به گزارش پایگاه خبری مفاز، فائزه هاشمی که در حال سپری کردن محکومیت در زندان اوین است، ضمن محکوم کردن قرآن سوزی در اروپا، از نقض حقوق شهروندان بهایی در ایران انتقاد کرده است!
او در یادداشتی که نسخهای از آن در اختیار سایت انصاف نیوز قرار گرفته، نوشته است: ضمن محکوم کردن قرآن سوزی، لازم است به خود بیاییم و قدری بیاندیشیم، دوران جاهلیت به سر آمده است. بیشتر از این دین را نابود و فدای قدرت نکنیم و از راه خطای خود بازگردیم. محبت و عدالت را نثار مردم کنیم، آزادی ادیان را بصورت واقعی به رسمیت بشناسیم و همان احترامی را که برای اسلام انتظار داریم برای ادیان دیگر در عمل قائل باشیم.
فائزه در ابتدای یادداشت خود نوشته است: «آتش زدن اوراقی از قرآن کریم خشم مسلمانان را در تعدادی از کشورهای اسلامی و به ویژه ایران برانگیخت. در محکومیت این عمل نادرست اظهارات بسیاری بیان شد، از جمله مذموم بودن اهانت به ادیان و مجازات عاملین و … . فرصت را غنیمت شمرده و چند سوال را مطرح مینمایم».
فائزه هاشمی با طرح سوالاتی از جمله این که «آیا اهانت به همه ادیان کار ناپسندی است و یا فقط اهانت به اسلام؟»، «آیا اهانت به ادیان مورد تایید ما کار بدی است و یا اهانت به هر دین و اعتقاد و باوری؟» و «آیا ما مسلمانان اجازه داریم با معتقدین به دیگر ادیان هر رفتاری داشته باشیم ولی دیگران مجاز نیستند با اسلام ما و ما مسلمانان کاری داشته باشند؟»، به نقد سیاستها یا رفتارهایی پرداخته اشاره کرده و پرسیده که آیا اینها «فرصت اعتراض و بی حرمتی به قرآن و اسلام و مسلمین را فراهم نمیآورد؟»
او در این باره نوع مواجهه با سایر ادیان را مورد پرسش قرار داده و پرسیده است: آیا حاضر به پرداخت هزینه و قبول مجازات برای این رفتارهای اشتباه خودمان هستیم که انتظار داریم آتش زنندگان قرآن مجازات شوند؟
فائزه هاشمی پرسیده که آیا رفتار منفی با هر مسلک و اعتقادی «باعث درخشش آن ادیان شده و طرفداران آنها را بیشتر و از تعداد مسلمانان حداقل در کشور خودمان کاسته است (اسلام ستیزی)؟»
او در این یادداشت، بی شرمانه از بهائیان هم در کنار پیروان دیگر ادیان نام برده و از نقض حقوق شهروندان بهایی انتقاد کرده است! کاری که در سالهای اخیر بهویژه پس از دیدارش با تعدادی از آنها حتی مورد انتقاد پدرش آیت الله هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در گفتوگویی با روزنامهی جمهوری اسلامی در این باره گفته بود: «فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند. فرقه ضاله بهائیت یک فرقه استعمارساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناخته شده و ما همیشه از این فرقه تبرّی جسته و میجوییم».
فائزه نوشته است: «آیا رفتار ما به ویژه با بهائیان، نقض توصیه حضرت علی به مالک اشتر که فرمود “دلت را از رحمت و محبت و نرمش با مردم لبریز کن، مبادا چونان درنده ای شکارشان را غنیمت شماری، زیرا آنان از دو دسته بیرون نیستند، یا در دین با تو برادرند و یا در آفرینش با تو برابرند” نیست؟… آیا سالها و حتی دههها حبس یک بهایی توسط یک حکومت اسلامی در عمل رذیلانهتر، خطرناکتر و قابل مجازاتتر است یا بیحرمتی به اوراقی از قرآن توسط یک فرد جاهل بیاخلاق و احتمالا غیرمسلمان؟»
گزافه گویی فائزه هاشمی امر جدیدی نیست. فارغ از فتنه گری او در سال 88 و مرور ارادت و هم نشینی او با جریان نجس بهائیت و تاکید مجدد او بر رعایت حقوق آنها(!)، در سوابق دختر آیت الله، اهانت بیشرمانه به ساحت نورانی پیامبر گرامی اسلام، حمله به حاج قاسم سلیمانی، داعشی خواندن رفتارهای نظام جمهوری اسلامی، حمایت از قاتلانی نظیر نوید افکاری و… دیده می شود.
البته که خود خانم هاشمی پیشتر گفته بود «ما اگر قرصهايمان را نخوريم خانوادگی موجودات خطرناکی میشويم»