2

علل گرایش به فرقه های انحرافی

  • کد خبر : 42929
  • ۲۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۰
علل گرایش به فرقه های انحرافی
عضویت در فرقه های انحرافی علل متعددی دارد از جمله مواردی که می شود به آن اشاره کرد: حس کنجکاوی، جهت نشان دادن اعتراض خود به جوامع مذهبی، بی هویتی، تشکیل نشدن شخصیت مستقل، شبهات اعتقادی، مشکلات مالی و...

به گزارش پایگاه خبری مفاز، برای فهم شبه معنویت ها و درک افرادی که عضو این شبه معنویت های کاذب می شوند باید بدانیم علت گرایش به این شبه معنویت ها چیست؟ تا بتوانیم با تحلیل درست راهکار صحیح و مناسبی برای آگاه سازی و برون رفت افراد عضو این فرقه ها ارائه دهیم. عوامل گوناگون و متنوعی در این نوع گرایش ها نقش دارند که به چند مورد مهم اشاره می کنیم.

بعد از اینکه در غرب جهان بینی کوپرنیکی جای جهان بینی بطلمیوسی(1) را گرفت، حجیت آموزه های کلیسا زیر سوال رفت، چون نهاد رسمی دین مسیحیت تاکید داشت زمین مرکز عالم است، وقتی این اعتقاد زیر سوال رفت مردم با خود اندیشیدند چه تضمینی دارد که سایر آموزه های دین صحیح باشد!؟ همچنین پیشرفت علم، عقل گرائی و اشکالاتی که فیلسوفانی مثل هیوم بر معجزه و دین رسمی کردند باعث شد دین رسمی زیر سوال برود. با خطاها و سوء استفاده هائی که کشیشان و مسئولان دین رسمی انجام دادند و با نهضت اصلاح دینی مارتین لوتر ضربه نهائی بر حجیت و اقبال به دین رسمی نواخته شد.

حس معنویت خواهی که امری فطری و سرشت انسان است انسان را ترغیب می کند که به سوی غایت متعالی و معنویت حرکت کند، اما مردمی که دین رسمی را کنار گذاشته اند نمی توانند دوباره به دین قبلی برگردند چون این افراد دنبال معنویت متناسب با عصر مدرن هستند و در عصر مدرن هر چیزی باید دست یافتنی و ملموس و سریع باشد که اصطلاحا زندگی فست فودی(سریع) به آن اطلاق می کنند. این شبه معنویت ها بدون این عقبه و سرگذشتی که در دین مسحیت داشت از غرب وارد فضای کشورهای دیگر می شود و جوانان را جذب می کند.

افراد جذب شبه معنویت های نوپدیدی می شوند که متناسب وضعیت زندگی عصر حاضر باشد، یعنی زندگی فست فودی؛ جذب افراد در شبه معنویت های نوپدیدی است که متناسب غرایز انسانی است؛ غرایزی مثل راحت طلبی، کسب قدرت، ثروت، لذت خواهی، رسیدن به قدرت های ماورائی، اباحی گری، لذت های جنسی و سایر سوداهای انسان مادی.

از علل دیگر گرایش به عرفان های کاذب می شود به غفلت از یاد خدا اشاره کرد. در قرآن کریم بیان شده است که غفلت باعث می شود ادراک و معرفت تحت تاثیر قرار گیرند و انسان با این کژکاری معرفتی به سوی مکاتب انحرافی گرایش یابد: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا  أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ  أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ(اعراف/179) و محققا بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، چه آنکه آنها را دلهایی است بی‌ادراک و معرفت، و دیده‌هایی بی‌نور و بصیرت، و گوش هایی ناشنوای حقیقت، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراه‌ترند، آن ها همان مردمی هستند که غافل‌اند.»

هدف اصلى آفرينش، خداپرستى و عبوديّت است، ولى نتيجه‌ى كار بسيارى از انسان‌ها در اثر عصيان، طغيان و پايدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گويا كه در اصل براى جهنّم خلق شده‌اند. حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بيان عاقبت است، نه هدف. یعنی آیه می فرماید نتیجه کار این می شود که اکثر مردم تسلیم حق نمی شوند و در جهنم جای می گیرند.
حق ناپذیری و تسلیم نشدن در برابر حقیقت، از سایر ویژگی های بعضی از جذب شدگان به فرق انحرافی است. خیلی افراد هم مانند شبه معنویت های تفکرنوینی (قانون جذب)، عرفان حلقه و… دنبال کسب درآمد و منفعت هستند.

بعضی افراد هم به خاطر نداشتن هویت اصیل و خلأ شخصیتی در دام این فرقه ها می افتند، مثلاً کسی که هویت شخصیتی کاملی ندارد با گرایش به فرقه سعی می کند این خلأ را پر کند. یا یک هویت برای خود پیدا کند تا کاستی ها را جبران کند. بعضی افراد هم نیاز به دیده شدن و خودنمائی دارند و از طریق عضویت در فرقه خود را متفاوت می پندارند و این نوع نگرش به آنان حس خوبی می دهد، لذا جذب فرقه می شوند.

همچنین از علل گرایش به شبه معنویت ها می شود به حس کنجکاوی اشاره کرد. افرادی بخاطر حس کنجکاوی وارد فرقه می شوند و گرفتار این فرقه ها می شوند. بعضی افراد بخاطر مخالفت با مسؤلین مذهبی و سیاسی و به جهت نشان دادن اعتراض خود به جوامع مذهبی جذب شبه معنویت های نوپدید می شوند.

داشتن سوالات و شبهات اعتقادی از موارد دیگری است که می شود نام برد. عوامل روانی، محیطی، اقتصادی، فرهنگی و… دیگری نیز در گرایش افراد به فرقه ها مؤثر هستند. باید برای درمان و آگاه سازی افراد عضو فرقه ابتدا بدانیم علت گرایش به فرقه در مورد او چه بوده است و این تشخیص نیاز به مطالعه بالینی دارد.(2) و برای هر فرد تجویز درمانی جدای از دیگری باید داد.

پی‌نوشت:
(1).  جهان بینی بطلمیوسی معتقد بود که کزه زمین مرکز جهان هستی است. ولی کوپرنیک بیان داشت که این اعتقاد غلط است بلکه زمین بر گِرد خورشید می چرخد .
(2). منظور از بالینی، مصاحبه و بررسی فردی و حضوری افراد می باشد.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=42929

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!