به گزارش خبرنگار پایگاه خبری مفاز، حجت الاسلام مهراب صادق نیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در این نشست اظهار کرد: گفتوگوی بین ادیان برای غرب بر انباشتی از تجربههای ناخوشایندی استوار است؛ سدههای زیادی جنگ و خونریزی بین پیروان ادیان مختلف در جهان غرب آنها به گفتگو از جمله ادیان کشاند اما جهانی که ما زندگی می کنیم این تجربه را ندارد و قابل درک نیست اما برای غرب این ضرورت قابل فهم است.
وی تصریح کرد: در غرب درباره ماهیت و چرایی گفتوگوی ادیان پژوهش و مطالعاتی انجام و تئوری هایی داده می شود ولی ما در خصوص گفتوگوی ادیان مبانی تئوری و نظریم نداریم بنابراین لازم است در دانشگاه درباره گفتوگوی ادیان، ماهیت آن، اخلاق گفتوگوی ادیان و الگوریتم این پدیده پژوهش هایی انجام شود.
صادق نیا خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی این مهارت را نداریم و از مبانی تئوریک آن دور هستیم و این مهمترین چالش گفتوگوی ادیان در جامعه شیعی ایرانی است.
وی با بیان اینکه بیسامانی در هدف چالش بزرگی در گفتوگوی ادیان است زیرا هدف تعیین کننده ماهیت و روش گفتوگوست، عنوان کرد: به دلیل فقدان مطالعات تئوریک نوعی بی سروسامانی هدف در این زمینه دیده میشود افراد مختلفی که وارد گفتوگوی ادیان می شوند اهداف متفاوتی را دنبال میکنند که ماهیت گفتوگو را تحت تأثیر قرار میدهد؛ ما به اهداف واحدی نرسیده ایم بعضأ گفتوگو میکنیم تا حقانیت خود را ثابت می کنیم، گفتوگو میکنیم تا بگوییم باورهای دیگری درست نیست، گفتوگو میکنیم تا دیگری را مسلمان و شیعه کنیم، گفتوگو میکنیم تا حضور موثرتری در جهان ادیان پیدا کنیم.
بدگمانی پیروان ادیان نسبت به هم؛ سد بزرگ گفتوگوی ادیان
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: نوعی بدگمانی در میان پیروان ادیان نسبت هم وجود دارد که سدبزرگی برای گفتوگوی ادیان به شمار میرود و این بدگمانی برای ما مسلمانان و شیعیان با پیشینه ای که از غرب سراغ داریم، بیشتر است و همیشه فکر میکنیم طرف مقابل در پشت این گفتوگوی رسمی اهداف دیگری دنبال می کند، دسیسه های استعماری دارد، جاسوسی میکند و در خوشبینانه ترین حالت در حال تبشیر هستند البته این بدبینیها با توجه به پیشینهای که غرب از خود نشان داده طبیعی است و به خاطر نگاههای این چنینی گفتوگوها منتج به نتایج موثر نمیشود.
صادق نیا با اشاره به اینکه گفتوگو خود یک مهارت است که ما آن را بلد نیستیم، اذعان کرد: در عرصه های مختلف از هنر و ورزش و تا فرهنگ و سیاست با این مسئله مواجه هستیم، اگر درباره کوچکترین موضوع روزمره ۲۰ دقیقه با دیگزی صحبت کنیم نهایتا به جدل ختم میشود چون بلد نیستیم گفتوگو کنیم، ادبیات گفت و شنود را از کودکی یاد نگرفتیم بنابراین نیاز به تمرین و ممارست داریم.
وی تصریح کرد: حال وقتی گفتوگو بر محور دین باشد آنجا که من به عنوان نماینده دین و سنت با دیگری که او هم نماینده دین یا مذهبی است سخن میگویم، گفتوگو خیلی سختتر میشود به طور مثال چون یک مسلمانم زمانی که با یک مسیحی صحبت میکنم در تمام مدت غصه میخورم که او ولایت ندارد، ایمان ندارد و وسط جهنم است در نتیجه از روی ترحم صحبت میکنم، او نیز درباره ما چنین تصوری دارد که از نجات عیسی بینصیب است فیض الهی را دریافت نمیکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب خاطرنشان کرد: وقتی به عنوان فرد دیندار صحبت میکنیم متغیر دین به ویژه اگر ایدئولوژیک باشد، گفتوگو را تحث تأثیر قرار میدهد و مانع از یک گفتوگوی صمیمانه میشود، مگر اینکه به دین نه به مثابه یک ایدئولوژی بلکه به مثابه یک فرهنگ نگاه کنیم شاید این تنش کمتر شود.
صادق نیا افزود: حال باید دید تبدیل دین به زیست فرهنگی، به مزاق نهاد خوش میآید؟ آیا نهاد دین به ما اجازه میدهد دین را به مثابه یک فرهنگ با خود حمل کنیم و وارد یک گفتوگو شویم، اگر مهارت گفتوگو داشته باشیم در امور فرهنگی میتواند موثر باشد اما وقتی درباره شیعه و کاتولیک گفتوگو میکنیم، سخت میشود از این رو تبدیل دین به امر فرهنگی برای سامان دادن گفتوگوی ادیان امری لازم است.
وی با بیان اینکه دین سکه معلقی در آسمان و جدا از اطراف نیست، متذکر شد: در گفتوگوی ادیان نباید تصور شود دین هیچ ارتباطی با مولفه های فرهنگی مردمانی که دارای این هستند ندارد، تجربه شخصی من نشان میدهد با یک هندو گفتوگوی دینی آسانتر از یک سیک، مسلمان اهل سنت و یا پروتستان آلمانی است چون هندوها براساس خصلت فرهنگیشان دگرپذیری بیشتری دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تأکید کرد: در گفتوگوی ادیان تنها دینها وارد گفتوگو نمی شوند بلکه مولفه های فرهنگی، اجتماعی و قومی در جهت دادن گفتوگو، به نتیجه رساندن یا ناکام گذاشتن گفتوگو خیلی تأثیر دارد، نباید تصور کنیم دین مقوله پیراسته ای است که با محیط اطرافش هیچ ارتباطی ندارد باید بدانیم وقتی وارد یک گفتوگو می شویم با همه ابعاد اجتماعی و فرهنگی وارد شدهایم.
صادق نیا از سازمانی شدن گفتوگوی ادیان به عنوان چالش دیگری یاد کرد و گفت: وقتی گفتوگو تبدیل به سازمان می شود از خصلت عمومیت خارج می شود؛ چون سازمان درگیر مدیریت امور اداری و رسیدگی به پرسنل میشود و از پرداختن به موضوع اصلی باز میماند، گفتوگو باید تبدیل به امری عمومی شود و شوق گفتوگوی ادیان در تک تک شهروندان به وجود آید.
گفتوگوی ادیان از صلحجویی به مرحله شناخت رسیده است
خلیل حکیمیفر، استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز در این در نشست اظهار کرد: گفتوگوی ادیان بحث امروز و دیروز نیست بلکه در سده های اخیر بیشتر بروز و ظهور کرده است، آغازگر این بحث مسیحیان در دوره مدرنیسیم بودند و ما پس از انقلاب و بعد از جنگ تحمیلی فرصت پیدا کردیم تا به این مسئله بپردازیم.
وی تصریح کرد: گفتوگوی ادیان بحث امروز و دیروز نیست بلکه در سده های اخیر بیشتر بروز و ظهور کرد، آغازگر آن مسیحیان در دوره مدرنیسیم بودند و ما پس از انقلاب و بعد از جنگ تحمیلی فرصت پیدا کردیم تا به این مسئله بپردازیم.
حکیمیفر با بیان اینکه گفتوگوی ادیان مانند هر برنامه ای نیازمند بررسی و آسیب شناسی است، مطرح کرد: اگر نتایج گفتوگوهای صورت گرفته را ارزیابی کنیم متوجه می شویم ما پس سه دهه هنوز در همان جایگاه اولیه هستیم و برای عملکرد ما چندان کارنامه مشخصی وجود ندارد بنابراین نیازمند بازنگری دقیق هستیم.
حکیمیفر با اشاره به اینکه ما در هر دو بخش ساختاری و فکری دارای آسیب هایی هستیم که باید به هردو پرداخته شود، عنوان کرد: در خصوص ساختاری همکاری دانشگاه ها و مراکز علمی با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و مرکز گفنگوی ادیان که سیاستگذار اصلی این عرصه هست بسیار ضعیف بوده است؛ تعداد کمی در این زمینه وارد شده و ارتباطات محدودی وجود داشته و به نحوی نبوده که مرکز گفنگوی ادیان بتواند از تمام پتانسیل های افراد با توجه به تخصصی های آنها استفاده کند.
استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان ادامه داد: در زمینه فکری نیز نتوانسیم در دانشگاه گفتوگوی ادیان را به صورت یک واحد درسی قرار دهیم و دانشجویان توانمندی پرورش دهیم که گفتگوی بین الادیانی داشته باشند.
وی با تأکید بر اینکه گفتگو نیاز به شنیدن و شنیدن نیاز به تمرین دارد، چرا که گفتوگو برای گفتوگو نیست بلکه باید نتایج و آثار ملموسی داشته باشد، گفت: نیازمند تدریس گفتوگوی ادیان به صورت عملی و نظری در دانشگاه هستیم، صاحبان تجربه در این زمینه تجربیات خود را به صورت کارگاهی و نظری به دانشجویان منتقل کنند و دانشجویانی پروردش دهیم که بهتر و روشمندتر از اساتید در این زمینه عمل کنند.
از کهنه ها عبور کنیم
حکیمیفر متذکر شد: در بحث گفتوگوی ادیان پیش فرض هایی وجود دارد که نیازمند تأمل است بطور مثال گفته شده گفتوگوی ادیان از طریق بهائیت و فراماسونری وارد ایران شد، باید گفت امروز گفتوگوی ادیان از این سطوح عبور کرده و منفینگری باعث دوری و نرسیدن به اهدافمان میشود. گفتوگوی ادیان در غرب برای مدارا و صلح جویی بود اما امروز از این سطح خارج و وارد عرصه «شناخت» شده است یعنی در گفتوگوی ادیان علاوه بر صلحجویی باید به شناخت دیگری و خود رسید.
وی با بیان اینکه تسامح و مدارا متفاوت از شناخت و یادگرفتن است، گفت: وقتی با یک بودایی صحبت می کنم باید بودایی را زندگی کرده و به نحوی همدلانه تجربه کرده باشیم، بسیاری از اوقات آشنایی ما با یک دین یا مذهب صرفأ بر مبنای مطالعه است و حین گفتوگو متوجه می شویم آنچه که در کتاب ها خواندهایم با تفکرات امروزی آنها متفاوت است چرا که ارتباطات گسترده امروز و رسانه ها روی اندیشه ها تأثیر می گذارد و بروز می شوند بنابراین وقتی گفتگو می کنیم باید از کهنه ها دور باشیم.
استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه سیستان و بلوچستان اذعان کرد: به طور کلی ما در حوزه گفتوگو مشکل داریم عرصه سیاست، فرهنگ، اجتماع و حتی اعضای یک خانواده برای گفتوگو نیاز به آموزش دارند نکته حائز اهمیت دیگر روشمندی است؛ بنظر می رسد از اینکه با چه فنی باید گفتگو کنیم، غفلت کرده ایم بنابراین لازم است به صورت جدی آموزش ببینیم و آموزش دهیم.