به گزارش پایگاه خبری مفاز، حدود 60 میلیون پشتون که عمدتا در دو کشور پاکستان و افغانستان زندگی میکنند، تاثیرات بسیاری در سرنوشت هردو کشور و حتی منطقه داشتهاند. به همین خاطر شناخت دقیق ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این قوم ضروری است ولی متاسفانه آشنایی کاملی از این قومیت در کشور ما وجود ندارد. برای شناخت دسته بندی های سیاسی و اجتماعی این قومیت مهم سراغ پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبه قاره رفتیم…
لطفا برای ورود به بحث مختصری از تاریخچه قوم پشتون بفرمایید؟
قوم پشتون یکی از منسجمترین قبایلی است که بعد از دوران امیر عبد الرحمن خان که قرارداد مرزی موسوم به خط «دیوراند» را امضا کرد، بین افغانستان و هند بریتانیا تقسیم شد. بعد از 1947 که هند استقلال خود را به دست آورد این مناطق در محدوده پاکستان قرار گرفت. یعنی شرایط به گونهای پیش رفت که مناطق پشتوننشین در پاکستان قرار بگیرد. در آن زمان نهضتی شکل گرفت تحت عنوان خدائی خدمتگذار به رهبری خانم عبدالغفار خان یا سرخ جامگان که مخالف پیوستن پشتون ها به پاکستان و به دنبال استقلال پشتون ها بودند. یک جریانی از طرف انگلیسی ها شکل گرفت که مناطق پشتون نشین و بلوچ نشین را به پاکستان واگذار کنند. دعوا هم بین افغانستان و پاکستان بر سر این مساله شروع شد. چون افغانها معتقد بودند که در زمان قرارداد به پاکستان ملحق شده است و درواقع به افغانستان تعلق دارد. اما به هر حال این مناطق به افغانستان الحاق نشد و مشکلاتی که بعدا بوجود آمد از یک طرف افغانستان حاضر به شناسایی پاکستان در سازمان ملل نشد و از طرف دیگر خواستار بازگرداندن مناطق پشتون نشین و بلوچ نشین شد. در واقع مطابق قرارداد 1893 که بین امیرعبدالرحمن خان و هند بریتانیا امضا شده بود، مناطق پشتون نشین تقسیم شد. خود امیر عبدالرحمن خان اصطلاحی دارد که میگوید قرار داد 1893 «خنجری بود که از وسط قلب پشتون رد شد.»
پس اگر بخواهیم به دنبال تفاوتهای بین پشتون های افغانستان و پاکستان بگردیم از 1893 به بعد باید به دنبال رد پای این تفاوتها باشیم چون تا پیش از آن از هر نظر و بخصوص سیاسی یک دست بودهاند؟
تفاوت فرهنگی چندانی بین آنها وجود ندارد و همگی دارای ویژگیهای مختص پشتون ها هستند. کلا الان پشتونها در 4 منطقه قرار دارند؛ پشتونهای افغانستان، پشتون های ایالت خیبرپختونخواه، پشتونهای ایالت سرحد و هفت منطقه قبایل آزاد، و پشتونهای ایالت بلوچستان. این چهار گروه از آن زمان تحت نظر سیستم اداری متفاوتی قرار گرفتهاند با این حال به لحاظ زبانی و فرهنگی هیچ تفاوتی ندارند و از منسجمترین قبایل دنیا هستند. یعنی تفاوت حکومتهای حاکم بر آنها باعث تفاوت ارزشها و معیارهایشان نشده است. اتفاقا در طول تاریخ حوادث مختلف باعث شده که اینها بارها با هم متحد شوند. مثلا زمان سقوط دولت امان اله خان که نادرخان سفیر وقت افغانستان در پاریس به مناطق قبایلی آمد ورنیروهای نظامی ورجنگنده جمع کرد، قبایل از بازگرداندن پشتون ها به قدرت در افغانستان حمایت کردند. در آن زمان پشتون ها قبایل آزاد در خاک امروز پاکستان بودند و ملیت افغانی نداشتند ولی برای بازگرداندن پشتون وارد جنگ شدند تا حکومت تاجیک «حبیب الله کلکانی» یا «حبیب الله بچه سقا» را سرنگون سازند. و نیرو در اختیار نادرخان گذاشتند و او هم حکومت تاجیکها را سرنگون کرد و حبیب الله خان را به رغم امضاء قرآن اعدام کرد. بنابراین قبایل مختلف پشتون در طول تاریخ همیشه با هم ارتباطات نزدیکی داشتند. زمانی که افغانستان توسط شوروی اشغال شد هم بخشی از نیروهایی که مقابل اشغالگری ایستاد از پشتون های پاکستان بودند. پس نمیتوان قبایل مختلف پشتون را با مرزبندی سیاسی از هم منفک کرده و مرزبندی فرهنگی هم برای آنها قائل شد.
در یکی از مصاحبههای خود فرموده بودید ما طالبان افغاستان و پاکستان داریم که هریک هم مقابل حکومتهای خود میجنگند و عمدتا هم از قوم پشتون هستند، آیا بین این دو گروه هم تفاوتی وجود ندارد؟
در واقع این دو گروه با هم همکارند؛ تنها تفاوت موجود این است که طالبان افغانستان علیه دولت افغانستان و طالبان پاکستان علیه حکومت پاکستان میجنگد. یعنی طالبان افغانستان میخواهد افغانستان را اسلامی کند و طالبان پاکستان هم درصدد اسلامی کردن پاکستان است. و البته یک نکته مهم دیگر اینکه طالبان افغانستان مورد حمایت پاکستان است اما برعکس این قضیه صادق نیست. با این حال گروه طالب مشترکات قومی زبانی و فرهنگی قوی دارد. بنابراین به لحاظ نگاه قومی و حتی ایدئولوژیک خیلی نمیتوانید بین این دو تفاوتی قائل شوید. از لحاظ ایدئولوژیک بیشتر افراد در این گروه قومی مذهبی به دنبال حکومت اسلامی هستند. در نتیجه نمیتوان ادعا کرد که دو سیاست مختلف باعث جدایی در این گروه شده است.
با این توضیحات آیا میتوان متصور شد که اگر گروه قومی مذهبی طالبان در افغانستان پیروز شود با اینکه از سوی ارتش پاکستان حمایت شده است به کمک طالبان پاکستان برود که در مقابل حامی پیشینش یعنی حکومت پاکستان بوده است؟
بستگی به این دارد که تا چه اندازه مناسبات طالبان و پاکستانیها خوب باشد. واقعیت این است که پاکستان سرمایهگذاری زیادی روی طالبان افغانستان کرده است و حداقل انتظارش این است که رفتار طالبان مثل گذشته نباشد و طالبان خط دیورند را به رسمیت بشناسد. چون در دوره قبلی طالبان حاضر نشد خط دیورند را به رسمیت بشناسد و اعلام کرده بود که خط دیوراند مساله پشتون است و حاضر نشده بود آن را به رسمیت بشناسد. الان هم بعید است که این انتظار پاکستان را برآورده کنند.
اتفاقا از همین حیث سوال کردم، یعنی با توجه به اینکه قوم پشتون، اکثریت است و طالبان از حمایت مردمی این قوم در هر دو کشور برخوردار است، آیا ممکن است این مناسبات سیاسی فدای مناسبات قومی شود و طالبان افغانستان به پشتیبانی از طالبان پاکستان برخیزد؟
تاثیری که میتواند بگذارد این است که مناسبات نزدیکی بین افغانستان و پاکستان بوجود بیاورد. میتواند انتظار پاکستان را برای ایجاد خط ترانزیتی به سوی آسیای مرکزی که سالها در این مورد مشکل داشته برآورده کند. حتی میتواند کاری کند که هند اصلا در افغانستان حضور نداشته باشد که این هم از آرزوهای پاکستان است. حتی یکی از انتظارات پاکستان این بود که دو کشور یکی شود و کنفدرال بوجود بیاید. یعنی انتظارات پاکستان از طالبان تا این حد است اما اینکه طالبان واقعا در چه حدی به این انتظارات پاسخ خواهد داد آینده مشخص میکند.
آیا بین پشتون ها تفاوت مذهبی هم وجود دارد؟
خیر تفاوت چندانی وجود ندارد. عمدتا سنی مذهبند و یک اقلیت شیعه در بینشان وجود دارد.
اساسا تفاوتهای فکری از زوایای مختلف مثل سنتی و مدرن بودن و یا افکار سیاسی تا چه میزان در قوم پشتون وجود دارد؟
کسانی از این قوم که تحصیلکردهاند نگاه و زندگی مدرن دارند. اما شیوه معیشت اکثریت قوم پشتون سنتی است. چون بیشتر دامدار و عشایر و یا روستانشین هستند. از طرفی به سنتهای قومی و دینی خود نیز به شدت پایبندند به طوری که حتی همان تحصیکردهها را هم نمیتوانید کاملا در چارچوب مدرنیزم تعریف کنید. اصلا اگر اینها مدرن میتوانستند باشند علیه روس و امریکا قیام نمیکردند. هر کسی که به خاک اینها تجاوز کند بر اساس نگاه سنتی خود جهاد میکنند. اما گروه تحصیلکرده بیشتر از نگاه سیاسی متفاوت هستند به طوریکه به لحاظ سیاسی میتوان تقسیم بندیهای متفاوتی در بین پشتون ها مشاهده کرد از لیبرال تا کمونیست. مثل خود اشرف غنی که از قوم پشتون اما لیبرال دموکرات است. همچنین ناسیونالیستهای خیلی افراطی که به دنبال تسلط مطلق پشتون ها هستند. یا کسانی که کاملا اسلامگرا هستند. یعنی بین آنها تفاوتهای فکری و نه مذهبی وجود دارد. حتی بین آنها کمونیست هم هست. حزب دموکراتیک خلق و حزب پرچم از بین قوم پشتون هم طرفدارانی دارد. با این حال آنچه آنها را یکسان و یک دست میکند مسائل پشتون والی و ارزشهای قومی است که تقریبا همه قبایل به آنها معتقدند.
این ارزشهای قومی چیست که همه چیز حتی تحصیلات را هم تحت تاثیر خود قرار داده و قوم پشتون را علیرغم پراکندگی جغرافیایی و دیگر تفاوتها، منسجم نگاه داشته است؟
ازمهمترین این ارزشها میتوان به انتقامجویی، خشونت، مهماننوازی و حمایت از کسی که به آنها پناه آورده نام برد. اما ممکن است این موارد در گروههای مختلف متفاوت باشد. مثلا در حالت سنتی اگر یک نفر از یک طایفهای را بکشد کل طایفه قاتل در معرض انتقامجویی قرار خواهد گرفت. اما مثلا در بین تحصیلکردگان انتقامجویی در حد همان قاتل محدود و باید از مسیر قانون صورت بگیرد ولی به هر حال انتقام گیری بر قوت خود باقی است. پس اصل انتقامگیری به عنوان یک ارزش قومی فارغ از ایدئولوژی و تحصیلات وجود دارد و فقط هم برای آن قوم قابل فهم است و نه دیگران. از موارد دیگر که نمونه تاریخی جالبی هم دارد میتوان به پناهندگی اشاره کرد. وقتی بن لادن پناهنده این گروه شد حتی تا حد از دست دادن قدرت حاضر نشدند او را تسلیم کنند. اگر حاضر میشدند بن لادن را تحویل دهند و یا حتی او را اخراج کنند، آمریکا حمله نمیکرد و حکومت در دست طالبان باقی میماند. ملا عمر در این باره جملهای به نماینده آی اس آی گفته است که قابل تامل است؛ او به صراحت اعلام کرد که بن لادن پناهنده ماست. حتی زمانی که مشرف گفت که ما تا امروز با شما بودیم اما مجبوریم از این به بعد به آمریکا پایگاه بدهیم باز هم قبول نکرد که بن لادن را که پناهندهشان بود تحویل بدهند و گفت که «حکومت ارزش این را ندارد که من پناهنده خود را تحویل بدهم.»
با دستهبندیهایی که انجام دادید فکر میکنید بدنه اجتماعی طالبان بیشتر از کدام گروه پشتون ها باشد؟
واقعیت این است که گروههای اسلامگرا در هر دو کشور الان در موضع برترند؛ اما نباید نادیده گرفت که گروههای دیگر مثل لیبرالها و ناسیونالیستها و چپها هم وجود دارند. اما طالبان در این بین بیشتر در بین اسلامگرایان و گروههای سنتی (عشایر و روستایی) نیرو و طرفدار دارد. از بین حدود 60 میلیون پشتون بیش از 80 درصد نگاه سنتی و اسلامی دارد. بنابراین حتی اگر 10 درصد از این جمعیت هم طرفدار طالبان باشد میتوانیم بگوییم طالبان حدود 5 تا 6 میلیون طرفدار و نیرو در بین قوم پشتون دارد. که این تخمین حداقلی است.