2

شکاف ایدئولوژیکی در اسرائیل و بحران های ساختاری در اسرائیل

  • کد خبر : 53082
  • ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۱
شکاف ایدئولوژیکی در اسرائیل و بحران های ساختاری در اسرائیل
کارشناسان تاکید دارند که شکاف ایدئولوژیکی جامعه صهیونیستی، در درون خود قادر به تولید بحران ساختاری است و قادر به فعال سازی گسل های دیگر در مسیر تشدید بحران است.

به گزارش پایگاه خبری مفاز، رژیم صهیونیستی بیش از هفت ماه است که با اعتراضات رو به گسترش جامعه صهیونیستی روبرو است. اعتراضاتی که افقی در آن دیده نمی شود.

آنچه که از شعارها و موضعگیری های طرفین بر می آید، اقدام کابینه مستقر در انجام تغییرات قضایی، علت اصلی اعتراضات و شکل گیری بحران در جامعه صهیونیستی است. تغییراتی که مخالفین از آن تعبیر به “کودتا” می کنند. اما به نظر می رسد ریشه اصلی دعوا را باید در شکاف های اجتماعی رژیم صهیونیستی جستجو کرد.

روند شکل گیری رژیم صهیونیستی، یک روند طبیعی و تکوینی نیست بلکه اسرائیل به دلیل گرد آمدن طیف های مختلف یهودی از اقصی نقاط دنیا در جغرافیای فلسطین و اشغال و استعمار اسکانی، یک رژیم تاسیسی و غیر طبیعی است و به همین دلیل شکاف های این جامعه اشغالگر از جوامع طبیعی متفاوت بوده و آثار متفاوتی نیز با خود همراه دارد.

به طور کلی شکاف های جامعه صهیونیستی را می توان در موارد زیر احصاء کرد:

شکاف قومیتی: میان اشکنازها و سفاردیم ها. یهودیان اروپای شرقی و غربی و امریکا به نوعی موسس رژیم صهیونیستی محسوب می شوند که از آنان تعبیر به اشکناز می کنند. یهودیان شمال افریقا و آسیا که البته یهودیان مهاجری هستند که در دوران تفتیش عقاید اسپانیا به افریقا و آسیا فرار کرده بودند که به سفاردیم اشتهار دارند. یهودیان اتیوپیایی که از آنان تعبیر به “فلاشه” می کنند، نیز در شمار سفاردیم قابل تعریف هستند.

از آنجائیکه اشکنازها از برتری دانش و فن برخوردار بودند ، موفق شدند امتیازات سیاسی و اقتصادی زیادی را کسب کرده و به نوعی به عنوان طبقه “الیت” جامعه صهیونیستی مطرح شوند. لذا نوعی شکاف طبقاتی میان اشکنازها و سفاردیم ها ایجاد شد. اما این شکاف با توجه فرایند خصوصی سازی و حضور برخی از رهبران سفاردیم مانند بن الیعازر عراقی تبار و یا شائول موفاز ایرانی تبار در قدرت سیاسی رو به پایان دارد و تاکید بر تاثیر این شکاف در اعتراضات فعلی چندان به واقعیت نزدیک نیست.

شکاف ملی گراها و صلح طلبان: ملی گراها در درون خود نیز طیف هایی دارند مانند جریان افراطی آن که تاکید بر “صهیونیسم اشغالی”  یعنی اشغال “نیل تا فرات” دارند و نیز طیف میانه آن که پروژه صهیونیسم اشغالی را پایان یافته تلقی می کنند و بر”صهیونیسم تسخیری” یعنی تشکیل دولت صهیونیستی در جغرافیای اشغالی فعلی یعنی از “نهر تا بحر” و نیز گسترش روابط مولد قدرت برای اسرائیل در گستره نیل تا فرات، تاکید دارند.

جریان صلح طلب نیز معتقداست که اسرائیل باید وجود یک دولت فلسطینی را در بخشی از جغرافیای فلسطین بپذیرد. این جریان مخالف شهرک سازی در مناطق اشغالی کرانه باختری هستند که البته طرفداران این طرح در اقلیت هستند و احزابی مانند “مرتص” این سیاست را دنبال می کنند.

این شکاف هم چندان قابل اعتناء نیست و نمی تواند مولد بحران برای رژیم صهیونیستی شود.

شکاف میان یهود و عرب: حدود 22% شهروندان رژیم صهیونیستی که از آنان به عنوان “عرب 48” یاد می شود، عرب هستند. یعنی فلسطینیانی که در سال 1948 تن به آوارگی نداده و پذیرفتند که به عنوان شهروند در حاکمیت رژیم صهیونیستی قرار گیرند. اما رژیم صهیونیستی آنان را به عنوان شهروندان درجه 2 لحاظ کرده و از بسیاری از فرصت ها و امتیازات سیاسی و اقتصادی محروم کرده است. این جامعه فعلا اراده ای برای خروج از شرایط فعلی ندارد و به همین دلیل فعلا نمی تواند بحرانی برای اسرائیل ایجاد کند. هرچند دولت صهیونیستی به دنبال آن است که به نوعی خود را از دست این شهروندان نجات می دهد. بحث “قانون قومیت” که تعیین سرنوشت در فلسطین اشغالی را منحصر در یهود کرده است و یا بحث “وطن جایگزین” در همین چارچوب تعریف می شود.

شکاف ایدئولوژیکی: یعنی شکاف میان سکولارها و مذهبیون: حدود70% جامعه صهیونیستی، یهود را نه یک دین بلکه یک ملت می دانند. کسانی مانند تئودور هرتزل که بنیانگذار صهیونیسم بود و یا بن گوریون که موسس رژیم صهیونیستی بود، صراحتا خود را “لائیک” معرفی کرده و حتی دین یهود را مسخره و اعلام انزجار از آن می کردند. این گروه که از همان آغاز جنبش صهیونیسم را پذیرفتند و از انتقال و اسکان در فلسطین و تشکیل یک دولت صهیونیستی در آن استقبال کردند، هدف خود از تشکیل اسرائیل را داشتن یک “وطن خاص ملت یهود” می دانند و اساسا به دنبال شریعت یهود نیستند و کتب تورات و تلمود را میراث تاریخی و ملی ملت یهود می دانند.

جنبش صهیونیسم از سوی مذهبیون یهود در اروپا مورد استقبال واقع نشد اما بعد از تاسیس رژیم صهیونیستی و نیاز این رژیم به جمعیت یهودی به عنوان رکن اصلی حیات اسرائیل، با توجه به مشوق ها و امتیازاتی که برای مذهبیون در نظر گرفته شد،(مانند معافیت از خدمت سربازی، مسکن و حقوق  رایگان)، مذهبیون یهود هم به فلسطین اشغالی منتقل شدند و عمدتا در شهرک های مناطق اشغالی 1967 اسکان داده شدند. این جمعیت اکنون بالغ بر 750 هزار نفر است.

مذهبیون صهیونیسم اصرار بر اجرای شریعت یهود در کل جغرافیای اشغالی دارند و این موضوع موجب شده تا جامعه لائیک رژیم صهیونیستی احساس خطر کند و به همین دلیل، تغییرات قضایی بهانه ای شده است تا این لائک ها دست به اعتراض بزنند.

به نظر می رسد که این شکاف میان سکولارها و مذهبیون نه تنها قابل مدیریت نباشد بلکه به دلیل تضاد ماهوی میان آنها ظرفیت تعمیق و گسترش روزافزون را نیز دارد و به همین دلیل کارشناسان تاکید دارند که این شکاف در درون خود قادر به تولید بحران ساختاری است و قادر به فعال سازی گسل های دیگر در مسیر تشدید بحران است. تمردهای گسترده در سطوح نظامیان شاخص مهمی در این ارتباط محسوب می شود. لذا باید گفت افق روشنی برای حیات رژیم صهیونیستی دیده نمی شود.

لینک کوتاه : https://mafaz.ir/?p=53082

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

error: Content is protected !!