنت شِلُـمُو (حضرت سليمان) است، آغاز مي‌‌شود و تا خرابي بت‌‌هميقداش اول به دست «نِبوكَدْ نِصَر» (پادشاه بابل) ادامه دارد.
پس از شلومو سلطنت به دو قسمت تفكيك مي‌‌شود: يك قسمت، متشكل از افراد اَسباط يهودا و بنيامين بوده كه تحت تسلط خاندان داويد بود و قسمت ديگر، ده سبط باقي ماندة بني‌‌اسرائيل است كه حكومت جداگانه‌‌اي را تشكيل مي‌دادند.
5- يِشَعيا : از پيامبران بني‌‌اسرائيل است كه با زباني فصيح به نصيحت، توبيخ و ارشاد بني‌‌اسرائيل مي‌‌پردازد. بخشي از نبوتهاي يشعيا مربوط به پيش‌‌بيني زمان ماشيح (منجي موعود) است.
6- يرميا‎8 : همزمان با دوران خرابي بت‌‌هميقداش اول مي‌‌زيست.
7- يِحِزْقِل (حزقيال) : اين نبي را نبوكد نصر به اسارت بابل درآورد.
8- (كتب دوازده گانه): داراي نبوت 12 تن از پيامبران بني‌‌اسرائيل است كه به علت كم حجمي آنها در يك جلد گردآوري شده و شامل نبوتهـــاي هُوشِعَ، يُوئِل، عامُوس، عوُوَدْيا، يُونا (يونس) ،ميخا، ناحوم، حَبَقوق، صِفَنْيا، حَگَي، زِخَرْيا(زكريا) و مَلآخي است.
ملآخي: آخرين پيامبر بني‌‌اسرائيل است كه در حدود 2300 سال پيش در اوايل آبادي بت‌‌هميقداش دوم مي‌‌زيسته است.
ج) كتوبيم (مكتوبات )
به سومين بخش تنخ گفته مي‌‌شود كه شامل 11 كتاب است:
1- تهيليم (مزامير داوود): داراي 150 فصل و بيشتر آنها از نبوتهاي داويد (حضرت داوود) است.
2-3-4- سه كتاب ميشلِه (امثال سليمان)، قُوهِلِت (جامعه) و شيرهَشيريم (سرود سرودها) : از نبوتهاي شلومو (حضرت سليمان) هستند كه وي در دو كتاب اول، بيشتر به نكات اخلاقي و عبرت آموز مي‌‌پردازد و در كتاب سوم (شيرهشيريم)، بحثي عرفاني بين بني‌‌اسرائيل و خداوند بيان مي‌‌شود.
5- كتاب ايوب.
6- كتاب روت:
7- اِخا (مراثيِ يرميا):
8- كتاب اِسْتِر (مگيلت استر ):
9- كتاب دانيئِل (دانيال نبي )
10- كتاب عِزْرا- نِحِمْيا: به ذكر اعمال اين دو پيامبر در ارشاد مردم و بازگشت يهوديان به ياري «كورش» به سرزمين مقدس و ساخت بت‌‌هميقداش دوم به مدد كورش و داريوش دوم كه هر دو از پادشاهان ايران بودند، مي‌‌پردازد. عِزرا در ترويج فرهنگ توراتيي كوشش بسيار نمود و خدمت عظيمي‌‌ در احيا و تقويت ايمان يهوديان نسبت به تورات انجام داد. او تحصيل تورات را بين مردم رواج داده، شالوده‌‌اي محكم براي مقدس نگه‌‌داشتن آن پايه‌‌ريزي كرد.
عزرا با عشقي عظيم، تورات را با تفاسيري كه موسي آموزش داده بود، به مردم آموخت تا آنكه ايشان نه تنها آن را بپذيرند، بلكه آموخته و با آن زندگي كنند. حضرت موسي تورات را براي نسلي آورد كه تازه از مصر خارج شده بودند و عزرا دانش تورات را به نسلي بازگرداند كه تازه از اسارت بابل آزاد شده بودند.
11- كتاب ديوْرِه هَياميم (تواريخ ايام ) : شجره‌‌نامه بني‌‌اسرائيل را از «حضرت آدم تا اوايل آبادي بت‌‌هميقداش دوم» دربردارد و برخي از وقايع زمان پادشاهان را نيز شرح داده است.
لازم به ذكر است كه كتابهاي شموئل، پادشاهان، تواريخ ايام و عزرا- نحميا در اصل هر كدام يك كتاب محسوب مي‌‌شوند، ولي به صورت 2 جلدي (جلد1 و جلد 2) و كتاب «عزرا- نحميا» به صورت جداگانه؛ يعني، كتاب عزرا و كتاب نحميا نيز چاپ شده‌‌اند.
***

تلمود
پس از وفات موسي، جانشين او يِهُوشوعَ آنچه از موسي آموخته بود، به پيران و انديشمندان قوم آموزش داد و آنها نيز نسل به نسل اين كار را پي گرفتند اين مجموعه قوانين شفاهي، اصطلاحا تورات شفاهي نيز خوانده مي شود. در طول چندين قرن، تورات شفاهي بدين گونه سينه به سينه نقل مي‌‌شد و كسي آن را در كتابي ثبت نمي‌‌كرد، تا اينكه تورات شفاهي به اعضاي كِنِسِت هَگِدُولا (مجمع كبير) رسيد. كنست هگدولا، مجمعي از 120 تن از بزرگترين علماي يهود بود كه در بين آنها چندين تن از آخرين انبياي بني‌‌اسرائيل حضور داشتند و آن را «عِزرا هَسُوفِر» در اوايل آبادي بت‌‌هميقداش دوم تأسيس كرد. آنها مجموعة احكام ديني را كه از دوران موسي به روزگار ايشان رسيده بود، گرد‌آوري نموده و به آموزش گسترده تورات و بويژه تورات شفاهي پرداختند و آن را به نسل بعدِ معلمان مذهبي (تَناييم) انتقال دادند.

دوران تناييم
افرادي كه وظيفه انتقال و آموزش توراتي شفاهي را پس از كِنست‌‌هگدولا تا تدوين اين تعاليم در طي چند نسل به عهده گرفتند، «تناييم» (جمع تَنّا به معناي معلم) نام دارند. تناها (معلمان) به تفسير و تشريح قوانين تورات بر اساس اصول تورات شفاهي مي‌‌پرداختند. كم كم شماري از ايشان براي اينكه بتوانند در صورت لزوم، همه مطالب آموخته شده را به سرعت به ياد آورده و در آن اشتباهي نكنند، طومارها و دفترهايي تهيه كرده، آموخته‌‌ها و معلومات خود را در آنها يادداشت مي‌‌كردند. اين يادداشتها در زمان «رَبي يِهودا هَناسي» دستمايه‌‌اي براي تدوين «ميشنا» شد. وي از آخرين و بزرگترين تناها بود كه رهبر قوم و رئيس سنهدرين (ناسي) گرديد.
ربي يهودا هناسي مي‌‌ديد با مشكلاتي كه پس از ويراني بت‌‌هميقداش دوم براي يهوديان پيش آمده و نيز فشار روميان بت پرست بر آنها، به‌‌تدريج افراد كمتري به آموزش عميق تورات مي‌‌پردازند و ممكن است فراموشي و بر اثر آن، خطايي در آموزش و انتقال توراتي شفاهي به‌‌وجود آيد. به همين دليل، با استفاده از علم گسترده خويش و ثروتي كه داشت، بسياري از تناها را به دور خود گردآورده، همة هلاخاها و قانونهاي توراتي شفاهي را تدوين نمود و در كتابي به نام «ميشنا» به نگارش درآورد. واژة ميشنا به معناي تحصيل و مطالعه است. چون در آن زمان، شماري از يهوديان به زبان آرامي سخن مي‌گفتند، ربي كوشش كرد تا زبان عبري را در ميان آنها رواج دهد. بنابراين ميشنا به زبان عبريِ بسيار رواني نوشته شد كه داراي اصطلاحات و نامهاي ‌آرامي، يوناني و رومي‌است و تدوين آن در حدود 18 قرن پيش (حدود 3980 عبري) پايان يافت. ميشنا در شش سِدِر (جلد) و در63 مَسِخِت (رساله) تنظيم شده است:
الف) سدر زِراعيم (بذرها)
قوانين كشاورزي، وظايف ديني كشاورزان، قانونهاي نماز، عبادت و براخاهاي مختلف
ب) سدر مُوعِد (اعياد)
قانونها و مراسم مربوط به اعياد، روز شبات و كارهاي ممنوع در اين روزها
ج) سدرناشيم (زنان)
قوانين ازدواج و طلاق، روابط زناشويي و زندگي خانوادگي
د) سدر نِزيقين (خسارات)
قوانين مدني و جنايي، دادگاههاي شرعي و عُرفي و روش كار آنها، مالكيت، قرض گرفتن و وام دادن، سرقت، غَصْب، بدهكاري، انواع تعهدات مالي و قانونهاي خريد و فروش
ه) قُداشيم (مقدسات)
قوانين مربوط به كاهنان و لاويان، عبادتها، تقديم قربانيها در بت‌‌هميقداش، خوراكيهاي حلال و حرام و ذبح شرعي
و) سدرطِهارُوت (طهارت و پاكي)
قوانين مربوط به طهارت و پاكيزگي جسم و روح، نحوه غسل در ميقْوِه و شرايط آن

تدوين تلمود
ميشنا طوري تنظيم نشده بود كه بتواند به تمام پرسشهاي عامه مردم دربارة قوانين دين يهود پاسخ قطعي بدهد، بلكه ‎براي آن تدوين شد تا كمكي جهت دانشمندان يهود به هنگام تصميم‌‌گيري و صدور فتوا درباره يك مسأله ديني باشد.
اين مجموعه، قوانين و نتيجة بحثهاي دانشمندان را به صورت كوتاه، مختصر، مفيد و بدون ذكر استدلال و اثبات آنها بيان مي‌‌كند. بنابراين به زودي پس از تدوين ميشنا، گردآوري تفسيرهايي كه حاوي توضيح مطالب ميشنا و اثبات قوانين آن با استفاده از پاسوقهاي توراتي كتبي بودند، در دانشگاههاي ديني آن زمان شروع شد و سرانجام، كتابي به نام «گِمارا» (مكمل) در دسترس دانش‌‌پژوهان قرار گرفت. مؤلفان گمارا را « ِامُورا» (توضيح دهنده يا مفسر) مي‌‌گويند.
به مجموعه ميشنا و گمارا، «تلمود» گفته مي‌‌شود كه به معناي آموزش و تعليم است. دو تلمود وجود دارد:
1 – تلمود يِروشَلْمي‌‌ كه در مدتي كمتر از 100 سال پس از تدوين ميشنا در بيت‌‌المقدس (اورشليم) تدوين شد.
2- تلمود بابِلي‎‎ كه نزديك دو قرن پس از تلمود يروشلمي و در حدود 1500 سال پيش (3260 عبري) «راو آشِه» و «راوينا» در37 جلد در بابِل و ايران گردآوري و تأليف كردند. تلمود بابلي مُفصل‌تر و در بحثها، غني‌‌تر از تلمود يروشلمي‌‌است، بنابراين بيشتر مورد مطالعه قرار مي‌‌گيرد.
در حاشيه متن، توضيح مطالب گمارا ذكر شده كه دانشمندان بزرگ در طي سالهاي پس از تدوين تلمود به توضيح آن پرداخته‌‌اند. به اين توضيحات، «پِروشيم» (جمع كلمه «پِروش» به معني تفسير و توضيح) گفته مي‌‌شود.

دوران پس از تلمود
در زمان تدوين تلمود (قرن 43 عبري – حدود 1500 سال پيش) كشور بابِل – قسمتهايي از عراق امروزي- مركز اصلي يهوديان به شمار مي‌‌رفت. شهرهاي «سورا» و «پومبديتا» به علت وجود دانشگاههاي علوم ديني (يشيوا) در آنها از معروفيت خاصي برخوردار بودند و همه براي آموزش تورات و يافتن پاسخ پرسشهاي ديني خود به اين مراكز مراجعه مي‌‌كردند. دانشمنداني كه در كمتر از يك قرن پس از تأليف تلمود مي‌‌زيستند، ساوورا يا «استدلاليون» خوانده مي‌‌شدند. اين افراد در تفسير يا حذف و بسط تلمود كمترين دخالتي نداشتند و همه كوشش و هَمّ خود را وقف تشريح گمارا كرده، سعي كردند كه آن را به گونة قابل فهمي ‌‌براي همه افراد در آورند.
در اين دوران، دانشگاههاي «سورا» و «پومبديتا» بيش از دوره‌‌هاي گذشته در زندگي يهوديان اهميت يافته و رؤساي آنها داراي لقب «گائون» يا علامه و نابغه بودند. گائونِ شهرِ سورا، سرپرست تمام امور مذهبي يهوديان بود. همچنين هر چند ماه يك‌‌بار جلساتي متشكل از دانشمندان مناطق مختلف با رياست گائون تشكيل مي‌‌شد كه در آنجا بخشهايي از تلمود مورد بحث قرار مي‌‌گرفت. يهوديان از تمام كشورها به گائون نامه نوشته، و درباره مسائل مذهبي و فتواهاي شرعي سؤال مي‌‌كردند. شماري از اين پرسش و پاسخها تا امروز محفوظ مانده‌‌اند كه داراي اهميت بسياري هستند؛ زيرا اين نامه‌ها بسياري از مسائل ديني را كه از زمان امورائيم تا آن روزگار مطرح شده بودند، روشن مي‌‌سازند.
گئونيم آنچنان مهم و مشهور بودند كه يك دورة 500 ساله (4800 – 4300 عبري) به عصر گئونيم معروف شده و از حوادث مهم آن، پيدايش و از هم پاشيدگي گروه «قِرائيم» بود.
***
علاوه بر تورات و تلمود، بريتا (باريتا) نيز ( با اعتباري كمتراز منابع رسمي) مورد مراجعه دانشمندان در زمينه احكام بوده است. بريتا آثاري از تناييم است كه در ميشنا درج نشده است. در بريتا دو مجموعه داراي اهميت بيشتر هستند: توسفتا و ميدراش هاي هلاخايي.
***
شاخه هاي اصلي منابع مكتوب حقوقي در آثار پسا تلمود
1- شروح و حواشي ( پروشيم)
2- مجموعه هاي فتاوا ( رسپونسا)
3- قانون نامه ها

منابع قانوني حقوق يهودي
1- قبالا ( سنت از زمان موسي)
2- ميدراش (تفسير متن مقدس)
3- تقانا ( قانونگذاري ايجابي) و گزرا (حكم – دستور سلبي)
4- مينهاگ (عرف)
5- معسه (عمل – رويه)
6- سوارا ( نتيجه منطقي – عقل)

***
ميشنه تورات
موسي بن ميمون (هارامبام) تدوين كتاب بزرگ و مهم « هَياد هَحَزاقا» را كه به معني دست قوي يا – ميشنه تورات – بود، در چهارده جلد و پس از ده سال تلاش به پايان رساند.
در اين كتاب، همة قوانين توراتي شفاهي- تلمود- به طور روشن، صريح و به اختصار شرح داده شده؛ اما از ذكر تمثيلها، داستانهاي تلمود و همچنين بحثهاي بين علما در اثبات قوانين خودداري شده است. با اينكه مجموعة ميشنا به شش بخش كلي (سِدِر) 6 تقسيم شده، قانونها ديني آن به طور پراكنده ذكر شده است.
كاري كه هارامبام در ميشنه تورات انجام داد، اين بود كه همة قانونهاي مربوط به يك موضوع را از قستمهاي مختلف تلمود استخراج و گردآوري كرد و آن را به گونه‌‌اي علمي و منظم در كتاب نگاشت. نيز اگر در تلمود دربارة قانوني بين دانشمندان پيشين، بحث و اختلاف نظري وجود داشت، هارامبام از راه استدلال و تحقيقات خود، عقيده يكي از آنها را برگزيده و پذيرفته است. هر چند كه چنين كاري بسيار مشكل مي‌‌نمود.
او در توضيح انگيزه خود از نوشتن اين كتاب مي‌‌گويد: « آموختن تلمود و تفسيرهاي (قوانين شرعي) موجود به دانش وسيع، استعداد عالي و زماني طولاني نياز دارد. به همين علت، از مجموعه عظيم و پيچيدة موجود، مطالب را به سبكي نوشتم كه مسائل حلال و حرام، پاك و ناپاك به همراه ديگر قوانين تورات به شكل واضح و روشن، اما به اختصار بيان شود تا اينكه توراتي شفاهي بدون هيچ مشكلي در دهان هر فرد، روان باشد».
پس از انتشار آن برخي از انديشمندان نسبت به آن اظهار بدبيني مي‌‌كردند، زيرا معتقد بودند وجود اين كتاب كه به سادگيْ قوانين شرع را توضيح مي‌‌دهد، موجب مي‌‌شود تا مردم از آموختن و خواندن تلمود خودداري كنند. اما گذشت زمان، بطلان اين عقيده را نشان داد و دانشمندان و پژوهشگران با خواندن آن بيشتر به تحصيل و مطالعة تلمود تشويق شدند.
چندي نگذشت كه بيشتر جوامع يهودي ديگر كشورهاي آن زمان نيز رفتار روحاني و مذهبي خود را برپاية اين اثر هارامبام منطبق كردند.
***
شولحان عاروخ
ربي يوسف كارو، كتاب «شولحان عاروخ» يا «خوان گسترده» را انتشار داد و منظورش از نامگذاري فوق، آن بود كه همة قوانين را به شكلي ساده و قابل فهم تنظيم كرده و در دسترس مردم بگذارد. شولحان عاروخ را مي‌‌توان كتاب توضيح‌‌المسائل يا آيين نامة مذهبي دانست كه هر فرد با دانستن زبان عبري مي‌‌تواند به آن مراجعه كند و به آساني، موضوع مورد نظر و پاسخ پرسش خود را بيابد. شولحان‌‌عاروخ از 4 قسمت يا جلد تشكيل شده است:
1- جلد اول: داراي قوانين مربوط به امور روزمره، بهداشت، براخاهاي مختلف، نمازهاي روزانه، روز مقدس شبات و ديگر اعياد و روزه‌‌هاي مذهبي است.
2- جلد دوم: داراي قوانين مربوط به ذبح شرعي، حلال و حرام خوراكيها (كشروت)، صدقه دادن، طهارت، بيماران و پزشكان، عزاداري و… است.
3- جلد سوم: داراي قوانين مربوط به ازدواج و طلاق و شرايط آنهاست.
4- جلد چهارم: داراي قوانين مربوط به خريد و فروش، امانتها، امور مالي و دادگاههاست.
***
سِفارادي ها و اَشكِنازي ها
«سفاراد» در زبان عبري، به معني سرزمين اسپانياست و سفارادي به يهودياني گفته مي‌‌شود كه از نسل يهوديان اسپانيا، پرتغال و ايتاليا بوده يا دركشورهاي ديگر مي‌‌زيسته، ولي پيرو علماي اسپانيا و شيوة آنها بوده‌‌اند كه بيشتر يهوديان شرقي را دربردارد.
«اَشكِناز» در زبان عبري، به معني بخشي از سرزمين آلمان امروزي است و اشكنازيها يهودياني هستند كه اجدادشان در آلمان و اروپاي شرقي سكونت داشته، يا پيرو علماي آلمان و فرانسه بوده‌‌اند كه بيشتر، يهوديان غربي را دربردارد.
تقسيم‌‌بندي سفارادي – اشكنازي، پس از دورة گئونيم و از قرن 49 عبري پديد آمد. شايان ذكر است كه يهوديان سفارادي و اشكنازي در اعتقاد به تنخ، تلمود، اصول و فروع دين هيچ اختلافي با يكديگر نداشته و تنها اختلاف آنها دربارة جزئيات اجراي برخي از مراسم و سنتهاست.
چون ربي يوسف كارو سفارادي بود، بيشتر قوانين كتاب خود را برپاية سليقه و سنّت دانشمندان سفارادي تنظيم كرده است. بنابراين يهوديان اشكنازي درمورد برخي از مراسم آن اختلاف نظر داشتند. از اين رو دانشمند ديگري به نام «ربي مُشِه ايسِرليش» كه رئيس معروفترين و مهمترين يشيواي اشكنازيها در آن زمان بود، بلافاصله پس از انتشار شولحان عاروخ، تذكرات و تبصره‌‌هايي را برابر مراسم اشكنازيها به آن افزود. با اين اصلاحات، تمام يهوديان جهان، كتاب شولحان عاروخ را پذيرفتند.
بعدها، كتاب قيصور شولحان عاروخ نيز جهت سهولت استفاده از اين كتاب تدوين گشت. امروزه با الگو پذيري و استناد به شولحان، كتب هلاخا با توضيحات خاص درباره مسائل جديد فقهي توسط عالمان يهودي منتشر مي شوند.

***
13 اصول ايمان يهود
1- خداوندِ متبارك، موجود (حاضر) و ناظر است.
2- او واحد و يكتاست.
3- او جسم ندارد و شباهتي هم به جسم ندارد.
4- او مُقدم بر هر موجود قديمي ‌‌در جهان است.
5- عبادت موجودي به غير از او جايز نيست.
6- او از نيت و افكار انسانها آگاه است.
7- نبوّت حضرت موسي سرور ما حقيقت دارد.
8- حضرت موسي به لحاظ نبوت از ديگر انبياي بني‌‌اسرائيل برتر است.
9- توراتي مقدس از آسمان (ازجانب خداوند) وحي شده است.
10- تورات در هيچ زماني تغيير نيافته و نخواهد يافت.
11- خداوند، شريران را مجازات خواهد كرد و پاداش و اجر نيكوكاران را خواهد پرداخت.
12- ماشيَحِ پادشاه (منجي جهان) خواهد آمد.
13- مردگان در آينده زنده خواهند شد.

آرش آبائي، دانشگاه آزاد اسلامي – دانشكده الهيات- 5 آذر 1386

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=18286

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!