به گزارش پایگاه خبری مفاز، ابراهیم غرایبه محقق اردنی در مقالهای در روزنامه الغد مینویسد: در سال ۱۹۰۲ بهائیان پس از فرار از ایران در راه سفر به اسرائیل برای زیارت قبله خود در عکا، به اردن وارد شدند. آنها در روستایی در نزدیکی رود اردن در شمال این کشور، جایی که عبدالبها در گذشته حدود ۱۷۰۴ جریب زمین خریده بود، ساکن و در همان منطقه به کشاورزی مشغول شدند. بهائیانی که امروز در اردن ساکن هستند نسل چهارم این بهائیان محسوب میشوند.
بهائیت در اردن
دولت اردن فرقه بهائیت را به عنوان یک دین مستقل به رسمیت نمیشناسد و آنها هیچ گونه مجوز قانونی ندارند. بلکه در امور ارث و ازدواج به دادگاههای اسلامی متوسل میشوند. از آنجا که عقد ازدواج آنها به رسمیت شناخته نمیشود، بهائیان اردنی نمیتوانند تابعیت همسر غیراردنی خود را اعطا کنند و به آنها سند ازدواج داده نمیشود، بلکه فقط یک دفترچه خانواده به آنها اعطا میشود. همچنین وضعیت مذهبی بهائیان در اسناد رسمی در اردن «ذکر نشده» است.
بهائیت در قطر
در سالهای اخیر، بهائیان در قطر در لیست سیاه قرار گرفتهاند و برای همیشه از ورود به کشور منع شدهاند و مجوز اقامت برای بهائیان غیرقطری با وجود حمایت کارفرمایان یا حامیان مالی برای اقامت در این کشور، رد شده یا تمدید نشده است.
بهائیان قطر از آوارگی تعدادی از خانوادههای بهایی، هدف قرار دادن مشاغل، مسدود شدن مبادلات معمول دولتی و محدودیتهایی که برای آنها از طریق قطع اموالشان ایجاد شده گزارش دادهاند.
با توجه به عدم بهبود شرایط بهائیان در قطر، جامعه جهانی بهائی در مارس ۲۰۲۱ مجبور شد موضوع را به شورای حقوق بشر ارجاع دهد و از قطر خواسته شد تا به این موضوع پایان دهد.
بهائیت در افغانستان
مذهب بهائی تقریباً ۱۵۰ سال است که در این کشور پیروانی دارد. این جامعه عمدتاً در کابل است که تنها ۳۰۰ عضو بهائی در آن زندگی میکنند. گفته میشود که ۱۰۰ نفر دیگر نیز در سایر نقاط کشور زندگی میکنند.
بهائیان در زمان حکومت پیشین طالبان در افغانستان تحت تعقیب و زندان بودند. در دوره پس از طالبان نیز بهائیان دستگیر شدند و دادگاه حکم داد که بهائیت به عنوان یک مذهب رسمیت ندارد و به همین دلیل بهائیان هیچگونه حقوقی بر اساس قوانین اسلامی ندارند.
بهائیت در مراکش
پیدایش دین بهایی در مراکش به سال ۱۹۴۶ برمیگردد، زمانی که اولین نسل از بهائیان در این کشور ظهور کردند و تعدادی از آنها از مصر و ایالات متحده آمریکا به این کشور آمدند. در سال ۱۹۶۱ روزنامه مراکشی العالم مقالهای در حمله به بهائیان اولیه در مراکش منتشر کرد. در همان سال، پلیس به خانههای آنها حمله و کتب بهائیت را که در اختیار آنها بود مصادره کرد.
بین سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۶۳ پانزده بهایی به دلیل اعتقادات مذهبیشان دستگیر شدند. سه نفر از آنها به اعدام و بقیه به سالها کار سخت محکوم شدند. این منجر به ماهها تلاش دیپلماتیک برای آزادی آنها شد. در ۳۱ مارس ۱۹۶۳پادشاه مراکش، حسن دوم بن محمد، در جریان سفر به ایالات متحده و سازمان ملل متحد، یک مصاحبه تلویزیونی انجام داد و خطاب به حضار گفت که گرچه دیانت بهائی «مخالف نظم و اخلاق آن است»، او احکام اعدام را عفو خواهد کرد. بهائیان بار دیگر در سال ۱۹۸۴ مورد محدودیت قرار گرفتند. بهائیان در مراکش اخیراً از داشتن گذرنامه محروم شدهاند و فقط میتوانند در فضاهای خصوصی مراسم خود را برگزار کنند.
بهائیت در تونس
بهائیان در اوایل دهه هشتاد وارد این کشور شدند و اجازه تشکیل جلسات مذهبی به آنها داده نشد.
بهائیان در تونس اقلیت بسیار کوچکی محسوب میشوند، اگرچه آزادی مذهب در قوانین تونس به وضوح تصریح شده است، اما محدودیتهایی وجود دارد که آنها را از انجام علنی دین خود باز میدارد که آزادی عبادت آنها را محدود میکند.
به گزارش دیده بان حقوق بشر، علیرغم درخواستهای مستمر بهائیان، دولت فرقه بهائیت را به رسمیت نمیشناسد و به انجمن آنها وضعیت قانونی لازم را اعطا نکرده است.
بهائیت در الجزایر
بهائیت در سال ۱۹۱۰ به الجزایر وارد شد، اما ابراز آن توسط اعضا در سال ۱۹۵۱ رخ داد. در ۱۹۶۸، به آنها اجازه داده شد تا عبادتگاهی به نام «آب بیت المقدس» را اجاره کنند.
یک سال بعد در سال ۱۹۶۹ فرمانی رسمی مبنی بر ممنوعیت فعالیت سازمانیافته و تشکیل مؤسسات بهائیت در الجزایر صادر شد. دلیل این حکم تاثیرات استعمار در کشور عنوان شده بود.
الجزایریهایی که به بهائیت گرویدهاند، دین جدید خود را در خفا انجام میدهند، زیرا قانونی در الجزایر وجود دارد که «تزلزل ایمان» مسلمانان را مجازات میکند و میتواند در مورد بهائیان نیز اعمال شود.
بهائیت در لیبی
بهائیت در دهه ۱۹۵۰ در لیبی تأسیس شد. از سال ۱۹۵۳، مجمع روحانی محلی در بنغازی تشکیل شد. در سال ۱۹۵۶ قبرستانی برای بهائیان در طرابلس تأمین شد. اما در اواخر دهه ۱۹۶۰ فرقه بهائی مورد محدودیت توسط مقامات لیبی قرار گرفت و در نهایت ممنوع شد.