2

فرآیند بازسازی فکری در فرقه ها

  • کد خبر : 51763
  • ۳۱ تیر ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۹
فرآیند بازسازی فکری در فرقه ها
شرایط زیر فضای لازم برای به اجرا در آوردن پروسه های بازسازی فکری را بوجود می آورند.(1)

به گزارش پایگاه خبری مفاز، به میزانی که این شرایط وجود داشته باشند سطح محدودیت های تحمیل شده بوسیله فرقه و تأثیرات کلی برنامه مربوطه افزایش می یابد.

۱. فرد را نسبت به اینکه یک برنامه کار برای کنترل و ایجاد تغییرات در وی وجود دارد در ناآگاهی کامل نگاه میدارد.
۲. محیط زمانی و فیزیکی را کنترل مینماید (ارتباطات، اطلاعات)
۳. یک حس، ناتوانی ترس و وابستگی بوجود می آورد.
۴. رفتارها و برخوردهای سابق را سرکوب میکند.
د. رفتارها و برخوردهای جدید ایجاد مینماید.
۶. یک سیستم منطق بسته را پدید می آورد.

حقه بکار گرفته شده این است که برنامه بازسازی فکری بصورت یک گام در هر نوبت به پیش برده می شود بطوریکه فرد متوجه نشود که او در حال تغییر کردن است توضیح نحوه کارکرد هر گام در هر نوبت به صورت زیر است:

۱. ناآگاه نگاه داشتن فرد نسبت به آنچه در جریان است و نسبت به نحوه تغییر یافتن خودش که بصورت یک گام در هر نوبت به پیش میرود فرض بگیرید شما همان فردی هستید که تحت نفوذ قرار گرفته است. شما خود را در محیطی می یابید که در آن مجبور به قبول یک سری مراحل شده اید، که هر کدام آنقدر جزئی هستند که متوجه تغییرات خودتان نشده و در پروسه کار نسبت به اهداف برنامه تا زمانی که دیگر دیر شده است مطلع نخواهید شد اگر) اساسا مطلع شوید شما نسبت به کار هماهنگ نیروهای روانی و اجتماعی که به منظور تغییر شما بکار گرفته شده اند چنان ناآگاه نگاه داشته ميشويد که به نظر برسد گویی همه چیز نرمال است و همه چیز همانطور که باید باشد پیش میرود. این فضا با استفاده از اعمال فشار همزمان با تکنیک الگو گرفتن بوجود آورده میشود بطوری که شما با محیط بدون اینکه متوجه شوید از طریق الگو برداری منطبق می گردید.

۲. کنترل محیط اجتماعی و فیزیکی فرد؛ خصوصا کنترل وقت فرد فرقه ها ضرورتا نیازی به منتقل کردن شما به کمون، مقر فرماندهی، یا خانه تیمی و تشکیلاتی و زندگی در محیط فرقه بصورت بیست و چهار ساعته به منظور داشتن کنترل بر روی شما ندارند آنها میتوانند شما را به همان اندازه به طرق دیگر کنترل کنند. مثلا شما را بصورت نرمال روزانه بر سر کار میفرستند ولی رهنمود میدهند که در زمانهایی که کار ،نمیکنید مثلا وقت ناهار باید بطوری که ذهنتان مشغول باشد مفاهیمی را مدام تکرار کنید و یا برخی دیگر از فعالیت های فرقه را انجام دهید سپس بعد از کار ،البته شما باید تمام وقت خود را با سازمان صرف نمایید. پر کردن وقت سوژه بطوری که اصلا زمان فراغت نداشته باشد اهمیت زیادی در این مرحله از کار دارد.

۳. ایجاد حس ناتوانی بطور سیستماتیک در فرد فرقه ها این حس ناتوانی را بوسیله خلع سلاح کردن شما از سیستم دفاعی تان و گرفتن قدرت عمل مستقلتان بوجود میآورند دوستان و شبکه رفاقت و محبت قبلی شما گرفته میشود. شما یک عضو یا یک هوادار از محیط عادی خود ایزوله میشوید و بعضا به نقاط دورافتاده ای منتقل میگردید راه دیگری که فرقه ها حس ناتوانی را ایجاد میکنند از طریق خارج کردن فرد از شغل اصلی و جدا کردن او از منابع درآمدش است برای رسیدن به این منظور است که اعضای بسیاری سازمانهای فرقه ای از مدرسه فرار کرده از شغلشان استعفا داده یا کسبشان را رها کرده و تمامی دارایی ارثیه و سایر منابع مادی خود را به سازمان تحویل میدهند این یکی از گامهایی است که حس وابستگی به سازمان و حس مستمر ناتوانی فردی را بوجود می آورد. وقتی از شبکه حمایتی معمول خود و در برخی موارد منابع درآمدتان جدا ،شدید اعتماد به نفستان در ادراکات خودتان نیز خورده میشود در حالیکه حس ناتوانی در شما افزایش می یابد قدرت قضاوت و درک و تلقی درستتان از جهان تخریب میگردد در همان زمان در حالیکه نسبت به واقع گرایی و جهان بینی معمول خود نامتعادل شده اید، فرقه با یک جهان بینی ناشناخته و صرفا تأیید شده توسط خود گروه با شما برخورد میکند. در همان حال گروه به جهان بینی قبلی شما حمله کرده و در درون شما اضطراب و سردرگمی ایجاد مینماید، البته شما اجازه ندارید در خصوص این سردرگمی صحبت کنید و طبعا نسبت به آن اعتراض هم نمیتوانید داشته باشید زیرا رهبری مستمرا سؤالات را سرکوب کرده با هرگونه مقاومتی مقابله میکند. در طول این روند، اعتماد به نفس درونی شما خورده و سائیده .میشود علاوه بر این تأثیر چنین رویکردی میتواند در صورتیکه شما به لحاظ بدنی هم خسته باشید سریعتر صورت گیرد به همین دلیل است که رهبران فرقه ها مطمئن میشوند که پیروان بیش از حد مشغول به کار بوده و استراحت کمی داشته باشند. ۴. بکار گیری سیستم پاداش تنبیه و تجربه به ترتیبی که جلوی رفتار منعکس کننده هویت اجتماعی قبلی فرد گرفته شود ابراز عقاید ارزشها فعالیتها و خصوصیات فردی شما که مربوط به قبل از ارتباطتان با گروه میشود سرکوب میگرد دد و شما وادار به اتخاذ یک هویت اجتماعی مورد دلخواه رهبر میشوید. اعتقادات کهنه و ترکیب رفتاری گذشته نیز غیر مناسب تلقی میگردد، البته اگر شیطانی نامیده نشود. شما به سرعت یاد میگیرید که رهبر از شما میخواهد تا ایدهها و ترکیب بندی های قدیمی از میان برداشته شوند، بنابراین شما خودتان آنها را سرکوب میکنید برای مثال در گروههای بخصوصی، نمود بیرونی تمایلات جنسی با مخالفت و برخورد شدید مسؤولین و افراد هم عرض =) در یک رده (تشکیلاتی روبرو میشود که بر فرض با توصیه به گرفتن یک دوش آب سرد همراه است یک فرد میتواند برای اجتناب از سرزنش و توبیخ عمومی مسئول و دیگران در این خصوص به موضوع تمایلات جنسی خود یا علاقه و توجه به فرد دیگر تحت هیچ شرایطی اشاره ای نکند. آنوقت خلا باقیمانده در این رابطه با نحوه فکر و عمل گروه پر میشود.

۵. بکارگیری سیستم پاداش تنبیه و تجربه به منظور ارتقای یادگیری ایدئولوژیک یا جذب نظام اعتقادی و کسب رفتارهای مورد تأیید گروه. زمانی که در محیطی غوطه ور شدید و کاملا به پاداش داده شده توسط کسانی که آن را کنترل میکنند و ابسته گردیدید با انبوهی از خواسته ها شامل یادگیری موارد متعددی از اطلاعات و عادات جدید برخورد میکنید شما برای بروز برخورد مناسب با اجبارات میشود که “هدف وسیله را توجیه می کند؛ و از آنجا که هدف یعنی منافع (گروه خالص است، وسیله صرفا هر ابزاری برای رسیدن به خلوص میتواند باشد.

اگر شما عضو جدید هستید این احساس گناه و شرمساری که همه جا در برابرتان ظاهر میشود وابستگی شما به گروه را خلق کرده و سپس آنرا ارتقا میدهد آنها به شما میگویند که ” ما عاشق شما هستیم چون شما دارید خودتان را تغییر میدهید که معنی اش اینست که هر زمان که تغییر نکنید ترد خواهید شد. بنابراین بسادگی احساس ناقصی میکنید گویی هر لحظه لازم است تغییر کرده و کامل شوید، درست به همان صورتی که دنیای بیرونی مدام محکوم میشود همیشه محکوم هستید.

.۴ اعتراف از اعتراف برای هدایت اعضا جهت برملا کردن رفتارها ارتباط با دیگران، احساس های نا مطلوب گذشته و حال ظاهرا به منظور کاهش رنج خودشان و کسب رهایی استفاده میشود. بهرحال، هرچه برملا کنید بلافاصله جهت ذوب کردن شما و وادار کردن شما به احساس نزدیکی به گروه و غریبانه شدن با غیر اعضا استفاده میشود اطلاعات جمع شده در خصوص شما میتواند علیه شما استفاده شود تا شما را وادار کند بیشتر احساس گناه ،ناتوانی ،ترس و نهایتا نیازمندی به فرقه و نیکیهای رهبرش نمایید؛ و میتواند جهت وادار کردن شما به بازنویسی تاریخچه شخصی تان مورد استفاده قرار گیرد بطوری که زندگی گذشته شما را تماما مملو از روسیاهی نشان داده آنرا در برابر شما که احیانا بخواهید مجددا به آن زندگی خانواده، و دوستان برگردید غیر منطقی جلوه دهد هر گروه تشریفات اعتراف گیری و جلسات انتقادی خاص خودش را دارد که ممکن است بصورت اعتراف و انتقاد از خود تک به تک در برابر یک فرد مسؤول یا بصورت جلسه گروهی انجام شود. اعضا نیز بعضا گزارشاتی انتقادی از خودشان یا دیگران مینویسند.

در طول پروسه اعتراف گیری و بر اساس دستورالعملهای تعالیم ،گروه اعضا یاد میگیرند که هر آنچه در خصوص زندگی قبلی ،شان شامل دوستان خانواده و غیر عضوها بوده نادرست بوده و باید از آنها دوری و اجتناب شود به شما مکررا یادآوری میشود که ” بیرونی ها تهدیدی برای شما هستند چرا که اهداف عالی شما را دنبال نمیکنند آنها هوشیاری روانی شما را تحت تأثیر قرار میدهند پیشرفت سیاسی گروه را کند میکنند، راه شما را به دانش نهایی سد می نمایند یا باعث میشوند شما در زندگی گذشته و افکار نادرست باقی بمانید.

۵ عملکرد مرموز عملکرد سوء استفاده گرایانه گروه بر روی اعضا به صورتی است که آنها تصور میکنند احساسات و رفتارهای جدید بطور ناگهانی در فضای جدید بوجود آمده است. رهبر اینطور القا میکند که این یک گروه برگزیده و منتخب با اهداف عالی است. اعضا در مراقب بودن برای دیدن رفتارهای خاصی که از آنها خواسته میشود مهارت کسب میکنند یاد میگیرند نسبت به تمامی انواع اشاراتی که بواسطه آنها مورد قضاوت قرار گرفته و رفتارشان را تغییر میدهند حساس باشند رهبران فرقه ها به پیروانشان میگویند شما” خود انتخاب کردید تا اینجا باشید هیچکس به شما نگفته است که به اینجا بیایید. هیچ کس شما بر تأثیر گذاری نداشته است. در حالیکه در واقع پیروان در شرایطی هستند که آنان نمیتوانند به دلیل فشار اجتماعی و ترسشان فرقه را ترک کنند بنابراین آنها به این باور میرسند که آنها واقعا این طرز از زندگی را انتخاب کردهاند اگر بیرونی ها اشاره کنند که پیروان فدایی درون فرقه مغزشویی شده یا بازی خورده اند، اعضا میگویند ” اوه، نه، من داوطلبانه انتخاب کرده ام فرقهها برای جا انداختن این داستان به اصطلاح اجتماعی و بعضا مادی اعمال شده تشویق میشوید؛ اگر در این خصوص کند عمل کنید یا انطباق نشان ندهید با بی مهری، تحریم یا تنبیه که شامل از دست دادن احترامات ،دیگران ،امتیازات موقعیت، و ایجاد نگرانی و گناه درونی است مواجه میشوید در گروههای معینی، تنبیه فیزیکی و بدنی هم مقرر میگردد. هر چه سیستم جدید پیچیده تر و مملو از تناقضات و یادگیری آن مشکل تر باشد برای روند تغییر فرد مؤثر تر خواهد بود. برای مثال یک فرد عضو گیری شده ممکن است مستمرا در یادگیری تئوری های مذهبی مشکل داشته باشد ولی بتواند برای بیرون رفتن و پول جمع کردن موفق بوده و لذا تشویق شود.

از آنجا که تقدیر و توجه از طرف سایر اعضا برای اعضای جدید مهم است هر واکنش منفی خیلی پر معنی نگریسته میشود. در صورتی که رفتار و خطوط فکریتان با مدلهای ارائه شده توسط گروه منطبق باشد مورد تأیید قرار میگیرید روابط شما با سایر اعضا هر زمان که از یادگیری یا اجرای رفتارهای جدید باز بمانید مورد تهدید قرار میگیرد در طول زمان خواهید آموخت که یک راه حل ساده در برابر مشکلات یاد گیری سیستم جدید، عدم بروز هرگونه علائم تردید است. همچنین یاد میگیرید که حتی اگر محتوای مطلبی را نمیفهمید به سادگی تن داده تأیید کرده و طوری عمل نمایید که گویی فلسفه یا محتوای جدید را بخوبی فهمیده و قبول کرده اید.

۶. بنا نهادن یک سیستم منطق بسته و یک ساختار خودکامه که هیچ واکنشی را برنمیتابد و هرگونه تغییرات را مگر با تأیید رهبری رد مینماید اگر شما انتقاد کرده یا شکایت نمایید، رهبر یا سایرین شما را متهم میکنند که بریده اید و هرگز سازمان را مسئول .نمیدانند در این سیستم منطق بسته، شما مجاز نیستید که یک اصل یا قاعده را مورد سؤال یا تردید قرار دهید یا به فاکتهایی در خصوص برخی تناقضات موجود در سیستم اعتقادی یا تناقضاتی در آنچه به شما گفته شده است اشاره نمایید. اگر شما چنین مشاهداتی را پیش بکشید آنها ممکن است گفتههای شما را چرخانده و درست بر خلاف آنچه مقصود شما بوده است مورد بحث قرار دهند. شما وادار میشوید احساس کنید که حرفتان غلط بوده است در گروه های فرقه ای، یک عضو همیشه اشتباه میکند و سیستم همیشه درست میگوید.

هدف از تمامی این ها تغییر دادن یا بازسازی شماست. در همان حال که یاد میگیرید رفتارهای گذشته خود را اصلاح نمایید تا در این محیط بسته و کنترل شده پذیرفته شوید تغییر هم میپذیرید با شروع به صحبت کردن با استفاده از واژه ها و عبارات خاص گروه شما اذعان میکنید که ایدئولوژی را فهمیده و قبول کرده اید؛ و وقتی شروع به ابراز آشکار قبول ایدئولوژی گروه کردید سپس آن ایدئولوژی بصورت کتاب قانون هدایت کامل شما و ارزش گذاری بر رفتار شما در خواهد آمد. همچنین استفاده از زبان و واژههای جدید جدا شدن شما از سیستم احساسی و اعتقادی قدیمی را گواهی میدهد. زبان جدید به شما اجازه میدهد عملکرهایی که آشکارا به نفع شما نیست یا شاید اصلا به نفع بشریت نباشد را توجیه نمایید دقیقا آن رفتارهایی که موجب انتقادات جهان خارج میشوند زیرا که نرم ها و قواعد اجتماع را بطور کلی نقض مینمایند همانهایی که در درون جامعه فرقه با استفاده از این واژه ها و زبان جدید، منطقی جلوه داده شدهاند.

پی نوشت(1): مارگارت سینگر، فرقه ها در میان ما

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=51763

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!