6

مقاومت مسلحانه ارامنه در پاروخ اوضاع را تغییر داد/ مواجه روس ها و ترک ها با واقعیت

  • کد خبر : 33303
  • ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۵
مقاومت مسلحانه ارامنه در پاروخ اوضاع را تغییر داد/ مواجه روس ها و ترک ها با واقعیت
آنچه می خوانید گفتگوی Lragir.am سارو سارویان کارشناس علوم سیاسی است.

پایگاه خبری مفاز – چه تحولاتی در آرتساخ در حال وقوع است اخیراً نیروهای باکو به روستای پاروخ و مناطق مجاور آن حمله کردند. نیکول پاشینیان تصریح کرد که طبق توافقی که قرار بود طرف روسی آن را تضمین کند، چندین مواضع ارمنستان در آنجا عقب نشینی شد، اما در مقابل نیروهای حافظ صلح روسی، آذری ها به آن مناطق حمله کردند.

این نیست که چیز جدیدی در این روند وجود داشته باشد. در آگاهی رهبری ارمنستان در رابطه با ارزیابی این وضعیت چیز جدیدی وجود دارد، اما اینکه آذربایجانی ها می آیند و سرزمین ها را با رضایت حافظان صلح روسی یا روسیه یا زیر چشم آن تصرف می کنند، سابقه 1.5 دارد. سال ها. این واقعیت که رهبری عالی ارمنستان نظرات جدیدی در مورد وضعیت دارد به این واقعیت مربوط می شود که در موارد پاروخ یک جزء اضافه شد – مؤلفه مقاومت مسلحانه ارامنه. این وضعیت را تغییر داد، زیرا روند توافقات در سایه را که 1.5 سال برای روسیه و ترکیه مؤثر بود، در مقابل واقعیت قرار داد. و اکنون تلاش برای خروج راحت از چنین وضعیتی مشکل ساز شد. رهبری ارمنستان متوجه شده است که آنچه تاکنون انجام شده توسط ارمنستان انجام شده است و اخلال در چنین روندی از طریق مقاومت مسلحانه چشمان ارامنه را باز خواهد کرد که چنین روندی بدون انفعال رهبری نظامی-سیاسی ارمنستان امکان پذیر نبود.

و اکنون مشکل خاصی در حفظ پوست وجود دارد. همه سعی می کنند از قسمت گناه، گناهی که قبلاً اعتراف شده است، خارج شوند. بدیهی است که شرایط به گونه ای پیش رفته که یکی از طرفین باید در چنین موضوعی مقصر باشد. و پاشینیان نمی‌خواهد که تقصیر بر گردن او بماند و روسیه نیز نمی‌خواهد که این تقصیر بر گردن او بماند. بنابراین، مکانیسم نپذیرفتن آن سهم از گناه، روسیه را مجبور کرد تا رسماً تشخیص دهد که آذربایجان با حمله به منطقه تحت کنترل نیروهای حافظ صلح، بیانیه 9 نوامبر را نقض کرده است. مثل قبل نمی توانست چشمانش را ببندد تا آنچه را که اتفاق افتاده بود در سایه رها کند. ضمن اینکه باز هم می گویم که این یک مداخله مسلحانه بود، قربانیان هم وجود داشت، جز بیان موضع خاصی امکان پذیر نبود.

در مورد نیکول پاشینیان هم همینطور است. همانطور که مشخص شد این مکانیسمی بود برای گرفتن سرزمین های جدید به مدت 1.5 سال از ارمنی ها، به زنجیر کشیدن آرتساخ و ارمنستان به طور کلی، زنجیره ای که منافع ارمنستان، ارمنستان به عنوان یک سوژه در آینده را کاملاً از بین می برد، اکنون مشکل است. تحت این گناه باقی نمانده است. یکی از جلوه های آن ثبت این واقعیت توسط کرملین بود تا نشان دهد که همیشه آنچه را که دارد می گوید، چیزی برای پنهان کردن ندارد. واضح بود که اگر این بار مخفی می شد یا نمی دید، بلافاصله تقصیر را متوجه کرملین رسمی می کردند. در مورد پاشینیان هم همینطور است، چون آن مکانیسم 1.5 سال است ظاهر شده است، پاشینیان با این مشکل مواجه است که زیر آن گناه نماند. و اظهارات امروز او را باید در همین چارچوب دید. وی با اشاره به انفعال نیروهای حافظ صلح روسی و اشاره به این که قصدی در این انفعال وجود دارد، تلاش می کند بگوید که رهبری ارمنستان به همین صلحبان امیدهای واهی بسته است. و گناه در میدان طرف مجری حفظ صلح است.

چه تحولاتی می تواند رخ دهد، آیا خطر از سرگیری جنگ وجود دارد؟

صرف نظر از همه چیز باید درک کنیم که در شرایط کنونی موضوع جنگ باید عواقب جدی داشته باشد. و این پیامدها با این واقعیت مرتبط است که سرزمین‌های ارمنی آرتساخ که تحت کنترل ما هستند، روسیه مسئول آن فرمان، جنگ، با حفظ صلح آن است. او آن مأموریت را گرفته است، حامل آن مأموریت است با انواع تعهدات بین المللی، یعنی به عنوان یک ابرقدرت مسئول است که آنجا جنگ نشود. به عبارت دیگر، اگر جنگی رخ دهد، روسیه نمی تواند مشکل امنیتی ارمنی های آرتساخ را حل کند، این یک مشکل بین المللی بسیار بزرگ برای روسیه است. وقتی صحبت از حضور در دادگاه لاهه می شود، این یک سیاست نسل کشی است. این ابرقدرت دستور حفظ صلح را بر عهده گرفته است، زیرا این پتانسیل را دارد که هر دولتی را از دنبال کردن یک سیاست نسل کشی باز دارد. و اگر آن صلح را تضمین نکند، در همان سیاستی که در حال انجام است، شرکت می کند. او در همان پاکسازی قومیتی که پاشینیان از آن صحبت می کند و غیره شرکت می کند. اینها شرایطی است که ابرقدرت ها را نابود می کند، این مسئولیت کامل بر عهده دولت است.

همین امر در مورد جنگ احتمالی با ارمنستان نیز صدق می کند. وقتی می گوییم خطر جنگ وجود دارد، باید در نظر داشته باشیم که ارمنستان در واقع با روسیه در چارچوب پیمان CSTO همکاری می کند و تعهدات دوجانبه ای در قبال یکدیگر وجود دارد که جنگ با ارمنستان به معنای جنگ با روسیه است. ما باید درک کنیم که حتی اگر روسیه علاقه ای به حمایت از ما نداشته باشد، باز هم از نظر حقوق بین الملل با مشکلات جدی مواجه است. و به اصطلاح احتمال جنگ با چنین پیامدهای جدی به ویژه برای روسیه مرتبط است. ما با چشم خود به این مسائل نگاه می کنیم، گاهی مسئولیتی را که بر دوش جامعه جهانی است فراموش می کنیم. و به قول آن جامعه بین المللی، ما باید به موضوع دخالت روسیه هم نگاه کنیم. ما درک می کنیم که اگر این یک مشکل وجودی است، قبلاً با یک سیاست نسل کشی خاص توسط برخی نیروها مرتبط است. جهان هنوز نمی تواند مشکل نسل کشی ارامنه را حل کند، نمی تواند از زیر بار آن خارج شود. نسل کشی دوم در راه است، اینجا مشکل جامعه جهانی و ابرقدرت ها می شود که با رضایت ضمنی آنها، با رفتار و کردارشان، نسل کشی علیه همین قوم ها انجام خواهد شد. چنین موردی در دنیا وجود نداشته است. و وقتی از این منظر به موضوع نگاه می کنیم، ترسمان کنار می رود، اما اینطور نیست که بتوان چنین روندی را پیش برد.

موضوع دیگر این است که اگر چنین مسائلی مطرح می شود، مراقب باشند که هرگز به گناه رسیدگی نشود. در اینجاست که روسیه اکنون با این واقعیت مواجه است که این سازوکار به دلیل تحقیر و نابودی منافع ارمنستان مختل شده است. و اکنون راهی برای جلوگیری از اختلال در آن مکانیسم پیدا کرده اند، با استفاده از این واقعیت که ارمنی ها از نظر تاریخی ریشه در ترس دارند، می گویند که “اگر ما را در مقابل بسیاری از واقعیت ها قرار دهید، هلاک خواهید شد. بهتر است صحبت نکنیم.” اگر تحت تأثیر آن تبلیغات قرار بگیریم، فرصت دیگری به دست می آورند، می توانند برنامه های نظامی-سیاسی خاصی را اجرا کنند. مشکل این است که در حال حاضر جامعه ارمنستان از چنین تأثیرات خارجی “تغذیه” شده است، که این نگرانی جدی را ایجاد می کند که جامعه ارمنستان نباید در مورد آنچه در این 1.5 سال رخ داده است صحبت کند تا در آینده به همان سیاست بازگردد. که نتایجی را برای ترک ها و روس ها فراهم کرد. این ترس ها مدام در حال گسترش است، تقریباً می گویند: “اگر زیاد بخزی، جنگ می شود، نابود شو.” این تنها مکانیزمی است که با آن می توانند ارامنه را ساکت کنند. اکنون طبقه سیاسی ارمنستان به آن مشغول است. این دستور کار همه است، نه اینکه از فرصتی استفاده کنیم که روس ها و ترک ها را در مقابل این واقعیت قرار داده که نمی توانند یک سیاست را دنبال کنند. شما باید گلوی آن وضعیت را بگیرید و بگویید این اقدامات را انجام داده اید، حالا نیروهای حافظ صلح باید پاسخ دهند. یا شما یک حافظ صلح نیستید، و ارمنستان، به عنوان یک کشور، باید این موضوع را با جامعه بین المللی مطرح کند که سیاستی وجود دارد که هدف آن حفظ صلح است، که یک ملت را در مقابل یک مشکل وجودی قرار داده است. در واقع این فرصتی را برای طرح یک موضوع صلح بانی دیگر فراهم می کند. این مکانیزمی است که طرف های ترکیه و روسیه درگیر در این پرونده از آن می ترسند که از زمان جنگ دوم قره باغ تعادل جدیدی را در قفقاز جنوبی برقرار کرده اند و وظیفه دارند آن موازنه جدید را بر جهان تحمیل کنند.

آیا در این شرایط، آیا ارمنی ها مانند گذشته دوباره تسلیم خواهند شد، آیا به دلیل ترس خود متقاعد می شوند که سکوت کنند یا فوبیاهای خود را کنار می گذارند، آیا از موقعیت های کاملاً متفاوت با جهان ارتباط برقرار می کنند؟ از مواضعی که واقعاً متضمن سیاست است، تأثیر فعالی بر مواضع این یا آن دولت یا جامعه بین‌المللی دارند.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=33303

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!