به گزارش پایگاه خبری مفاز، در روزهای اخیر همزمان با فرارسیدن ایام برگزاری عید فصح (پسح)، بین مسلمانان و یهودیان در قدس شریف درگیریهایی ایجاد شد تا جایی که خاخام اعظم رژیم صهیونیستی حمل نذورات عید پسح به مسجد الاقصی را ممنوع اعلام کرد. به همین مناسبت مقاله سایت میدل ایست ای که به بررسی ریشه این درگیریها پرداخته را بازنشر می کنیم:
میدل ایست آی: گروه بنیادگرای یهودی «بازگشت به کوه معبد» که از ساخت «سومین معبد یهودی» در حرم شریف قدس، سومین مکان مقدس در اسلام، حمایت میکند و با گروه نژادپرست «کاخ» مرتبط است، چندی پیش اعلام کرد که قصد دارد حیوانات را به عنوان بخشی از مراسم عید فصح یهودی در حرم شریف قربانی کند.
حماس در پاسخ اعلام کرد که اجازه برگزاری چنین مراسمی را نخواهد داد و «به هر قیمتی» از آن جلوگیری خواهد کرد. تشکیلات خودگردان فلسطین و دولت اردن نیز این طرحها را محکوم کردند.
یک ممنوعیت شرعی
پس از اشغال بیت المقدس شرقی توسط اسرائیل در سال 1967، وزیر دفاع اسرائیل در آن زمان، موشه دایان، تصمیم گرفت به اوقاف فلسطینی که تبدیل به اوقاف اردن شده بود، اجازه دهد که حرم شریف یا آنچه یهودیان «جبل الهيكل» مینامند را مدیریت کند.
خاخامهای اعظم اشکنازی و سفاردی در اسرائیل به همراه صدها خاخام دیگر حکم هلاخا (حکم قانونی در شریعت یهودیان) صادر کردند و پس از تخریب «معبد دوم» از ورود یهودیان به این منطقه و همچنین نماز خواندن در آنجا به دلیل «نجاست» همه، جلوگیری کردند.
حتی خاخامهای بنیادگرای پیرو خاخام متعصب تسفی يهودا کوک، که بسیاری از آنها پس از سال 1967 در کرانه باختری و شرق بیت المقدس شهرکنشین شدند، با این ممنوعیت مذهبی موافقت کردند.
با این حال، برخی از گروههای افراطی صهیونیستی غیرمذهبی، بهویژه آنهایی که با گروه تروریستی «لیحی» مرتبط بودند، استدلال کردند که خاخامها اشتباه میکنند و یهودیان باید در آنجا کنیسه بسازند. در سال 1969 یک مسیحی افراطی استرالیایی مسجد الاقصی را به آتش کشید و توسط اسرائیلیها دستگیر شد و ادعا کرد که از بیماری روانی رنج میبرد و سالها بعد تبعید شد.
با این حال، شلومو گورن، خاخام ارتش اسرائیل که در سال 1973 خاخام اصلی اشکنازی اسرائیل شد، بیشترین تأثیر را در این موضوع داشت؛ گورن استدلال میکرد که یهودیان میتوانند از مناطقی از معبد باستانی که در پایان دوره معبد دوم به مکان اصلی اضافه شد، بازدید و در آنجا نماز بخوانند، و این نقض قانون هلاخا نیست.
او میگفت شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه یهودیان تا قرن شانزدهم بنایی دائمی برای نماز و دعا در “کوه معبد” داشتهاند، ادعایی که مورخان با آن مخالفت میکنند.
گورن در راستای اشتیاق خود برای دادن اجازه دسترسی یهودیان به زیارتگاههای اسلامی، سعی کرد توضیح دهد که سنت ایستادن پشت دیوار غربی حرم شریف (دیوار براق) به عنوان مکان نیایش یهودیان تنها سیصد سال قدمت دارد و منشأ آن در محدودیتهای اعمال شده توسط مقامات عثمانی بر عبادت یهودیان در سایر نقاط منطقه کوه معبد است.
دسترسی به زیارتگاههای اسلامی
در سال 1994، گورن به نخست وزیر اسحاق رابین نوشت که “ما نمیتوانیم در مورد دیوار غربی (به عنوان مکان خاص عبادت یهودیان) ادعای حقوقی داشته باشیم” و باید به یهودیان اجازه داده شود که در سراسر منطقه “کوه معبد” نماز بخوانند.
در دهه هشتاد قرن گذشته، خاخامهای ارشد در اسرائیل شروع به پذیرفتن این ایده کردند و خاخامهای سفاردی و اشکنازی، با وجود اصرار یک خاخام سفاردی مبنی بر اینکه کنیسه بالاتر از مسجد باشد، پیشنهاد ساخت کنیسه در گوشه جنوب شرقی منطقه، پشت مسجد الاقصی، یعنی خارج از منطقه حرم را دادند.
در واقع، خود دیوار براق، چه رسد به حرم شریف، پیش از ظهور صهیونیسم هرگز اهمیت مذهبی مرکزی به عنوان مکان دعا برای یهودیان نداشته است.
در حالی که یهودیان فلسطینی در دوران عثمانی اجازه داشتند در کنار این دیوار نماز بخوانند، این استعمارگران و افراطگرایان صهیونیست بودند که شروع به مطالبه دیوار (به عنوان عبادتگاهی مخصوص یهودیان) کردند. این امر باعث درگیریهای خشونتآمیز با مسلمانان فلسطینی در سال 1920 شد که در خشونتهای سال 1929 که سراسر کشور را فرا گرفت، به اوج خود رسید و فلسطینیها آن را “انقلاب البراق” نامیدند که در آن بیش از 200 یهودی و فلسطینی کشته شدند.
در سال 1986، 70 خاخام که توسط گورن فراخوانده شده بودند، دستور جدیدی صادر کردند که به یهودیان اجازه میداد «در بیشتر قسمتهای حرم شریف وارد شده و نماز بخوانند» و اینکه واقعاً میتوان یک کنیسه در آنجا ساخت.
در سال 1990، خاخام لوباویچر مناخم اشنیرسون به پیروان خود دستور داد تا جشنهایی را در حرم برگزار کنند، در حالی که در این بین، گروه «مومنان کوه معبد»، که در سال 1967 تأسیس شد و توسط گرشون سالومون یک ناسیونالیست اسرائیلی رهبری میشد، قصد داشت سنگ بنای ساخت «معبد سوم» در محوطه حرم را بگذارد.
تظاهرات فلسطینیها علیه طرحهای “مؤمنان کوه معبد”، موجب شد که نیروهای اسرائیلی بیش از 20 معترض فلسطینی را کشته و بیش از 150 نفر را زخمی کنند. این امر به صدور دو قطعنامه سازمان ملل در محکومیت استفاده از زور توسط دولت اسرائیل و امتناع این رژیم از بازدید دبیر کل سازمان ملل از حرم شریف انجامید.
عامل اسلو
یک گروه تندروتر صهیونیستی که خواستار حق ادعایی یهودیان برای تصرف و نماز در حرم شریف بود، جنبش “های وی كايام (Hai Ve-Kayam)” به رهبری یهودا عتصيون بود، که پدرش یکی از اعضای گروه تروریستی “ليحی” بود. عتصيون هفت سال را به دلیل عضویت در یک سازمان تروریستی یهودی در دهه 1980 در یک زندان اسرائیل گذراند که میخواست قبة الصخره را منفجر کند.
عتصيون و گروهش اصرار داشتند که در حرم نماز بخوانند، که پلیس اسرائیل مجبور به اخراج آنها شد، همین امر منجر به افزایش حمایت از جنبش در جامعه یهودی استعمارگر اسرائیل، چه مذهبی و چه سکولار شد.
سایر گروههایی که ادعاهای مشابهی دارند عبارتند از «یمین اسرائیل»، «کاخ» و «کاهانه های»، «مؤسسه معبد»، «جنبش تأسیس معبد» و «آترت کهنیم» و غیره.
بسیاری از این گروهها پس از معاهده اسلو از ترس اعطای اختیار به تشکیلات خودگردان فلسطین بسیج شدند، بهویژه پس از توافقنامه صلح اسرائیل و اردن در سال 1994 که اسرائیل را ملزم به احترام به «نقش ویژه اردن» در زیارتگاههای مسلمانان قدس کرد.
در فوریه 1997، کمیته خاخامهای یشع، یکی از اجزای مرکزی جنبش استعماری و ملی-مذهبی صهیونیستی، حکمی را تصویب کرد که به خاخامهایی که معتقدند یهودیان باید در حرم نماز بخوانند، اجازه انجام این کار را میداد.
در همین حال، چندین تن از قضات دادگاه عالی و سیاستمداران شروع به درخواست از دولت و خاخام اعظم برای لغو ممنوعیت نماز خواندن یهودیان در حرم کردند. این تلاشها با بازدید آریل شارون، رهبر حزب لیکود از حرم شریف در سپتامبر 2000 به همراه پلیس ضد شورش اسرائیل به اوج خود رسید.
این مساله اعتراضات فلسطینیها را به دنبال داشت و در پی آن 4 فلسطینی کشته و دهها نفر زخمی شدند. سفر شارون، آتش انتفاضه دوم فلسطین را شعلهور کرد و در هفته بعد اسرائیل 70 فلسطینی را کشت و شارون پس از 5 ماه به عنوان نخست وزیر اسرائیل انتخاب شد.
مقاومت ادامه دارد
قبل از سال 2003، دولت اسرائیل به بیش از سه یهودی مذهبی به طور همزمان برای زیارت و بازدید از حرم اجازه نمیداد، اما از آن زمان به بعد این تعداد را به طور پیوسته به بیش از 50 نفر رسانده است و این کار را بدون تأیید مقامات اوقاف اسلامی انجام میدهد.
در سال 2009، پس از اظهارات نژادپرستانه در مورد فلسطینیها، اسحاق آهارونویچ، وزیر امنیت داخلی اسرائیل، از حزب راستگرای اسرائیل، بار دیگر از حرم بازدید کرد. تحريكات و هتك حرمت صهيونيستها علیه فلسطینیان ادامه يافت و در سپتامبر 2015، دولت اسرائيل از ورود فلسطينيان به حرم جلوگيری كرد تا برای يهوديان امکانی را فراهم كنند تا به آنجا بروند.
به این جهت قیام فلسطینیها به راه افتاد که طی آن پلیس اسرائیل دهها فلسطینی را به ضرب گلوله کشت. در حالی که دولت اسرائیل پس از انتفاضه اعضای کنست را از بازدید از محوطه منع کرد، بنیامین نتانیاهو این ممنوعیت را در سال 2018 لغو کرد.
در واقع، موضوع اجازه دادن به یهودیان برای ورود به حرم شریف، چه رسد به اینکه در آنجا نماز بخوانند، همچنان یکی از موضوعات اصلی اختلاف در محافل مذهبی یهودیان در اسرائیل است، به طوری که نتانیاهو سال گذشته با یک خاخام محافظهکار و رئیس یک حزب سیاسی به توافق رسید تا به طور موقت یهودیان را از ورود به حرم در ازای پیوستن به دولت ائتلافی خود منع کند.
مقاومت مستمر فلسطین علیه استعمار اسرائیل در چند هفته گذشته، چه در اسرائیل و چه در کرانه باختری و غزه، با کشتار فلسطینیان در سراسر کرانه باختری، به ویژه جنین، به اوج خود رسید.
در حالی که فلسطینیها متوجه شدهاند که استعمار شهرکنشینان، تمام سرزمین فلسطینیها را هدف قرار داده و تلاشهای مستمر برای کنترل اماکن مقدس مسلمانان فلسطینی، چه در قدس، الخلیل، حرم یوسف دویک (قدیس محلی در نابلس) و بنا به ادعای صهیونیستهای متعصب «مقبره یوسف»، به سرعت ادامه دارد.