پایگاه خبری مفاز- یکی از شاخصهای عارفان حقیقی از عارفنمایان، پرهیز از بدعتو فرقهگرایی است. «از آنجا که در سلوک عرفانی، اساسیترین شرط رسیدن به معرفت و کمال انسان خدامحوری است، سالک فقط برای عشق به خدا و اولیا گرام برمیدارد و هیچگاه در پی کسب نان و نام و شهرت، جلبتوجه دیگران، گردآوری مرید و یااثبات خود و مدعیات کشف و کرامتی برای خویش نیست.(1)
او برخلاف برخی عارفنمایان به هیچرو مریدان را به خود دعوت نمی کند، بلکه همگان را به خدا و اسلام میخواند و همچنین از موقعیتی که خدا به او داده، سوءاستفاده نکرده، فرقهای تشکیل نمیدهد.
درواقع، عارف با خداوند ارتباط باطنی برقرار میکند و فرقه یا گروه اجتماعی متمایزی با اسم و عنوان و آدابی متفاوت با سیار مؤمنان نمیسازد و احکامی جز احکام شریعت را نمیپذیرد.(2)
عارف بالله محمد بهاری همدانی در مورد عارفنمایان میگوید: از جمله مغرورین، طایفهای است که خود را عارف میدانند واز عرفان به پوشاک وآهسته سخن گفتن و سر پایین انداختن وآه سرد کشیدن و شبیه گریه به جا آوردن اکتفا کردهاند… آنها گمان میکنند که با این کارها به مقامی میرسند، درحالی که این کارها سبب خشم و غضب الهی میشود.(3)
بنابراین، سالک واقعی…خودنمایی نمیکند…هیچ امتیاز ظاهری برای خود قائل نیست . درعین حال که عمیقاً اهل سیر و سلوک عرفانی بر اساس کتاب و سنت است، هیچ اندیشه و نظری را از طرف خود ابداع نمی کند تا مبادا بدعتی را در دین ایجاد کند».
پینوشت:
1. آقانوری، عارفان مسلمان و شریعت اسلام، ص ۳۱۷.
2. فنائی اشکوری، شاخصههای عرفان ناب شیعی، ص۱۸.
3. بهاری همدانی، تذکرهالمتقین، صص ۸۲-۸۱.
برگرفته از: استودان، معصومه، گرایش به عرفان های کاذب